زینبم(س) دخت علی مرتضی (ع)
داغدار خامس آل عبا (ع)
آمدم در کربلا از شهر شام
تا دهم شرح وقایع را تمام
همرهان اینجا مزار لاله هاست
خوب می دانید اینجا کربلاست
بی برادر گشته ام در این مکان
شد قیامت بارها بر من عیان
این طرف تر کشته شد عباس من
لاله ها پژمرد و پر پر یاس من
دیده ام اینجا به چشم خویشتن
قطعه قطعه اکبر گل پیرهن
کشته شد اینجا علی اصغرم(ع)
آن گل قبل از شکفتن پرپرم
بی برادر بوده ام یک اربعین
با غم و آه دمادم همنشین
من رگ ببریده ات بوسیده ام
راس خون آلوده ات را دیده ام
سوخت از جور عدو چون خیمه ها
آه و شیون بود و ناله کار ما
پیکرت را زیر سم اسبها
دیده ام جان برادر یا اخا
با سرت بودم برادر همسفر
گاه بر بالای نی گه تشت زر
دیده ام راس برادر را به نی
تازیانه خورده ام من پی ز پی
راس عباسم به نیزه از بغل
جان من بیرون شد از تن زین عمل
در سفر با غم هم آوا بوده ام
هسفر با جمله سرها بوده ام
اوفتاد از ناقه وقتی دخترت
مرد آنجا بار دیگر خواهرت
اربعین یعنی که مانند علی (ع)
ریسمان بر دستها، بی یاوری
اربعین یعنی چهل منزل کتک
اربعین یعنی که زهرا(س) بی فدک
اربعین یعنی بدنهای کبود
مثل زهرا(س) پیر گشتن زود زود
اربعین یعنی سقیفه صد نفاق
اربعین یعنی علی (ع) درد فراق
از سقیفه کربلا آغاز شد
راه قتل و غارت آنجا باز شد
نیزه می باشد همان مسمار در
آن زمان در سینه شد اینک به سر ...
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد(ص) و آل محمد(ص)
و آخر تابع له علی ذلک ...