سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

اشک شفق

 
 

دل نوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی

 
 

آرشیو مطالب

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) (97)

حضرت امیر الموءمنین علی (علیه السلام) (183)

حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) (109)

حضرت امام حسن مجتبی(علیه السلام ) (38)

حضرت امام حسین (علیه السلام ) (173)

حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) (13)

حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) (20)

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) (31)

حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) (18)

حضرت امام رضا(علیه السلام ) (52)

حضرت امام محمد تقی(علیه السلام) (24)

حضرت امام علی النقی(علیه السلام) (16)

حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) (25)

حضرت ولی عصر(عج الله تعالی فرجه) (233)

اصحاب و یاران حضرت امام حسین (علیه السلام) (153)

سروده های دیگر (186)

کتاب های الکترونیک (4)

 
 
 

خبرنامه

   
 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

 

دانشنامه مهدویت

لوگو دوستان

 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 842045
بازدید امروز :24
بازدید دیروز : 327
تعداد کل پست ها : 1384

 

نوحه ای ساربان آهسته ران

ای ساربان آهسته ران آقای ما جا مانده است

روی زمین کربلا خون خدا جا مانده است


روح الامین در کربلا دست عزا دارد به سر

غلتیده در خون خامس آل عبا(ع) جا مانده است


هفتاد و دو سر روی نی من همسفر دارم ولی

اجساد آنها بی کفن در کربلا جا مانده است


بیمار دشت کربلا با من اسیری می رود

 در کربلای پر بلا اما دوا جا مانده است


آن سر که در بالای نی زیباست چون قرص قمر

دستان او در کربلا از تن جدا جا مانده است


ما را که در بند ستم اینک اسیری می بری

صد کاروان غم در دل و در جان ما جا مانده است


بیرون بیامد از فرات عباس(ع) با لبهای خشک

اما میان شط خون آن با وفا جا مانده است


آن سر که در بالای نی شبه رسول اکرم(ص) است

در شط خون، خونین بدن وقت شنا جا مانده است


آن سر که مثل اختری تابنده دل را می برد

خونین بدن جسمش به پشت خیمه ها جا مانده است


آن سر که در بالای نی آغشته با خاکستر است

کنج تنوری تا سحر آن دل ربا جا مانده است


ای ساربان آهسته تر داری اگر سر می بَری

سرو قد سرها ولی در نینوا جا مانده است


اینجا لب خشکیده را با تیر آبش داده اند

داغی که تا روز ابد در یادها جا مانده است


ای ساربان آهسته ران وقت عزاداری شده

ذبح عظیم شیعه را رخت عزا جا مانده است


وقت نماز است و سر مولا مرا شد مقتدا

در کربلا زیرا تن آن مقتدا جا مانده است


کشتی دین بی ناخدا سرگشته ی دریای غم

در کربلای پر بلا چون ناخدا جا مانده است


راز و نیاز امشبم حال و هوای غصه داشت

زیرا که در کرب و بلا روح دعا جا مانده است


بخشی ز قرآن روی نی راهی به سوی شهر شام

بخشی دگر صد پاره و در زیر پا جا مانده است


نور خدای مهربان هرگز نخواهد شد خموش

در زیر سم اسب اگر شمس هُدا جا مانده است



سه شنبه 04 تیر 10 | نظر بدهید

 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin