نوحه محرم
|
|
بحر غم و دریای خون گردیده صحرا از خون هفتاد و دو تن یاران مولا
تیری به چشمش خورده و تیری به مشکش گردیده از زین سرنگون ای وای سقا
خشک است چون صحرا لب اطفال اما چشمانشان ای وای گردیده دریا
اکبر به میدان میرود الله اکبر اما چه حالی دارد ای بیداد لیلا
پرپر زند چون مرغ بسم الله طفلی ای وای من، آنجا به روی دست بابا
جانا تماشا کن سر از تن جدا را قران تلاوت می کن با صوت زیبا
از داغ هفتاد و سرو آسمانی با چوب محمل بشکند زینب سرش را
با این همه ظلمی که بر آل علی شد هستی نشد ساقط،بسی باشد شگفتا
|
دوشنبه 89 آذر 22 |
نظر بدهید
|
|
|
|