سرمایه عاشقی؟
|
|
سر مرا سرمایه و این سر فدای نام تو بشکنم سر را شدم سرمست چون از جام تو
ای که استادی به دانشگاه عشق و عاشقی سرفدا کردن برای دوست شد پیغام تو
ای که نفسی مطمئنه داشتی همچون علی (ع) آیه های وحی حق در شان و در اکرام تو
از غم داغ یتیمانت ندارم روز و شب رفته در بند اسارت جمله ی ایتام تو
اشک غم می ریخت پیغمبر برایت روز و شب چونکه می دانست آن حضرت سر انجام تو
می ننوشیده کسی مانند تو از جام عشق هیچ ایامی نشد مولای من ایام تو
بر سر نیزه سر تو ، خیمه هایت شعله ور طشت زر، کنج تنور،ای وای من از شام تو
برسر نی بر طواف کوی جانان میروی با لباسی پاره و خونین که شد احرام تو
تیر عشقت را به جان خویشتن خواهم خرید گر چه مدتهاست من افتاده ام در دام تو
|
شنبه 90 آذر 12 |
نظر بدهید
|
|
|
|