سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

اشک شفق

 
 

دل نوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنچانی

 
 
علی اسماعیلی وردنجانی
علی اسماعیلی وردنجانی

دلنوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی در مدح و منقبت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
ali.esmaeeli11@chmail.ir

 

 

پیوند ها

پایگاه جامع عاشورا

ابزار و قالب وبلاگ

دانلود ابتهال،تلاوت، مداحی، دعا

 

مطالب اخیر

سلامی و کلامی

کتاب دیوان عشق

 

آرشیو مطالب

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) (92)

حضرت امیر الموءمنین علی (علیه السلام) (174)

حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) (107)

حضرت امام حسن مجتبی(علیه السلام ) (35)

حضرت امام حسین (علیه السلام ) (168)

حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) (11)

حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) (17)

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) (28)

حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) (15)

حضرت امام رضا(علیه السلام ) (49)

حضرت امام محمد تقی(علیه السلام) (21)

حضرت امام علی النقی(علیه السلام) (13)

حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) (23)

حضرت ولی عصر(عج الله تعالی فرجه) (224)

اصحاب و یاران حضرت امام حسین (علیه السلام) (141)

سروده های دیگر (157)

کتاب های الکترونیک (4)

 
 
 

خبرنامه

   
 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

 

دانشنامه مهدویت

لوگو دوستان

 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 793250
بازدید امروز :223
بازدید دیروز : 259
تعداد کل پست ها : 1281

 

شعر محرم

تا محرم می شود دل ها مکدّر می شود

دیده ی کروبیان از خون دل تر می شود

عالم هستی بپوشد بر تن خود رخت غم
رنگ خون، آب زلال حوض کوثر می شود

خوان احسان حسین(ع) گسترده گردد در جهان
ریزه خوار سفره اش عالم سراسر می شود

می شود تقسیم شال نوکریِ اهل بیت(ع)
تاج بر سر می گذارد هر که نوکر می شود

شیشه ی عطر حسین(ع) بی سر می افتد روی خاک
از شمیم عطر او عالم معطّر می شود

از قفا سر از تن سبط پیمبر(ص) می بُرند!
کوثر قرآن مگر اینگونه ابتر می شود؟

جسم صد چاک حسین(ع) عریان می افتد بر زمین
دیده گریان زینب(س) از داغ برادر می شود

چون که می افتد به خاک و خون حسین ابن علی(ع) 
زار و غمگین مادرش زهرای اطهر(س) می شود

شام ظلمت را ببخشد روشنی مانند روز
بر سر نی چون سر خورشید انور می شود

پاره پاره روی خاک کربلا اوراق وحی
پای مال آیات حمد و کهف و کوثر می شود

نو گلی از درد بی آبی روی دست حسین(ع)
می شود پژمرده و یکباره پر پر می شود

تشنه لب را آب باید داد اما جای آب
از کمان تیر سه شعبه سهم اصغر(ع) می شود

در میان قتلگه در زیر صدها تیر و نی
دفن بی غسل و کفن جسمی مطهّر می شود

نیزه ها و تیر ها را خواهری چون زد کنار
از غم ‌و داغ برادر زار و مضطر می شود

جمله اجساد شهیدان بی کفن بر روی خاک
بر فراز نیزه سرهای منوّر می شود

ساقی لب تشنگان، یعنی یل ام البنین(س)
در کنار علقمه در خون شناور می شود

اشبه الناس است علی اکبر(ع) به خیرالمرسلین(ص)
اربا اربا جسم آن شبه پیمبر(ص) می شود

شعله ور گردد خیام کاروان کربلا
تا که بیماری اسیر دود و آذر می شود

خیمه ها می سوزد و زینب(س) به غم گردد اسیر
 شعله ها یاد آور آن شعله و «در» می شود

چشم زینب(س) چشمه ی خون می شود، قلبش کباب
غصه اش افزون ولی با یاد مادر می شود

راهی شام بلا گردد نوامیس رسول(ص) 
آل پیغمبر(ص) اسیر قوم کافر می شود

بر سر نیزه سری قرآن تلاوت می کند
پای نیزه آه و شیون کار خواهر می شود

می کِشند از گوش طفلی گوشواره، بعد هم
ضربه ی سیلی نصیب روی دختر می شود

زینب کبری(س) کجا و بزم می خواران کجا؟!
غرق غصه از غم او قلب حیدر(ع) می شود

هر که در بزم عزای آل پیغمبر(ص) گریست
پاک از پرونده اش هر گونه منکر می شود

ای گنه آلودگان، اشک است مفتاح بهشت
با کلید اشک، ناممکن میسّر می شود

در غم آل علی(ع) امروز می گرییم اگر
شافع ما مرتضی(ع) در روز محشر می شود



شنبه 102 تیر 24 | نظر بدهید

 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin