میلاد نور
|
|
در عرش و فرش شادی و شور و شعف بپاست بار سفر ببسته غم و راهی فناست
در عرش ، عرشیان همه در شور و شادیند جبریل شاد و شاکر و در حـمد و درثـناست
در فرش ، فرشیان همه شادان نشسته اند بر ساحلی که ساحل و سرچشمه ی بقاست
هر جا که بگذری سخن از شــور و شادی است هر سر که بنگری همه در سجده ی خداست
ساطع شده چه نور عظـیمی ز خانه ای به به که خانه خانه ی مردی ز اولیاست
میلاد نور گشته و جشن ولادت است دلهای مومنـین همه در شور و در نواست
دل را ربـوده حُـسـن دل آرای عسـگری سازم فدای مقدمش ار جان خود رواست
|
پنج شنبه 93 بهمن 9 |
نظر بدهید
|
|
|
|