سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

اشک شفق

 
 

دل نوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنچانی

 
 
علی اسماعیلی وردنجانی
علی اسماعیلی وردنجانی

دلنوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی در مدح و منقبت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
ali.esmaeeli11@chmail.ir

 

 

پیوند ها

پایگاه جامع عاشورا

ابزار و قالب وبلاگ

دانلود ابتهال،تلاوت، مداحی، دعا

 

مطالب اخیر

سلامی و کلامی

کتاب دیوان عشق

 

آرشیو مطالب

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) (92)

حضرت امیر الموءمنین علی (علیه السلام) (174)

حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) (107)

حضرت امام حسن مجتبی(علیه السلام ) (35)

حضرت امام حسین (علیه السلام ) (168)

حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) (11)

حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) (17)

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) (28)

حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) (15)

حضرت امام رضا(علیه السلام ) (49)

حضرت امام محمد تقی(علیه السلام) (21)

حضرت امام علی النقی(علیه السلام) (13)

حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) (23)

حضرت ولی عصر(عج الله تعالی فرجه) (224)

اصحاب و یاران حضرت امام حسین (علیه السلام) (141)

سروده های دیگر (157)

کتاب های الکترونیک (4)

 
 
 

خبرنامه

   
 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

 

دانشنامه مهدویت

لوگو دوستان

 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 791660
بازدید امروز :423
بازدید دیروز : 237
تعداد کل پست ها : 1281

 

میلاد صادق آل محمد ص

ای ترجمه و شرح اذان حضرت صادق(ع)

ای باعث آرامش جان حضرت صادق(ع)

ای مکتب تو مدرسه ی فقه و فقاهت
ای راه تو منهاج و گذرگاه سعادت 

ای تک تک آیات خدا شرح وجودت
ای آنکه خداوند فرستاده درودت

از مقدم تو اهل زمین خرّم و شادند
از شکر سر خویش به سجاده نهادند

از مقدم تو گشته مصفا همه عالم
اسباب رسیدن به خدا گشته فراهم

تو جلوه ای از ذات خداوند کریمی
تو صادقی و در دل هر شیعه مقیمی

دین داری ما را سببی حضرت صادق(ع)
تاج سر و فخر عربی حضرت صادق(ع)

ای علت بیداری ما حضرت صادق(ع)
ای روح مناجات و دعا حضرت صادق(ع)

ای آن که کلامت همه قرآن مبین است
شاگرد دبستان تو جبریل امین است

ای از دم روحانی تو زنده صداقت
ای صاحب فضل و کَرَم و جود و سخاوت

از مقدم تو گلشن دین خُرّم و آباد
لب ها همه خندان و دل اهل جهان شاد

ای آیه ی تطهیر تو را معنی و مفهوم
اجداد شریف تو یکایک همه معصوم

ای اختر تابنده و خورشید هدایت
دارد به تو هم عالِم و هم علم ارادت

سر تا به قدم باور و ایمان و یقینی
مانند علی(ع) ترجمه ی ساده ی دینی

میلاد تو عید همه ی مردم دنیاست
شادی و نشاط از قدمت ساکن دل هاست

لبریز خدایی و پر از معرفتی تو
از حق به همه عالمیان موهبتی تو

هر درس تو و بحث تو توحید و نبوّت 
هر نکته ی تو عدل و معاد است و امامت

تو کعبه ای و ما همه در حال طوافیم
از پرتو حُسن تو چنین ساده و صافیم

ای مکتب تو مکتب پیغمبر اسلام(ص)
ای دست تو یاری گر بیچاره و ایتام

علم تو  همه چشمه ی انوار الهی است
هر راه دگر جز ره تو راه تباهی است

در عرش خدا جشن ولادت شده بر پا
گویند ملائک همه تبریک به زهرا(س)

از مقدم تو جنّ و ملائک همه مسرور
از قلب بشر غصه و اندوه و عزا دور

خرّم شده از مقدم تو باغ و گلستان
احیا شده با آمدنت مصحف قرآن

ای بر همه آلام بشر دارو و درمان
فرش ره تو دیده ی هر فرد مسلمان



یکشنبه 102 مهر 9 | نظر بدهید

 

شعر ولادت حضرت رسول اکرم ص

آفرینش آفرین را بی نهایت آفرین

چون که داده افتخاری تازه بر اهل زمین
چشم بگشوده به دنیا رحمه للعالمین
نور باران شد زمین تا آسمان هفتمین

مژده مژده اهل عالم مولد پیغمبر(ص) است
در همه عالم شمیم مشک و عود و عنبر است

خاک خوشبوتر ز عطر گل عذاران می شود
قلب های اهل ایمان نور باران می شود
فصل های سال سرتاسر بهاران می شود
این محمد(ص) معنی آیات قرآن می شود

اوست خورشیدی که عالم را کند لبریز نور
مؤمنان را می دهد با دست خود جامی طهور

تاج فخر آفرینش بر سر ام القراست
جشن میلاد محمد(ص) در همه عالم به پاست
دست افشان حضرت جبریل در عرش خداست
آمد آن شمس درخشانی که ما را رهنماست

دست افشان، پای کوبان جمله ی کروبیان
راهی شهر مدینه خنده بر لب، شادمان

معدن احسان و جود و فضل و حلم و رحمت است
نور رویش روشنی بخش جهان ظلمت است
 پای تا سر شوکت و عز و وقار و حشمت است
آیت پروردگار است و مدار وحدت است

عالم هستی سراسر بوی احمد(ص) می دهد
روز میلادش صله بسیار و بی حد می دهد

تاج سرهای تمام انبیا و اولیاست
نام او زیباترین زینت به عرش کبریاست
انتخاب ویژه ی الله، یعنی مصطفاست
او پسر عمّ و برادر با علی مرتضاست

ما همه عبدیم و ما را سیّد و مولاست او
علت ایجاد هستی و ابوالزهراست او

در مسیر رستگاری مؤمنان را رهبر است
قلب او لبریز ایمان و یقین و باور است
هر چه خوبی در دو عالم هست را او مظهر است
بهتر است از بهترین ها، برترین را برتر است

اسوه تقوا و پاکی ها و نیکی هاست او
واسط فیض خدای حیّ بی همتاست او

آفرینش را یقناً علت ایجاد اوست
بنده ی حق است و از هر قید و بند آزاد اوست
ترجمان و معنی انصاف و عدل و داد اوست
بر سر هر زورگو و ظالمی فریاد اوست

می کند در عالم هستی عدالت گستری
اوست الحق لایق و شایسته ی پیغمبری

می رسد از راه و دنیا را گلستان می کند
شور و شوق و عشق را تقدیم انسان می کند
او چراغ زندگی ها را فروزان می کند
قلب ها را پر ز نور عشق و ایمان می کند

تا ابد تسبیح و تحمید است ورد مؤمنان
دین اسلام محمد(ص) تا قیامت جاودان



شنبه 102 مهر 8 | نظر بدهید

 

تک بیت های برائت 2

گفت: عید حضرت زهراست گفتم: شاد باش

شادی ما حال ظالم را مکدّر می کند
*
گفت: رفع القلم یعنی چه؟ گفتم: توبه است
از همه اعمال بد باید که استغفار کرد
*
گفت: در این عید می بخشد خدا جرم و گناه
گفتمش تا می توانی پس تو استغفار کن
*
گفت: در عید برائت لعن دشمن جایز است؟
گفتمش لعن عدوی حضرت زهرا(س) سزاست
*
گفت: در این عید جمعی بد دهانی می کنند
گفتمش این کار مؤمن نیست، یک کار خطاست
*
گقتمش گر بد دهانی، نیستی با فاطمه(س)
هر که با زهراست می پرهیزد از گفتار زشت
*
ظالمان را لعن کن در اوج اخلاص و ادب
بد دهانی نیست هرگز شیوه ای زهرا(س) پسند
*
گفت: حبّ اهل بیت(ع) اولی? است یا بغض عدو
گفتمش مرغ سعادت را خدا داده دو بال 
*
لَا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ وَکَانَ اللَّهُ سَمِیعًا عَلِیمًا «نساء 148»
خدا بلند کردن صدا را به بدگویى دوست ندارد، مگر از آن کس که به او ستمى شده باشد، و خدا شنوا و داناست. 

آن که می گوید مکن تو ظالمین را سبّ و لعن 
در حقیقت دشمنی با نصّ قرآن می کند



یکشنبه 102 مهر 2 | نظر بدهید

 

شهادت امام حسن عسکری ع

مولای دلشکسته ی ما شیعیان سلام

ای داغدار و غم زده و خسته جان سلام

تو در تمام عمر عزادار بوده ای
بر درد و رنج و غصه گرفتار بوده ای

این روز ها هزار برابر شکسته ای
آخر به داغ حضرت بابا نشسته ای

رخت عزاست بر تن تو ایها العزیز 
آتش گرفته گلشن تو ایها العزیز

در کودکی به داغ پدر مبتلا شدی
لبریز داغ و حسرت و رنج و عزا شدی

در این غم عظیم خدا صبرتان دهد
آقا شدی یتیم خدا صبرتان دهد

آقای من تو بی کس و بی یار تر شدی
 لبریز غصه بودی عزادار تر شدی

هم داغدار مادر پهلو شکسته ای
هم در کنار مرقد بابا نشسته ای

گر دست می زنی به سر از داغ عسکری
دل در مدینه داری و غمگین مادری

امروز با تمام توان گریه می کنی
هم در نهان و هم به عیان گریه می کنی

بوده لباس تو همه ی عمر رخت غم
در زیر بار غصه شده قامت تو خم

هم در عزا و داغ پیمبر(ص) گریستی
هم در عزای حضرت حیدر(ع) گریستی

روزی ز داغ حضرت مادر گریستی
تو پا به پای زینب(س) مضطر گریستی

از داغ مجتبی(ع) جگرت پاره پاره شد
قلبت کباب از غم و رنجی دوباره شد

دست عزا به سر زده ای در غم حسین(ع)
خون دلت همیشه روان بوده از دو عین

با یاد خشکی لب اصغر(ع) گریستی
با یاد نیزه و سر اکبر(ع) گریستی

با یاد تشنه کامی سقای تشنگان
خون گریه کرده ای تو به هر وقت و هر مکان

داغ رقیه(س) قلب تو را می کند کباب
با غصه های عمه ی خود می کشی عذاب

با یاد داغ و درد و غم آل مصطفی(ص)
یک عمر بوده ای به غم و غصه مبتلا

تنهاتر از همیشه ای ای صاحب عزا
داغ پدر برای تو سخت است و جانگزا

یابن الحسن(ع) امام زمان عرض تسلیت
قدت ز بار غصه کمان عرض تسلیت

عرش خدا سیاه پوش غم شماست
چشمان شیعه در غمتان چشمه ی بُکاست

زانوی غم گرفته بغل خیل قدسیان
راهی به سوی سامره اند اهل آسمان

افزوده شد به داغ تو یک غصه ی دگر
تنها تو ماندی و غم و این شام بی سحر



جمعه 102 شهریور 31 | نظر بدهید

 

شعر شهادت امام رضا علیه السلام

دوباره در دل ما رنج و غصه مهمان شد

دوباره فصل جدایی و درد هجران شد

دوباره کام بشر تلخ شد ز شیشه ی زهر
دوباره محنت و اندوه و غم فراوان شد

غریب توس تو رفتی از این جهان به بهشت
ولی ز داغ تو چشمان شیعه گریان شد

غم و مصیبت تو بس که سخت و جانفرساست
برای شیعه ز داغ تو مرگ آسان شد

تو رفتی و ز غمت ابر چشم بارانی است
لباس غصه و غم بر تن مسلمان شد

عزای تو زده آتش به قلب عالمیان
ز غصه خواهر غمدیده ات پریشان شد

غریب بودی و مظلوم رفتی از دنیا
غم تو ساکن دل های اهل ایران شد

نوای ذاکر و مداح هر دو غمگین است
نوای غصه و غم، نغمه ها و الحان شد

به عرش حضرت جبریل نوحه خوان شده است
سر ملائکه از غصه در گریبان شد 

تمام عالم هستی به غم گرفتار است
غمین ز داغ تو جنّ و پری و انسان شد

ز ابر دیده ی ما از غم تو خون جاری است
هَزار از غم تو ساکن نیستان شد

مزار تو به یقین قبله گاه دل ها شد
حریم کعبه ی تو مهد دین و ایمان شد

کبوتر دل ما شد اسیر غصه و غم
اسیر و در به در و راهی خراسان شد

و بود مطلع این شعر رنج و درد و عزا
و قصّه با غم و غصّه دوباره پایان شد



جمعه 102 شهریور 24 | نظر بدهید

 

شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام

تا که جان دارم به تن هستم گدایت یا حسن(ع)

ریزه خوارم بر سر خوان عطایت یا حسن(ع)

تو کریم اهل بیتی، من گدای کوی تو
جرعه نوش چشمه ی جود و سخایت یا حسن(ع)

دردمندیم و دوای تو به درد ما دواست
دردها آرام گیرد با دوایت یا حسن(ع)

صورت زهرا(س) که شد از ضرب سیلی نیلگون
شِکوِه بُردی از عدو نزد خدایت یا حسن(ع)

زهر نوشیدی و کام اهل عالم تلخ شد
شعله ور شد آتش دل ها برایت یا حسن(ع)

بیت الاحزان شد زمین و آسمان با رفتنت
خانه ی دل های ما ماتم سرایت یا حسن(ع)

خون دل ها خورده بودی و همه در تشت ریخت
مُرد از غم خواهرت پایین پایت یا حسن(ع)

یا حسن(ع) تابوت مرگت چون نشان تیر شد
سوخت از غصه غریب و آشنایت یا حسن(ع)

با حسین(ع) گفتی که «لا یوم کیومک» یا حسین(ع)
آمد امّا از عدو صدها بلایت یا حسن(ع)

آتش داغ تو باشد شعله ور تا روز حشر
تا ابد شیعه بسوزد در عزایت یا حسن(ع)



سه شنبه 102 شهریور 21 | نظر بدهید

 

شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله

ماتم گرفت از خاک تا عرش خدا را

لبریز غم کرده قلوب انبیاء(ع) را

روح الامین پوشیده بر تن رخت ماتم
سر تا سر عالم به رنگ غصه و غم

غم در دل زهرای اطهر لانه کرده 
این خانه را غم مثل یک ویرانه کرده 

غم های عالم سوی حیدر(ع) شد شتابان
قلبش پر از غم شد دو چشمش زار و گریان

گشته کریم اهل بیت(ع) از غصه نالان
از چشم های او روان سیلاب باران

زانوی غم دارد بغل شاه شهیدان
شد قلب او از داغ جدّش بیت الاحزان

زینب(س) اسیر غصّه ها و رنج و غم هاست
دامان او از اشک غم مانند دریاست

شهد شهادت شد نصیب رهبر دین
بار سفر بست و جهان را کرد غمگین

مولا علی(ع) مشغول کفن و دفن او شد
اما سقیفه گرم بحث و گفتگو شد

شد نقشه ی غصب ولایت طرح آنجا
شد بحث پیرامون غصب باغ زهرا(س)

از این سقیفه انحراف آغاز گردید
با دستشان درهای دوزخ باز گردید

از این سقیفه بسته شد راه سعادت
از این سقیفه باز شد راه جهالت

با هم عوض شد جای حق و جای باطل
طوفان شد و یک باره گم شد راه ساحل

جای نبی(ص) بنشسته بت بالای منبر
شد غصب حقّ نایب خاص پیمبر(ص)

آیات کوثر زیر پا ماندند آن روز
صد فاتحه از بهر دین خواندند آن روز

بر چهره زهرای اطهر نقش سیلی 
پهلوی او از ضربه ی در  گشت نیلی

مسمار در بر سینه ی زهرا(س) اثر کرد
آل علی(ع) را در غم او خون جگر کرد

با ریسمان بستند دستان علی(ع) را
تحریف ها کردند قرآن نبی(ص) را

شد واژگون اسلام از نیرنگ کفار
دیگر مسلمانی شده یک امر دشوار

زشتی نشسته جای تقوا و نکویی 
عالم شده لبریز نیرنگ و دو رویی

از این سقیفه جان انسان گشت ارزان
انسان فراوان کشته شد با نام قرآن

از این سقیفه گشت جایز هر حرامی
گم شد حلال و نیست از او هیچ نامی

اسلام شد بخشی ز توضیح المسائل
تا از مسلمانی نباشد هیچ حاصل

هر کس به ظنّ خود کند تفسیر قرآن
نام و نشانی نیست از اسلام و ایمان

 بعد از نبی(ص) شد ظلم بر زهرا(س) و حیدر(ع)
خون گریه کن ای شیعه از داغ پیمبر(ص)



یکشنبه 102 شهریور 19 | نظر بدهید

 

اربعین حسینی

به سوی شام شدی رهسپار خواهر من
شدم ز دوری تو بی قرار خواهر من

به جسم بی سر من چون نبود دادرسی
به انتظار تو ماندم که از سفر برسی

چو دیر شد سفرت دست از این جهان شُستم
به زیر سنگ لحد، بین بوریا خُفتم

اسیر رفتی از اینجا به شام خواهر من
بگو به من به کجا مانده است دختر من

به روی نیزه تو را یار و همسفر بودم
تمام راه برای تو خون جگر بودم

بدیدمت که عدو تازیانه ات می زد
به بند ظلم و جفا بی بهانه ات می زد

به سوی شام شما را پیاده می بردند
به روی خار مغیلان تو را می آزردند

چگونه بشنوم آنچه گذشته است تو را
کشیده ای تو هزاران هزار رنج و بلا

شکسته بالی و رنگ کبود داری تو
نشان ز کوچه ی قوم یهود داری تو

به روی نیزه سر من، شما اسیر به دام
سر من و اُسرا شد نشان سنگ ز بام

به نیزه راس شهیدان مقابلت دیدم
سر شکسته ی با چوب محملت دیدم

عدو، خیام حرم، غارت و چپاول ها
یتیم و بند غم و ریگ داغ، تاول ها

به کودکان یتیم آن که مشت و سیلی زد
دوباره ضربه به پهلوی گشته نیلی زد 

به همره تو علمدار لشکر آمده بود 
به روی نیزه علمدار، با سر آمده بود

به روی نیزه نمودم تلاوت قرآن
به پای نیزه تو بودی اسیر و سرگردان

ز روی نیزه بدیدم که کودکی جا ماند
شبیه ریگ بیابان به زیر پاها ماند

به حالتان عوض گریه، خنده سر دادند
رقیه(س) را به خرابه سر پدر دادند

به بزم شامِ شراب و جسارت دشمن
عصای دشمن اسلام خورد بر لب من

به هر کجا که یتیمی ز ناقه می افتاد
دوباره خورد کتک بی شمار از جلّاد

به جای اشک دو چشم تو چشمه ی خون بود
ز غصه های جهان، غصه ی تو افزون بود

گریستم ز روی نیزه من به همراهت
گرفتم آتش از آن سوز غصه و آهت

خوش آمدی به مزارم خدا نگهدارت
اسیر بند ستم، من شدم بدهکارت

تو را به فاطمه(س) و مرتضی(ع) و پیغمبر(ص)
ببخش از سر لطف و کرم مرا خواهر

خوش آمدی به مزارم سرت سلامت باد
سپاس جان برادر نمودی از من یاد



یکشنبه 102 شهریور 12 | نظر بدهید

 

ولایتمداری

تا زِنده ام تازَنده ام بر دشمنان اهل بیت(ع)

جانم فدای تک تک پیر و جوان اهل بیت(ع)

من در تمام عمر خود مدیون آل احمدم
عمری است هستم روز و شب مهمان خوان اهل بیت(ع)

هستند آنها معنی آیات قرآن مبین
آید به گوش از ماذنه هر دم اذان اهل بیت(ع)

بی آل احمد(ص) راه ما می رفت سوی هاویه
راه سعادت شیعه را شد ارمغان اهل بیت(ع)

تا چشم بگشودم شدم ساکن به کشتی نجات
ایمن به مقصد می رسم با کاروان اهل بیت(ع)

روز قیامت در صف صحرای گرم رستخیز
هستند ایمن شیعیان در سایبان اهل بیت(ع)

شد آفریده عالم هستی به عشق اهل بیت(ع)
پس عالم هستی همه باشد نشان اهل بیت(ع)

در انتظار آدمی باشد عذابی دردناک
الّا کسی که دارد او خط امان اهل بیت(ع)

من بی نگاه لطفشان تا زنده ام بازنده ام
ممنونم از لطف و نگاه مهربان اهل بیت(ع)

ای خوش به حال آن که او در آزمون عاشقی
بیرون بیامد سربلند از امتحان اهل بیت(ع)

هر چند در پرونده ام ثبت است انواع گناه
امید بخشش دارم از لطف عیان اهل بیت(ع)

از خاکم امّا مقصد من هست اوج آسمان 
من می رسم تا آسمان با نردبان اهل بیت(ع)



پنج شنبه 102 مرداد 26 | نظر بدهید

 

منتظر افتخاری

این باور من است که تو دوست داری ام

«باور نمی کنم که به خود واگذاری ام»

من را خدا سپرده به دست تو از قدیم
آقا تو هم مرا به خدا می سپاریم

هستم چو در محاصره ی خیل دشمنان
تنها تویی کسی که کند پاسداری ام

ای غایب از نظر، همه دارایی ام تویی
هرگز مباد آن که ز خود باز داری ام

شکر خدا که سایه ی تو هست بر سرم
در سایه ی درخت ولایتمداری ام

گر چه نبوده ام همه ی عمر یار تو
پیوسته دست یاری تو کرده یاری ام

عمری است در فراق تو خون گریه می کنم
بر روی گونه ام بنگر اشک جاری ام

چشمم به راه مانده بیا دیگر از سفر
بس نیست در فراق تو این غمگساری ام؟

لبریز اعتبارم اگر در کنار تو
بی تو فقیر و شهره به بی اعتباری ام

چشمان من کجا و تماشای تو کجا؟
در طول عمر منتظری افتخاری ام

در وقت سر شماری یاران منتظر
من را میان منتظران می شماری ام؟

آقا بیا و پای به چشمان من گذار
بنگر به پای مقدم تو جان نثاری ام 

عمرم تمام گشت و ندیدم جمال تو
من ماندم و فراق تو و شرمساری ام



پنج شنبه 102 مرداد 19 | نظر بدهید

 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin