سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

اشک شفق

 
 

دل نوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنچانی

 
 
علی اسماعیلی وردنجانی
علی اسماعیلی وردنجانی

دلنوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی در مدح و منقبت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
ali.esmaeeli11@chmail.ir

 

 

پیوند ها

پایگاه جامع عاشورا

ابزار و قالب وبلاگ

دانلود ابتهال،تلاوت، مداحی، دعا

 

مطالب اخیر

سالگرد تخریب بقیع

کتاب دیوان عشق

 

آرشیو مطالب

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) (92)

حضرت امیر الموءمنین علی (علیه السلام) (174)

حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) (107)

حضرت امام حسن مجتبی(علیه السلام ) (35)

حضرت امام حسین (علیه السلام ) (168)

حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) (11)

حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) (17)

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) (28)

حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) (15)

حضرت امام رضا(علیه السلام ) (49)

حضرت امام محمد تقی(علیه السلام) (21)

حضرت امام علی النقی(علیه السلام) (13)

حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) (23)

حضرت ولی عصر(عج الله تعالی فرجه) (224)

اصحاب و یاران حضرت امام حسین (علیه السلام) (141)

سروده های دیگر (156)

کتاب های الکترونیک (4)

 
 
 

خبرنامه

   
 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

 

دانشنامه مهدویت

لوگو دوستان

 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 790393
بازدید امروز :35
بازدید دیروز : 131
تعداد کل پست ها : 1280

 

چشمه ی اشک

چشمه چشمه اشک می ریزد ز چشم آسمان
زانوی غم در بغل دارند خیل قدسیان

عالم هستی به تن رخت عزا پوشیده است
اشک غم جاری است از چشمان هر پیر و جوان

آب را بستند چون بر روی اطفال حرم
سیل خون از چشم اهل آسمان گشته روان

شد جوانی شبه پیغمبر (ص) شهید راه حق
تا که رخت غم شود بر قامت اهل جهان

شد دو دست از تن جدا و تیر در چشمی فرو
تا ز زین افتد به روی خاک جسم پهلوان

بی بصیرت ها جفا کردند بر قران و دین
اصل دین را سر جدا کردند در وقت اذان

چون که جان می داد بر جان آفرین مولای عشق
همزمان از جسم زینب(س) شد برون تاب و توان

خیمه ها می سوخت و  جمعی پریشان نوحه گر
جملگی در بند غم بی خانه و بی آشیان

در بهار عمر دین شد خشک سالی ها شروع
باغ دین پژمرده شد یکباره از باد خزان

جسم هفتاد و دو قربانی در آن دشت بلا
روی خاک افتاده بود ای وای من بی سایبان

کاروان غصه ها شد راهی شام بلا
بود سرهای بریده همره این کاروان

کودکان در زیر بار ظلم و جور دشمنان
پایشان پر آبله گردید و قدهاشان کمان

آسمانی ها، زمینی ها بریزید اشک غم
 خاک غم شد بر سر اهل زمین و آسمان



یکشنبه 98 شهریور 17 | نظر بدهید

 

کربلا یعنی ...3

دلبرم در دلبری اعجاز کرد
مرغ دل تا کربلا پرواز کرد

کربلا یعنی لبان چون کویر
کودکان در بند ظلم و غم اسیر

کربلا یعنی نوای الامان
ناله ی جانسوز و آه کودکان

کربلا یعنی غم و درد و عطش
کودکی از تشنگی در حال غش

ظهر و گرما و کویر العطش
بر لب خشکیده تیر العطش

کربلا یعنی خیام سوخته
تیر کین حلقی به دستی دوخته

کربلا یعنی که عباس(ع) ادب
در میان آب اما تشنه لب 

کربلا یعنی غم و اشک بتول(س)
یک جهان غم یک جهان حال ملول 

کربلا یعنی که در راه خدا
بذل جان و مال خود بی ادعا

کربلا یعنی که شیرین چون عسل
خنده ی شوق و رضایت بر اجل

کربلا یعنی گلی پرپر شدن
مرغ بسمل، کشته با خنجر شدن

کربلا یعنی که دل های کباب
یک جهان اندوه و حزن و اضطراب 

کربلا یعنی شنا در شط خون
سربلندی در هزاران آزمون

هتک حرمت چون شود از خیمه گاه
می رود تا آسمان افغان و آه 

کربلا یعنی فغان قدسیان
دست غم بر سر تمام شیعیان 

گر گریبانی ز خون رنگین شود
عالمی از داغ او غمگین شود

روی خاک افتاده بی جان جسم ها
در بیابان مانده عریان جسم ها

بس که شد سرها ز پیکرها جدا
سیل خون جاری شده در کربلا

از هجوم لشکر جور و جفا
قطعه قطعه پاره پاره جسم ها

کربلا یعنی سری بالای نی
کودکان دیده گریان هم ز پی

گر سری بالای نی قاری شود
پای نیزه محفل زاری شود

کربلا یعنی نوای نینوا
اشک و اندوه و غم و حزن و عزا

تا خدای ما خدایی می کند
نغمه ها را نینوایی می کند



پنج شنبه 98 شهریور 14 | نظر

 

مهمانی حسین علیه السلام

ما که شرمنده ی احسان تو هستیم حسین(ع)
شد محرم همه مهمان تو هستیم حسین(ع)

جز در خانه ی تو نیست پناهی ما را
تا ابد دست به دامان تو هستیم حسین(ع)

باد می داد تکان زلف پریشانت را
ما عزادار و پریشان تو هستیم حسین(ع)

همه ی هستی خود را به ره دین دادی
جان اصغر(ع) همه حیران تو هستیم حسین(ع)

چون که ویرانه نشین بلبل بستان تو شد
خاک غم بر سر و  ویران تو هستیم حسین(ع)

سر تو بر سر نی نغمه ی قران سر داد
محو آن نغمه ی قران تو هستیم حسین(ع)

تن عریان تو در خاک بیابان مانده است
داغدار تن عریان تو هستیم حسین(ع)

خواهرت در همه ی عمر ز داغت می سوخت
ما شریک غم و گریان تو هستیم حسین(ع)

چشمت از داغ علمدار شده چشمه ی خون
همه قربانی چشمان تو هستیم حسین(ع)

امر فرما که سر و جان به فدای تو کنیم
که همه گوش به فرمان تو هستیم حسین(ع)

آبیاری شده از چشمه ی خونت اسلام
از سر صدق مسلمان تو هستیم حسین(ع)

با تو از روز ازل عهد مودّت بستیم
تا ابد بر سر پیمان تو هستیم حسین(ع)



سه شنبه 98 شهریور 12 | نظر

 

کربلا یعنی ... 2

رخت غم پوشیده بر تن آسمان
دیده ی اهل دو عالم خون فشان

علت این غصه ی جانسوز چیست؟
این همه اندوه و غم از داغ کیست؟

بر سرم افتاده شور کربلا
داغ هفتاد و دو سر از تن جدا

کربلا یعنی که هفتاد دو بار
دیده ای از خون دل چون چشمه سار

کربلا یعنی که عشقی بی بدیل
بوسه بر رگهای مقطوع قتیل

کربلا یعنی دو دست از تن جدا
با لب تشنه به شط خون شنا

کربلا یعنی سری از خون خضاب
پیکری بی سر به زیر آفتاب

کربلا یعنی نوای آب آب
کربلا یعنی جگر از غم کباب

کربلا یعنی که یک دنیا ادب
بر لب دریا ولی خشکیده لب

کربلا یعنی که در روزی سیاه
بر زمین افتاده هفتاد و دو ماه

کربلا یعنی همه راز و نیاز
در میان دود و آتش هم نماز

کربلای یعنی بلای بی شمار
پای اطفال حرم بر روی خار

کربلا یعنی همه ظلم و ستم
دامنی از خون دیده همچو یم

کربلا یعنی که یک دنیا بلا
دل اسیر دام اندوه و عزا

کودکی چون لاله ی احمر شدن
تشنه لب پژمرده و پرپر شدن

کربلا یعنی کویر تشنگی
کودکان آنجا اسیر تشنگی

کربلا یعنی غم و اندوه و آه
بر سر نی جلوه ی خورشید و ماه

کربلا یعنی که در بازار شام
خواهری گرد سری در استلام

کربلا یعنی که رویی نیلگون
قد کمان و دیده ای لبریز خون

کربلا یعنی که زنجیر ستم
بسته دستان یتیمان حرم

کربلا یعنی سر مصباح نور
در شب ظلمت به کنج یک تنور

کربلا یعنی که ظلم بی حساب
بر سر نیزه سر ام الکتاب

زیر شمشیر و نی و تیغ و سنان
غرق خون افتاده معنای اذان

کربلا یعنی که چشمی خون فشان
خواهری داده ز کف صبر و عنان

چون رگ ببریده ای شد بوسه گاه
بر تن عالم شود رخت سیاه

کربلا یعنی ز حق تحسین شدن
در میان حوض خون رنگین شدن

استخوان هایی که یک یک می شکست
خنجر کندی که بر رگ می نشست

چون حسین ابن علی(ع) خون خداست
حق تعالی خون او را خون بهاست 



دوشنبه 98 شهریور 11 | نظر

 

کربلا یعنی ... 1

شد محرم کربلایی شد دلم
دامنم از اشک غم گردیده یم

کربلا یعنی گریبان های چاک
کربلا یعنی حسین(ع) روحی فداک

کربلا یعنی که آغشته به خون
کشتی اسلام گشته واژگون

کربلا یعنی مرمّل بدّماء(1)
کربلا یعنی که مهتوک الخباء(2)

کربلا یعنی بلا یعنی عزا
اشک غم بر خامس آل عبا

کربلا یعنی شهیدالشهداء
کربلا یعنی قتیل الادعیاء(3)

کربلا یعنی شفاه الذابلات(4)
تشنه بودن بر لب شط فرات

پیکر عریان فتاده روی خاک
کربلا یعنی که جسم چاک چاک

کربلا یعنی جسوم الشاحبات(5)
کربل یعنی دماءالسابلات(6)

قطعه قطعه تا که پیکر می شود
بر سر نی از بغل سر می شود

کربلا یعنی نساءالبارزات(7)
راه شام و بی نهایت مشکلات

رفته بر تاراج وقتی جامه ها
زیر پا افتاده اند عمامه ها

در بیابان بلا افتاده اند
در ره معبود خود جان داده اند

سر به روی نیزه ها اما بدن
رفته اندر خاک بی غسل و کفن

کربلا یعنی که زینب(س) مضطر است
کربلا یعنی حسین(ع) بی یاور است

خون او را چون به ناحق ریختند
راس او را هم به نی آویختند

زخم های پیکرش از حد فزون
شستشو دادند زخمش را به خون

از سر نی جرعه ها نوشیده او
از همان جا خواهرش را دیده او

شد سرش از تن جدا مولای ما
در یم خون جسم او کرده شنا

کربلا یعنی که مقطوع الوتین(8)
حامی دین بودن اما بی معین

کربلا یعنی حسین(ع) شیب الخضیب(9)
کربلا یعنی حسین(ع) خدالتریب(10)

کربلا یعنی بدن های سلیب(11)
ثغر المقروع حتی بالقضیب(12)

کربلا یعنی سر از تن جدا
تا چهل منزل به روی نیزه ها

کربلا یعنی نگون از صدر زین
معنی آیات قران مبین

تا که خورشید فلک تابیدنی است
زین مصیبت آسمان نالیدنی است

*** 
1-کسی که در خونش غلتید
2-کسی که خیمه گاهش هتک حرمت شد
3-کسی که به دست حرام زادگان کشته شد
4-لبهای خشکیده
5- جسم های رنگ پریده
6-خون های جاری شده
7-زنان از خیمه بیرون آمده
8-رگ های گردنش بریده شد
9-محاسنش با خون خضاب شد
10-گونه و رخسارش خاک آلوده شد
11-لباس های به تاراج رفته
12-دندان هایی که با چوب خیزران کوبیده شد



شنبه 98 شهریور 9 | نظر

 

مصباح الهدی

ای آسمان با چشم دل فضل و کرامت را ببین
آمد حسین ابن علی(ع) شوق شهادت را ببین
 از مقدم او با صفا باغ ولایت را ببین
در چهره ی شیر خدا شوق و رضایت را ببین

در عرش از میلاد او شادی فراوان گشته است
 بیت امیرالمومنین(ع) همچون گلستان گشته است
ذکر ملائک یک به یک آیات قران گشته است 
ورد لب اهل زمین تسبیح یزدان گشته است

در بیت زهرا(س) و علی(ع) جبریل می خواند غزل
خندد حسین ابن علی(ع) شیرین تر از قند و عسل
از بس که خوش سیماست او ، گردیده او ضرب المثل
دلدادگان کوی او، خیل ملائک از ازل

بگذاشت پا روی زمین چون خامس آل عبا
بر روی دست خویشتن قران گرفته مصطفی(ع)
زهرا(س) به حال سجده و دارد به لب شکر خدا
تهلیل و تحمید خدا ورد لبان مرتضی(ص)

با بذل جان خویشتن اسلام را احیا کند
قران کتاب وحی را با خون خود معنا کند
در این جهان او پرچم عدل و شرف بر پا کند
با ترک سر فرمان حق را مو به مو اجرا کند

بگذاشت پا بر روی خاک، آن دلربا، آن بهترین
دنیا به یمن مقدمش زیباتر از خلد برین
خرسند اهل آسمان، خرم همه اهل زمین
تبریک گوید بر نبی(ص)،روح القدس، روح الامین

ماه امیر المومنین(ع)، خورشید بزم  مومنان
سرتا به پا شور و شعف،معنا و مفهوم اذان
هم خامس آل عبا(ع)، هم پیشوای شیعیان
جسم به خون غلطیده اش، آیات حق را ترجمان

هر عاقلی دیوانه اش، هر مومنی پروانه اش
اهل سماوات و زمین، جمله گدای خانه اش
در مدح او گوید سخن، هم خویش هم بیگانه اش  
نوشیده هر آزاده ای، می از لب پیمانه اش

آمد به دنیا تا کند شور حسینی را به پا
آمد که در راه خدا گردد سرش از تن جدا
آمد که او در خون خود با شوق بنماید شنا
آمد که هر آزاده را با حق نماید آشنا

آمد به دنیا تا شود ناجی ترین نوح جهان
آمد به دنیا تا شود عیسای هر عهد و زمان
آمد به دنیا تا شود مصباح ره گم کردگان
آمد به دنیا تا شود محبوب قلب شیعیان

دنیا گلستان می شود، از غنچه ی لبخند او
شیرین تر از شهد و عسل، لبهای همچون قند او
دل می برد از عاشقان، افتاده دل در بند او
راه سعادت راه او، پیوند حق ، پیوند او



دوشنبه 98 فروردین 19 | نظر

 

رباعیات شعبانیه

«1»
تو معنی آیه های قران هستی
تو روح دعا و اصل ایمان هستی

دریاب مرا که سخت بیمارم من
ای آن که طبیب دردمندان هستی
«2»
تو یوسف نسل پاک زهرا(س) هستی
تو نوح ترین ناجی دنیا هستی

صد بار اگر که ما بمیریم چه غم
زیرا که تو استاد مسیحا هستی
«3»
آئینه ی حق نماست رخسار حسین(ع)
آیات خداست جمله گفتار حسین(ع)

چون زنده شد اسلام ز ایثار حسین(ع)
اسلام الی الابد، بدهکار حسین(ع)
«4»
نور ابد و ازل حسین (ع)است حسین(ع)
در سعی و عمل، مثل حسین(ع) است حسین(ع)

مانند علی(ع) شجاع و با تقوا اوست
بر شیر خدا بدل حسین(ع) است حسین(ع)
«5»
 شب تا به سحر خدا خدا می گوید
در حال مناجات و دعا می گوید

شکرانه ی فضل و رحمت حضرت حق
با عشق و رضا، حمد و ثنا می گوید
«6»
امشب که در رحمت حق وا شده است
خرم به جهان گلشن و صحرا شده است

در عرش همه فرشتگان خرسندند
قران خدا دو باره معنا شده است
«7»
شعبان شد و یک باره جهان زیبا شد
خرم همه باغ و گلشن و صحرا شد

 از رویش گلهای محمدی(ص) در این فصل بهار
 دین زنده شد و کتاب حق احیا شد
«8»
سیمای بهشت در نگاهش پیداست
محبوب خداست، از پگاهش پیداست

با حضرت دوست حال خوش دارد او
این حالت خوش ز اشک و آهش پیداست
«9»
ماه است و همه وجود او امید است
هریک ز دو چشم حضرتش خورشید است

پروانه صفت به گرد شمع رخ دوست
تا چشم گشوده روز و شب چرخید است



یکشنبه 98 فروردین 18 | نظر

 

بساط غصه

دستان خود بلند به سوی خدا کنیم
آنگاه خالصانه خدا را صدا کنیم

مولای ما به دشت بلا بی کس و غریب
باید برای یاری او جان فدا کنیم

آتش گرفته خیمه و در بین خیمه ها
زین العباد(ع) مانده برایش دعا کنیم

خون می چکد ز گونه ی اطفال تشنه لب
باید که جای سیلی دشمن دوا کنیم

یا لیتنا بس است دگر وقت آن رسید
تا دٍین خود به دین خدا را ادا کنیم

تاول زده است پای اسیران به راه شام
خود را برایشان همه همچون عصا کنیم

امروز وقت یاری آل محمد(ص) است
باید مدد به خامس آل عبا(ع) کنیم

ما را اگر رضای خداوند در سر است
باید که اهل و بیت ولا را رضا کنیم

یعنی که یار و یاور دین خدا شویم
یعنی مدد به نور دل مصطفی(ص) کنیم

جان داد تا که زنده بماند ولای او
شیعه بیا به حضرت او اقتدا کنیم

با قطره های اشک و نواهای جانگداز
با یا حسین(ع) روح و روان با صفا کنیم

هر روز روز حادثه هر کوی کربلاست
باید هوای کوی خوش کربلا کنیم

بستیم عهد و شیعه ی آل علی(ع) شدیم
باید به عهد خویش همیشه وفا کنیم

ماه محرم آمد و هنگام شیون است
باید بساط غصه و ماتم بنا کنیم



پنج شنبه 97 شهریور 22 | نظر

 

حی علی العزا

حی علی العزا که زمان محرم است
هنگام اشک و ناله و اندوه و ماتم است

در خاک و خون فتاده حسین ابن مرتضی(ع)
گر واژگون شود همه عالم ز غم کم است

قد قامت العزا شد و هنگام گریه شد
هر دو جهان اسیر غم و دام گریه شد

اسلام دین شادی و عیش و سرور بود
از ظهر حادثه همه اسلام گریه شد  

حی علی العزا که بنالیم روز و شب
از دیده خون دل بفشانیم روز و شب

در ظهر روز حادثه دین سر بریده شد
ما داغدار اصل اذانیم روز و شب

قد قامت العزا که بسوزیم شمع وار
شد سالها خزان و ندارد دگر بهار

این غصه ای که سوخت سراپای شیعه را
از ظهر روز حادثه مانده به یادگار

حی علی العزا بشتابید شیعیان
رخت عزا کنید به تن اهل آسمان

شیعه اگر زغصه بمیرد کم است کم
آزرده گشته چون لب مولا ز خیزران

قد قامت العزا شد و وقت عزا شده
هر جا خیام غصه و ماتم به پا شده

آتش زدند خیمه ی آل رسول(ص) را
ای وای من ببین چه به آل عبا(ع) شده

حی علی العزا که سر از تن جدا حسین(ع)
افتاده است زیر سم اسبها حسین(ع)

بر سر زنید و ناله ی ماتم دهید سر
چون سر بریده گشته ولی از قفا حسین(ع)

قد قامت العزا سر نی شد امام دین
زین غم تمام اهل جهانند دلغمین

از روی نیزه نغمه قران شنیدنی است
وقتی که هست قاری قران امام دین

 

 






سه شنبه 97 شهریور 20 | نظر

 

ماه محرم رسید

 

آقا سلام، ماه محرم رسید باز
فصل عزا و گریه و ماتم رسید باز

در طول سال در غمتان نوحه خوانده ایم
ماه عزا و غصه ی اعظم رسید باز

آقا سلام، در غم تو نوحه خوان شدیم
از غصه مثل دختر تو قد کمان شدیم

گفتند خورده بر لب تو چوب خیزران
ما در غمت ز دیده ی خود، خون چکان شدیم

آقا سلام، ماه عزاداریت رسید
ماه عزا و درد و گرفتاریت رسید

هل من معین بگو که تو را یاریت کنند
فصل عزا و وقت هواداریت رسید

آقا سلام، مقدمتان روی چشم ما
اینجاست غاضریه همان خاک کربلا

اینجاست کربلا و شود کربلای خون
وقتی که سر ز پیکر تو می شود جدا

آقا سلام، لب بگشا آیه ای بخوان
وقت نماز از سر نی سر بده اذان

سر داده ای که سربلند بر آیی ز آزمون
هر گز نداده هیچکسی چون تو امتحان

آقا سلام، خوب ببین ازدحام را
از ما سلام از تو علیک السلام را

ما عامیانه در غم تو گریه می کنیم
سخت است سخت غصه ی بی التیام را

آقا سلام، ماه عزا ماه ماتم است
ماه به خون نشستن و ماه محرم است

از داغ سخت و غصه ی جانسوزت ای امام
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

آقا سلام، مادر تو داغدار توست
چون شام تار، روز تو و روزگار توست

خون تو ریخت در ره حفظ و بقای دین
ای اصل دین، که جان جهانی نثار توست

آقا سلام، رخت عزا بر تنم ببین
بنگر که که در عزای تو هستیم غم نشین

می خورد چون که سنگ جفا بر جبین تو
از روی نیزه خون تو می ریخت بر زمین

آقا سلام، نوحه سرایت شدیم ما
پا تا به سر شریک عزایت شدیم ما

چون در غمت ز دیده ی خود خون گریستیم
ممنون لطف و مهر و عطایت شدیم ما



دوشنبه 97 شهریور 19 | نظر

 
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin