بر مشامم می رسد عطر گلستانت محمد(ص)
روشنی بخشیده جان را نور چشمانت محمد(ص)
اشک شوق از دیده ام در روز میلاد تو جاری است
آب یاری می کنم گل های گلدانت محمد(ص)
شد ربیع الاول از یمن قدومت ماه رحمت
خنده ها گل کرد در فصل بهارانت محمد(ص)
با تبسم های خود دل می بری از اهل عالم
جان این عالم فدای روی خندانت محمد(ص)
عقل کل هستی و مدهوش تو باهوشان عالم
یوسف کنعان شده مبهوت و حیرانت محمد(ص)
از شعاع نور رویت هر دو عالم گشته روشن
هر دو عالم وامدار شمس تابانت محمد(ص)
ابر رحمت هستی و خرّم شد عالم از وجودت
شد کویر جان ما خرّم ز بارانت محمد(ص)
آیه های وحی و عترت یادگاران تو هستند
اهل و بیت(ع) تو همه معنای قرآنت محمد(ص)
پای تا سر معنی ایمان و تقوا و یقینی
الگوی هر مؤمنی تقوا و ایمانت محمد(ص)
مقصد تو کوی یار و راه تو راه سعادت
ای خوشا آن شیعه ای که شد مسلمانت محمد(ص)
جلوه گر شد نور تو در صادق آل محمد(ص)
جعفری مذهب شدیم از لطف و احسانت محمد(ص)
بسته ام عهد مودّت با شما از روز اوّل
بر ندارم دست از این عهد و پیمانت محمد(ص)
امر فرما تا که تقدیمت کنم جان و سرم را
سر به فرمان توام ای جان به قربانت محمد(ص)
ریزه خوار سفره ی احسان تو بودم همه عمر
کاشکی باشم به جنّت بر سر خوانت محمد(ص)