سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

اشک شفق

 
 

دل نوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنچانی

 
 
علی اسماعیلی وردنجانی
علی اسماعیلی وردنجانی

دلنوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی در مدح و منقبت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
ali.esmaeeli11@chmail.ir

 

 

پیوند ها

پایگاه جامع عاشورا

ابزار و قالب وبلاگ

دانلود ابتهال،تلاوت، مداحی، دعا

 

مطالب اخیر

سلامی و کلامی

کتاب دیوان عشق

 

آرشیو مطالب

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) (92)

حضرت امیر الموءمنین علی (علیه السلام) (174)

حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) (107)

حضرت امام حسن مجتبی(علیه السلام ) (35)

حضرت امام حسین (علیه السلام ) (168)

حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) (11)

حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) (17)

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) (28)

حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) (15)

حضرت امام رضا(علیه السلام ) (49)

حضرت امام محمد تقی(علیه السلام) (21)

حضرت امام علی النقی(علیه السلام) (13)

حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) (23)

حضرت ولی عصر(عج الله تعالی فرجه) (224)

اصحاب و یاران حضرت امام حسین (علیه السلام) (141)

سروده های دیگر (157)

کتاب های الکترونیک (4)

 
 
 

خبرنامه

   
 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

 

دانشنامه مهدویت

لوگو دوستان

 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 793055
بازدید امروز :28
بازدید دیروز : 259
تعداد کل پست ها : 1281

 

شعر شهادت امام رضا علیه السلام

دوباره در دل ما رنج و غصه مهمان شد

دوباره فصل جدایی و درد هجران شد

دوباره کام بشر تلخ شد ز شیشه ی زهر
دوباره محنت و اندوه و غم فراوان شد

غریب توس تو رفتی از این جهان به بهشت
ولی ز داغ تو چشمان شیعه گریان شد

غم و مصیبت تو بس که سخت و جانفرساست
برای شیعه ز داغ تو مرگ آسان شد

تو رفتی و ز غمت ابر چشم بارانی است
لباس غصه و غم بر تن مسلمان شد

عزای تو زده آتش به قلب عالمیان
ز غصه خواهر غمدیده ات پریشان شد

غریب بودی و مظلوم رفتی از دنیا
غم تو ساکن دل های اهل ایران شد

نوای ذاکر و مداح هر دو غمگین است
نوای غصه و غم، نغمه ها و الحان شد

به عرش حضرت جبریل نوحه خوان شده است
سر ملائکه از غصه در گریبان شد 

تمام عالم هستی به غم گرفتار است
غمین ز داغ تو جنّ و پری و انسان شد

ز ابر دیده ی ما از غم تو خون جاری است
هَزار از غم تو ساکن نیستان شد

مزار تو به یقین قبله گاه دل ها شد
حریم کعبه ی تو مهد دین و ایمان شد

کبوتر دل ما شد اسیر غصه و غم
اسیر و در به در و راهی خراسان شد

و بود مطلع این شعر رنج و درد و عزا
و قصّه با غم و غصّه دوباره پایان شد



جمعه 102 شهریور 24 | نظر بدهید

 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin