سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

اشک شفق

 
 

دل نوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی

 
 
علی اسماعیلی وردنجانی
علی اسماعیلی وردنجانی

دلنوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی در مدح و منقبت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
ali.esmaeeli11@chmail.ir

 

 

پیوند ها

پایگاه جامع عاشورا

ابزار و قالب وبلاگ

دانلود ابتهال،تلاوت، مداحی، دعا

 

مطالب اخیر

شهادت کوثر پر بهای قرآن

قانون محبت

 

آرشیو مطالب

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) (96)

حضرت امیر الموءمنین علی (علیه السلام) (175)

حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) (107)

حضرت امام حسن مجتبی(علیه السلام ) (36)

حضرت امام حسین (علیه السلام ) (172)

حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) (12)

حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) (18)

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) (30)

حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) (16)

حضرت امام رضا(علیه السلام ) (51)

حضرت امام محمد تقی(علیه السلام) (22)

حضرت امام علی النقی(علیه السلام) (14)

حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) (25)

حضرت ولی عصر(عج الله تعالی فرجه) (225)

اصحاب و یاران حضرت امام حسین (علیه السلام) (150)

سروده های دیگر (166)

کتاب های الکترونیک (4)

 
 
 

خبرنامه

   
 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

 

دانشنامه مهدویت

لوگو دوستان

 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 821004
بازدید امروز :197
بازدید دیروز : 227
تعداد کل پست ها : 1321

 

میلاد رسول اکرم حضرت محمد ص

رسول الله(ص) آمد تا صفا بخشد به هر گلشن
رسول الله(ص) آمد تا همه عالم شود ایمن
به یمن مقدمش رقصند سرو و لاله و سوسن 
چراغانی شده عالم، به هر کوی و به هر برزن

محمد(ص) کیست؟ تاج فخر اهل آسمان است او
محمد(ص) کیست؟ متن و معنی و شرح اذان است او
محمد(ص) کیست؟ یاران، خاتم پیغمبران است او
محمد(ص) کیست؟ خورشید طریق مؤمنان است او 

محمد(ص) آمد و از عطر او عالم گلستان شد
محمد(ص) آمد و در مقدمش دنیا چراغان شد
محمد(ص) آمد و خورشید راه هر مسلمان شد
محمد(ص) آمد و از مقدمش نعمت فراوان شد

محمد(ص) کیست؟ یاران، رحمة للعالمین است او
محمد(ص) کیست؟ یاران، قبله ی اهل یقین است او
محمد(ص) کیست؟ یاران، مقتدای مؤمنین است او
محمد(ص) کیست؟ یاران، رهنمای محسنین است او

محمد(ص) آمد و عرش الهی نور باران شد
محمد(ص) آمد و روح الامین شاد و غزلخوان شد
محمد(ص) آمد و یکباره شادی ها فراوان شد
محمد(ص) آمد و لبهای هر غمدیده خندان شد

محمد(ص) آمد و روشنگر راه سعادت شد
محمد(ص) آمد و گسترده با دستش عدالت شد
محمد(ص) آمد و سر تا به پا نور هدایت شد
به کل آفرینش از خداوند او عنایت شد

تمام آفرینش میهمان خوان احسانش
به عالم فخر بفروشد هر آن کس شد مسلمانش
تمام شهریاران و امیران مستمندانش
ندارد هیچ همتایی کتاب وحی و قرآنش

محمد(ص) آمد و از مقدمش فصل بهار آمد
برای ما مسلمانان مدال افتخار آمد
برای کشور اسلام و قرآن شهریار آمد
برای مردم دنیا مقام و اعتبار آمد

محمد(ص) آمد و شد دل ربای مردم دنیا
به عشقش می تپد در سینه ی اهل جهان دل ها
ندیده هیچ کس چون چهره ی او چهره ای زیبا
به شوق او همه عالم شده سرگشته و شیدا

خدایش امر فرموده: که در راه خدا پیکار
خدایش امر فرموده: «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفار»
خدایش امر فرموده: که در راه خدا ایثار
خدایش امر فرموده: محبت با همه انصار

محمد(ص) آمد و عبدالمطلب شاد و خُرّم شد
ز میلاد محمد(ص) آمنه بانوی اعظم شد
حلیمه در میان بانوان فردی مکرّم شد
محمد(ص) آمد و شادی نصیب اهل عالم شد

شده روح الامین مبهوت سیمای دل آرایش
شده خورشید عالمتاب سرگرم تماشایش
تمام انبیا و اولیا مجنون و شیدایش
مبارک باد این میلاد بر جمع احبّایش



یکشنبه 103 شهریور 25 | نظر بدهید

 

شعر شهادت رسول اکرم ص

فصل عزای خاتم پیغمبران رسید
از داغ حضرتش به لب شیعه جان رسید

ملک وجود یک سره ماتمسرا شده
فصل عزاست خیمه ی ماتم به پا شده

عالم سیاه پوش شد از داغ مصطفی(ص)
جاری است رود خون ز دو چشمان مرتضی(ع)

بسته است چون که بار سفر خاتم رسل
افزوده شد دوباره غمی بر غم رسل

بیت العزاست عرش خداوند ذوالجلال 
دیگر به ماذنه نرود بعد از این بلال

رنگ عزا گرفته همه عالم وجود
پهلوی فاطمه(س) شود از ضرب در کبود

بیرون شده است جان ز تن ختم انبیاء
بزم عزا به پا شده از خاک تا سماء

شیعه دچار غصه و داغی عظیم شد
واویلتا که حضرت زهرا(س) یتیم شد

خورشید راه مردم دنیا غروب کرد
اندوه را روانه به سوی قلوب کرد

قامت خمیده گشته عرب زیر بار غم
دست عزا به سینه و سر می زند عجم

بیرون کشد سقیفه ولی خنجر از غلاف
تا راه دین رود پس از این سوی انحراف

حیدر(ع) دچار درد و غم بی نهایت است
امّا سقیفه در پی غصب ولایت است

مزد رسالت است تولّای فاطمه(س)
باشد زمان، زمان تسلای فاطمه(س)

آتش زبانه می کشد از خانه ی بتول(س)
این شعله ها نشانه ی ظلم است بر رسول(ص)

تفسیر کوثر است که افتاده زیر پا
جان پیمبر(ص) است که افتاده زیر پا

بشکسته است پهلوی زهرا(س) به پشت در
یعنی سقیفه انجمن فتنه بود و شر

رخسار فاطمه(س) شده است از چه نیلگون
بر بار غصه های علی(ع) غصه ای فزون

زهرا(س) شکسته بال به ماتم نشسته است
از چه دو دست حیدر کرار(ع) بسته است؟

ملک فدک عطای پیمبر(ص) به فاطمه(س) است
این هدیه از خدای پیمبر(ص) به فاطمه(س) است

اما هزار حیف که غصب فدک شده
تنها نصیب دخت پیمبر(ص) کتک شده

زهرا(س) اسیر محنت بسیار گشته است
حیدر(ع) به رنج و غصه گرفتار گشته است

نالد حسن(ع) ز غصه و گرید ز غم حسین(ع)
جاری است اشک زینب کبری(س) ز هر دوعین

مزد رسالت است مودّت به اهل بیت(ع)
رمز سعادت است مودّت به اهل بیت(ع)

یا ربّ به آه فاطمه(س) و اشک مرتضی(ع)
ما را مکن ز آل محمّد(ص) دمی جدا



جمعه 103 شهریور 9 | نظر بدهید

 

ترجمه روایتی از پیامبر اکرم ص

گفت پیغمبر(ص) که در روز حساب
جمعی از امّت سراپا اضطراب

نزد من آیند با حالی تباه
پرچمی دارند با رنگ سیاه

پرسم از آنها شماها کیستید؟
بنده ی حقّ یا موّحد نیستید؟

سر دهند آوا مسلمانیم ما
پیرو اسلام و قرآنیم ما

ما مسلمانیم اما ظاهری
کار ما بوده است عمری کافری

هرگز از قرآن نخواندیم آیه ای
نیست ما را توشه و سرمایه ای

یا محمّد(ص) از همان عهد قدیم
دشمنان اهل بیتت بوده ایم

دور گردانم من آن ها را ز خویش
می روند از پیش من با قلب ریش

رویشان چون ظلمت شب تیره رنگ
نقشه ی آن ها همه خورده به سنگ

بعد می آیند یک قوم دگر
پرچمی دارند خیلی تیره تر

پرسم از آنها شماها کیستید؟
گوئیا از امّت من نیستید؟

جمله می گویند ما آزاده ایم
ما مسلمان و مسلمان زاده ایم

لیک ما تسلیم شیطان بوده ایم
دشمن اسلام و قرآن بوده ایم

ضدّ آیات خدا بودیم ما 
دشمن آل عبا(ع) بودیم ما

چون جفا کردند آنها بر خدا
دورشان سازم ز خود آن قوم را

می روند آن قوم پست خیره سر 
رویشان از ظلمت شب تیره تر

پرچم سوّم رسد همرنگ نور
پای پرچم عده ای لبریز شور

جملگی یکتا پرست و حق شناس
بهترینِ بهترین ها از اساس

مؤمنند و اهل تقوا بوده اند
شیعیان خاص زهرا(س) بوده اند

پیرو حقّ اند و قرآن مجید
قلبشان پاک است و رویشان سپید

امت خاص محمد(ص) بوده اند
دوستدار آل احمد(ص) بوده اند

چون به آنها آب کوثر می دهند
نغمه شادی همه سر می دهند

می روند آنها همه سوی بهشت
آفرین بر این نصیب و سرنوشت

آری آری متقین و مؤمنان
سر فرازند و به جنت جاودان



شنبه 103 تیر 30 | نظر بدهید

 

به مناسبت سالروز واقعه مباهله

زندگی زیباست در زیر لوای پنج تَن(ع)
جان و مال و تار و پود ما فدای پنج تَن(ع)

محفل انس است و اهل آسمان محفل نشین
پنج تَن(ع) را مدح می گوید خدای پنج تَن(ع)

حضرت روح الامین تا وصف آنان را شنید
آمد از عرش خدا زیر عبای پنج تَن(ع)

تا خدا بر این جهان فرمان روایی می کند
می رسد بر گوش ها صوت رسای پنج تَن(ع)

پنج تَن را بسکه دارد دوست رب العالمین
خلق فرموده جهان را از برای پنج تَن(ع)

می دهند انگشتر خود را به سائل در رکوع
خوش به حال آن تهی دست و گدای پَنج تَن(ع)

دردمندی را که دکترها جوابش کرده اند
او شفا می گیرد از دارالشّفای پنج تَن(ع)

افتخاری نیست بالاتر از این که آدمی
بنده ی حقّ باشد امّا با ولای پنج تَن(ع)

گر که می خواهی خدا راضی شود از دست تو
راه آن را جستجو کن در رضای پنج تَن(ع)

این سعادت هست ما را بس که دایم بوده ایم
ریزه خوار سفره ی جود و سخای پنج تَن(ع)

بی وجود پنج تَن باغ جِنان هم بی صفاست
شد مصفّا باغ رضوان از صفای پنج تَن

ای که می خواهی شود مس وجود تو طلا
استعانت جو فقط از کیمیای پنج تَن

گر به دنبال بقا هستی فنا باید شوی
یافته هرکس بقا، بوده فنای پنج تَن(ع)

ای خوشا آن کس که در وقت حساب و روز حشر
زینت پرونده اش شد مرحبای پنج تَن

قلب ما لبریز حبّ اهل بیت مصطفاست
شکر یارب شیعه ایم و مبتلای پنج تَن


شنبه 103 تیر 9 | نظر بدهید

 

شعر عید سعید مبعث

آغاز وحی و عید رسالت مبارک است

عید رسول و عید هدایت مبارک است

فصل خزان گذشت و بهار آمد ای بشر
مژده که شب گذشت و شده موقع سحر

بشنو به گوش جان خود آوای وحی را
بشنو که حق به آدمیان می دهد ندا 

اقرأ و ربک ای همه پاکی همه صفا
ای انتخاب ناب خداوند، مصطفی

اقرأ و ربک ای که شدی انتخاب حقّ
اقرأ بخوان به صوت رسایت کتاب حق

امر خداست لب به سخن باز کن بخوان
مشتاق نغمه های تواند اهل آسمان

ای آفتاب حسن ز مکه طلوع کن 
قلب بشر قرار ندارد شروع کن

اقرأ بخوان سعادت انسان به دست توست
خلق جهان به عشق تو و ناز شست توست

اقرأ بخوان برادر روح الامین تویی
اقرأ بخوان که رحمت للعالمین تویی

قبل از وجود عالم هستی تو بوده ای
تو اولین کسی که خدا را ستوده ای

اقرأ بخوان و دلبری از جبرئیل کن
مهمانمان به جرعه ای از سلسبیل کن

ذکر لب ملائکة الله احمد(ص) است
تسبیح شمس و ورد لب ماه احمد(ص) است

ای انتخاب ویژه ی حق انقلاب کن
بت های ظلم و جور و جفا را خراب کن

بگشای لب که نغمه ی قرآنم آرزوست 
بگشای لب که خیر فراوانم آرزوست

تو انتخاب اولی و آخرین رسول
تو با علی(ع) برادری و کوثرت بتول(س)

ای جمله انبیاء همگی شیعیان تو
باشند اولیاء همگی رهروان تو

تو برترین سفیر خدایی و احمدی
پیوسته گرم حمد و ثنایی، محمدی

زیباترین غزل تویی ای شعر ناب حق
حق انتخاب توست، تو هم انتخاب حق

با نغمه ی حجاز بخوان آیه های وحی
با صوت دلنواز بخوان آیه های وحی

بر قله ی کمال بشر رد پای توست
در اهتزاز بر سر قله لوای توست

ای شاهد رسالت تو حضرت علی(ع)
باشد تو را وزیر و خدا راست او ولیّ

تو شهر علم هستی و او باب شهر علم
تو مظهر سخاوت و او شهره شد به حلم

قرآن کتاب وحی خدا ثقل اکبر است
حیدر(ع) کتاب ناطق تو ثقل اصغر است

شکر خدا که رهبری و رهنمای ما 
قرآن و اهل بیت(ع) تو هم مقتدای ما



سه شنبه 102 بهمن 17 | نظر بدهید

 

شعر ولادت حضرت رسول اکرم ص

آفرینش آفرین را بی نهایت آفرین

چون که داده افتخاری تازه بر اهل زمین
چشم بگشوده به دنیا رحمه للعالمین
نور باران شد زمین تا آسمان هفتمین

مژده مژده اهل عالم مولد پیغمبر(ص) است
در همه عالم شمیم مشک و عود و عنبر است

خاک خوشبوتر ز عطر گل عذاران می شود
قلب های اهل ایمان نور باران می شود
فصل های سال سرتاسر بهاران می شود
این محمد(ص) معنی آیات قرآن می شود

اوست خورشیدی که عالم را کند لبریز نور
مؤمنان را می دهد با دست خود جامی طهور

تاج فخر آفرینش بر سر ام القراست
جشن میلاد محمد(ص) در همه عالم به پاست
دست افشان حضرت جبریل در عرش خداست
آمد آن شمس درخشانی که ما را رهنماست

دست افشان، پای کوبان جمله ی کروبیان
راهی شهر مدینه خنده بر لب، شادمان

معدن احسان و جود و فضل و حلم و رحمت است
نور رویش روشنی بخش جهان ظلمت است
 پای تا سر شوکت و عز و وقار و حشمت است
آیت پروردگار است و مدار وحدت است

عالم هستی سراسر بوی احمد(ص) می دهد
روز میلادش صله بسیار و بی حد می دهد

تاج سرهای تمام انبیا و اولیاست
نام او زیباترین زینت به عرش کبریاست
انتخاب ویژه ی الله، یعنی مصطفاست
او پسر عمّ و برادر با علی مرتضاست

ما همه عبدیم و ما را سیّد و مولاست او
علت ایجاد هستی و ابوالزهراست او

در مسیر رستگاری مؤمنان را رهبر است
قلب او لبریز ایمان و یقین و باور است
هر چه خوبی در دو عالم هست را او مظهر است
بهتر است از بهترین ها، برترین را برتر است

اسوه تقوا و پاکی ها و نیکی هاست او
واسط فیض خدای حیّ بی همتاست او

آفرینش را یقناً علت ایجاد اوست
بنده ی حق است و از هر قید و بند آزاد اوست
ترجمان و معنی انصاف و عدل و داد اوست
بر سر هر زورگو و ظالمی فریاد اوست

می کند در عالم هستی عدالت گستری
اوست الحق لایق و شایسته ی پیغمبری

می رسد از راه و دنیا را گلستان می کند
شور و شوق و عشق را تقدیم انسان می کند
او چراغ زندگی ها را فروزان می کند
قلب ها را پر ز نور عشق و ایمان می کند

تا ابد تسبیح و تحمید است ورد مؤمنان
دین اسلام محمد(ص) تا قیامت جاودان



شنبه 102 مهر 8 | نظر بدهید

 

شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله

ماتم گرفت از خاک تا عرش خدا را

لبریز غم کرده قلوب انبیاء(ع) را

روح الامین پوشیده بر تن رخت ماتم
سر تا سر عالم به رنگ غصه و غم

غم در دل زهرای اطهر لانه کرده 
این خانه را غم مثل یک ویرانه کرده 

غم های عالم سوی حیدر(ع) شد شتابان
قلبش پر از غم شد دو چشمش زار و گریان

گشته کریم اهل بیت(ع) از غصه نالان
از چشم های او روان سیلاب باران

زانوی غم دارد بغل شاه شهیدان
شد قلب او از داغ جدّش بیت الاحزان

زینب(س) اسیر غصّه ها و رنج و غم هاست
دامان او از اشک غم مانند دریاست

شهد شهادت شد نصیب رهبر دین
بار سفر بست و جهان را کرد غمگین

مولا علی(ع) مشغول کفن و دفن او شد
اما سقیفه گرم بحث و گفتگو شد

شد نقشه ی غصب ولایت طرح آنجا
شد بحث پیرامون غصب باغ زهرا(س)

از این سقیفه انحراف آغاز گردید
با دستشان درهای دوزخ باز گردید

از این سقیفه بسته شد راه سعادت
از این سقیفه باز شد راه جهالت

با هم عوض شد جای حق و جای باطل
طوفان شد و یک باره گم شد راه ساحل

جای نبی(ص) بنشسته بت بالای منبر
شد غصب حقّ نایب خاص پیمبر(ص)

آیات کوثر زیر پا ماندند آن روز
صد فاتحه از بهر دین خواندند آن روز

بر چهره زهرای اطهر نقش سیلی 
پهلوی او از ضربه ی در  گشت نیلی

مسمار در بر سینه ی زهرا(س) اثر کرد
آل علی(ع) را در غم او خون جگر کرد

با ریسمان بستند دستان علی(ع) را
تحریف ها کردند قرآن نبی(ص) را

شد واژگون اسلام از نیرنگ کفار
دیگر مسلمانی شده یک امر دشوار

زشتی نشسته جای تقوا و نکویی 
عالم شده لبریز نیرنگ و دو رویی

از این سقیفه جان انسان گشت ارزان
انسان فراوان کشته شد با نام قرآن

از این سقیفه گشت جایز هر حرامی
گم شد حلال و نیست از او هیچ نامی

اسلام شد بخشی ز توضیح المسائل
تا از مسلمانی نباشد هیچ حاصل

هر کس به ظنّ خود کند تفسیر قرآن
نام و نشانی نیست از اسلام و ایمان

 بعد از نبی(ص) شد ظلم بر زهرا(س) و حیدر(ع)
خون گریه کن ای شیعه از داغ پیمبر(ص)



یکشنبه 102 شهریور 19 | نظر بدهید

 

شعر مباهله

مصطفی(ص) آن رهنما و رحمه للعالمین

رحمتش گسترده در سرتاسر ملک زمین

واژه ی نفرین نباشد هیچ در قاموس او
حرف جز آئین نباشد هیچ در قاموس او

آمد اما نیّت او بی گمان نفرین نبود
رحمت الله است او بد خواه آن و این نبود

خیر خواهی بهر مردم شیوه ی پیغمبری است
شیوه ی پیغمبر(ص) است و راه و رسم حیدری است

بهر لعن چند نصرانی نبی(ص) لازم نبود
سبطین او و زهرا(س) و علی(ع) لازم نبود

بود اگر مقصود نفرین، کوثری لازم نبود
پنج خورشید عدالت گستری لازم نبود

با خودش آورد پیغمبر(ص)، علی(ع) و فاطمه(س)
تا بگوید هر که حق باشد ندارد واهمه

با خودش آورد پیغمبر(ص) حسن(ع) را با حسین(ع)
تا بگوید اوست حق و این دو او را نور عین

با خودش آورد پیغمبر(ص) امیر مؤمنان(ع)
تا بگوید این علی(ع) باشد مرا مانند جان

بی گمان قصد پیمبر(ص) لعن یا نفرین نبود
چون که از نفرین نبودی دین حق را هیچ سود

تا یقین کردند نفرین کار آل الله نیست
رحمه للعالمین بد خواه هر گمراه نیست

نقشه ی غصب ولایت آن زمان ترسیم شد
فاطمه(س) دخت نبی از حق خود تحریم شد

شد اسیر کوچه های بی کسی دخت رسول(ص)
خورد سیلی بین کوچه کوثر قرآن بتول(س)

غاصبانِ حق زهرا(ع) آتشی افروختند
خانه ی وحی الهی را  در آتش سوختند

پهلوی دخت پیمبر(ع) از فشار در شکست
زین مصیبت تار و پود عالم هستی گسست

دست های مرتضی(ع) شد بسته از جور و ستم
قلب های اهل ایمان هم پر از اندوه و غم 

جام زهر و تیر بارانِ جسد سهم حسن(ع)
در غم او مؤمنان ماتم نشین از مرد و زن 

از قفا شد سر جدا از پیکر پاک حسین(ع)
چشم زینب(س) چشمه ی خون کار زینب(س) شور و شین

تشنه لب شد کشته و بالای نیزه شد سرش
زیر تیر و نیزه ها افتاد در خون پیکرش

تا دم آخر به فکر و یاد مردم بوده اند
در پی خوشبختی و ارشاد مردم بوده اند

کینه توزی در مرام پنج تن جایی نداشت
قلب پاک آل پیغمبر(ص) که همتایی نداشت

رو به روی دشمنان صبر و مدارا کرده اند
حکم قرآن بوده آن حکمی که اجرا کرده اند

خصلت و اخلاق نیکو شیوه ی پیغمبری است
عدل و انصاف و مروّت راه و رسم حیدری است

هر که باشد شیعه ی خاص علی مرتضی(ع)
الگوی اخلاقی او نیست الّا مصطفی(ص)



سه شنبه 102 تیر 20 | نظر بدهید

 

شعر زیبای عید سعید مبعث رسول اکرم ص

ما غیر قلب ساده که چیزی نداشتیم

عاشق شدیم و سر به بیابان گذاشتیم
دیوان عشق را همه با هم نگاشتیم
در باغ دل مودّت احمد(ص) بکاشتیم

احمد(ص) رسید و علت یک انقلاب شد
شد  انقلاب و سینه پر از عشق ناب شد
فصل نزول وحی  خدا و کتاب شد
از حق چنین به احمد مرسل(ص) خطاب شد

قرآن بخوان و دین خدا را بقا بده
قرآن بخوان و قلب بشر را جلا بده
قرآن بخوان و درد بشر را شفا بده 
قرآن بخوان به عالم هستی صفا بده

قرآن بخوان که قافله سالار دین تویی
قرآن بخوان که قبله ی اهل یقین تویی
قرآن بخوان که خیر همه مرسلین تویی
قرآن بخوان برادر روح الامین تویی

بگشای لب تلاوت قرآنم آرزوست
بگشای لب سعادت انسانم آرزوست
بگشای لب اطاعت و ایمانم آرزوست
بگشای لب عدالت و میزانم آرزوست

یا ایها الرسول(ص) رسالت شروع شد
یا ایها الرسول(ص) تلاوت شروع شد
یا ایها الرسول(ص) هدایت شروع شد
یا ایها الرسول(ص) سعادت شروع شد

تو مصطفی شدی و مسلمان تو علی(ع) است
تو مصطفی و معنی قرآن تو علی(ع) است
تو مصطفی و شمس فروزان تو علی(ع) است
تو مصطفی به منزله ی جان تو علی(ع) است

تو احمدی و کوثر قرآن تو بتول(س)
تو احمدی و گلشن و بستان تو بتول(س)
تو احمدی و ماه درخشان تو بتول(س)
تو احمدی و باور و ایمان تو بتول(س)

ای عقل کل تو تاج سر انبیا شدی
ای عقل کل تو منتخب و مصطفی شدی
ای عقل کل تو بر همگان رهنما شدی
ای عقل کل تو جلوه ی نور خدا شدی

ای همسر خدیجه بخوان آیه های نور
ای همسر خدیجه تویی مقتدای نور
ای همسر خدیجه تویی منتهای نور
ای همسر خدیجه تویی کیمیای نور

قرآن بخوان ملائکه را مستفید کن
قرآن بخوان و طالع ما را سپید کن
قرآن بخوان و شکر خدای حمید کن
قرآن بخوان و لطف خدا را مزید کن

ای انتخاب ناب خداوند سرمدی
ای آن که از تمامی عالم سرآمدی
اوج کمال و معرفت و لطف بی حدی
بر تو ز عمق جان صلوات محمّدی



جمعه 101 بهمن 28 | نظر بدهید

 

سرود ولادت حضرت محمد ص

اللهم صل علی محمد و آل محمد

عرش حق آذین شده از یمن میلاد احمد(ص) مختار
دل و دین برده از ملائک این گل خوشبو و زیبا رخسار

اللهم صل علی محمد و آل محمد

جشن میلادش شده بر پا در عرش اعلی این گل زیبا
دست افشان و پای کوبانند عرشیان در مقدم مولا

اللهم صل علی محمد و آل محمد

ورد لبهای قدسیان هر دم صلوات است و الله اکبر
به مشام جان می رسد هر دم بوی عطر و مشک و عنبر

اللهم صل علی محمد و آل محمد

گشته از یمن مقدم احمد(ص) همه ی عالم ستاره باران
می شود نازل به زمین از عرش به گمانم مصحف قرآن

اللهم صل علی محمد و آل محمد

آمنه شاد است و ابوطالب شاکر درگاه خداوند
از این میلاد گشته حلیمه خوش بخت و شاد و خرسند

اللهم صل علی محمد و آل محمد

گل زیبائی به شکوفائی زده یارب خیمه به گلشن
به صفا آمد به خدا آمد قدمش بر دیده ی روشن

اللهم صل علی محمد و آل محمد

به لب یاران زده جاء الحق گل نغمه ی عشق و عنایات
پسری آمد که کند هستی به وجودش فخر و مباهات

اللهم صل علی محمد و آل محمد

نفس هستی شده عطر آگین ز وجود این گل زیبا
شده جبرائیل محو رخسار چون ماه حضرت مولا

اللهم صل علی محمد و آل محمد

شرح و تفسیر آیه های وحی به زمینی ها شده نازل
نام او باشد ذکر تسبیح مؤمنان و نقل محافل

اللهم صل علی محمد و آل محمد

شده از یمن مقدم مولا همه ی عالم ستاره باران
همه دلشادند، همه مسرورند، همه لبها شده خندان

اللهم صل علی محمد و آل محمد

عرش اعلی شده است آذین و ملائک همه شادند
مردم دنیا همه خرسندند از غم و درد و رنج آزادند

اللهم صل علی محمد و آل محمد



سه شنبه 101 مهر 19 | نظر بدهید

 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin