سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

اشک شفق

 
 

دل نوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنچانی

 
 
علی اسماعیلی وردنجانی
علی اسماعیلی وردنجانی

دلنوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی در مدح و منقبت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
ali.esmaeeli11@chmail.ir

 

 

پیوند ها

پایگاه جامع عاشورا

ابزار و قالب وبلاگ

دانلود ابتهال،تلاوت، مداحی، دعا

 

مطالب اخیر

سلامی و کلامی

کتاب دیوان عشق

 

آرشیو مطالب

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) (92)

حضرت امیر الموءمنین علی (علیه السلام) (174)

حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) (107)

حضرت امام حسن مجتبی(علیه السلام ) (35)

حضرت امام حسین (علیه السلام ) (168)

حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) (11)

حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) (17)

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) (28)

حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) (15)

حضرت امام رضا(علیه السلام ) (49)

حضرت امام محمد تقی(علیه السلام) (21)

حضرت امام علی النقی(علیه السلام) (13)

حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) (23)

حضرت ولی عصر(عج الله تعالی فرجه) (224)

اصحاب و یاران حضرت امام حسین (علیه السلام) (141)

سروده های دیگر (157)

کتاب های الکترونیک (4)

 
 
 

خبرنامه

   
 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

 

دانشنامه مهدویت

لوگو دوستان

 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 791435
بازدید امروز :198
بازدید دیروز : 237
تعداد کل پست ها : 1281

 

دویدیم

از وقت سحر تا خود افطار دویدیم 
با شوق فراوان سوی دلدار دویدیم

خشکیده لب و با شکم گرسنه هر روز
مانند یکی گنبد دوار دویدیم

گاهی بدویدیم چو یک آهوی وحشی
گاهی چو یکی آدم بیمار دویدیم

گاهی زپی یافتن لقمه ی نانی
تا بوق سحر ما به شب تار دویدیم

از بهر طمع گاه سوی دشت برفتیم
چون دست تهی ماند سوی غار دویدیم

دیدیم سرابی و دوان سوی سرابیم
سر بسته بگویم که شرر بار دویدیم

گاهی ز پی حافظ و گاهی پی سعدی
گهگاه هم اندر پی عطار دویدیم

یک روز تلف شد ز پی آجر و سیمان
یک روز هم اندر پی نجار دویدیم

یک روز تلف شد ز پی کاه و جو گاو
یک روز هم اندر پی بیطار دویدیم

گاهی پی وافور و گهی در پی قلیان
گهگاه هم اندر پی سیگار دویدیم

تا پای نهادیم در این عالم خاکی
تنها زپی درهم و دینار دویدیم

دنیا طلبیدیم و کسی مانع اگر بود
سویش چو یکی کرکس و کفتار دویدیم

گه خنده به لب داشته هنگام دویدن
گهگاه هم از طالع بد زار دویدیم

یک روز نوای خوش طنبور شنیدیم
یک روز به آهنگ نی و تار دویدیم

گاهی پی احرار ، گهی در پی ابرار
در آخر سر در صف اشرار دویدیم

یک عمر پی جایزه ی خواندن قران
یا جایزه نوبل و اسکاردویدیم

یک روز دویدیم که یک بیت سرائیم
یک عمر پی طالب اشعار دویدیم

گاهی ز پی پیروی دین محمد (ص)
ما شیعه تر از حیدر کرار دویدیم

گفتیم خدا را بپرستیم ، از آن روی
ما پیشتر از احمد مختار دویدیم

کذاب تر از ما نتوان یافت به عالم
زیرا ز پی هر چه به جز یار دویدیم

یک عمر دویدیم و دویدیم ودویدیم
افسوس که روی خط پرگار دویدیم

از آخرت نا طلب ما چو بپرسند
گوییم که عمری به سوی نار دویدیم...

 



جمعه 89 اسفند 6 | نظر بدهید

 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin