یادم رفت
|
|
شمایل تو بدیدم بهار یادم رفت ز دل ربودن تو گلعذار یادم رفت
چنان ز دیدن تو مست و شادمان گشتم که حال مست و خراب و خمار یادم رفت
ز بس کنار تو حالم خوش است و خوش بختم گذشت عمر و غم روزگار یادم رفت
نگاه من به نگاه تو چون که خورد گره قسم به عشق دگر اختیار یادم رفت
تو را بدیدم و شد عقل و هوش از سر من به عشق روی تو صبر و قرار یادم رفت
همیشه موقع شادی هوار باید کرد ز شوق روی تو داد و هوار یادم رفت
دلم ز بار گنه سالهاست زنگاری است تو را بدیدم و گرد و غبار یادم رفت
اگر چه در همه ی عمر منتظر بودم ز دیدن رخ تو انتظار یادم رفت
ز هجر روی تو یک عمر زار نالیدم ز وصل روی شما چشم زار یادم رفت
|
دوشنبه 98 دی 30 |
نظر
|
|
|
|