غم بر غمم می فزایی، از من چرا دل بریدی؟
کردم مگر من خطایی، از من چرا دل بریدی؟
من با چه حالی ببینم، از کف شد ایمان و دینم
ای یاور کربلایی، از من چرا دل بریدی؟
ای خفته در خاک و درخون، من از غمت زار و مجنون
دیدی مگر بی وفایی، از من چرا دل بریدی؟
ای هستی من ز هستت، عالم همه زیر دستت
ای آن که روح دعایی، از من چرا دل بریدی؟
ای معنی دین و ایمان، معنا و مفهوم قران
درد مرا تو دوایی، از من چرا دل بریدی؟
نور خدا در دل توست، اوج فلک منزل توست
مصداق حمد و ثنایی، از من چرا دل بریدی؟
تو ترجمان نمازی، معنای راز و نیازی
هم راضی و هم رضایی، از من چرا دل بریدی؟
ای نامت آرامش جان، ای روح تقوا و ایمان
ای آن که دارالشفایی، از من چرا دل بریدی؟
ای یاور آسمانی، شد قامت من کمانی
از چه سر از تن جدایی، از من چرا دل بریدی؟
عالم سراسر عزا شد، ارض و سما کربلا شد
ای آن که خون خدایی، از من چرا دل بریدی؟
تو حجت کبرایی، فرزند شیر خدایی
ببریده سر از قفایی، از من چرا دل بریدی؟
ای کشته تیغ و خنجر،از خون دل دیده شد تر
چون نی شدم نی نوایی،از من چرا دل بریدی؟