لب خندان
|
|
در روز جزا که دست هایم خالی است از بار گناه قامتم چون دالی است
جز آل علی(ع) نیست مرا دادرسی این دادرسی چقدر خوب و عالی است --- آنان که دل به آل محمد (ص) سپرده اند دست وفای آل محمد(ص) فشرده اند
مستانه در طریق ولا گام می زنند زیرا که از سبوی ولا باده خورده اند --- آنان که به دادگاه عدلم ببرند واز کرده و ناکرده ی من باخبرند
چون شافع من شوند اصحاب کساء(ع) از کرده و ناکرده ی من درگذرند --- آن روز که می کشید نقشم نقاش گفتند مرا که شیعه ی حیدر(ع) باش
تا حال نگفته ام به جز مدح علی(ع) تا آخر عمر نیز می گویم فاش ---
ترسی تو اگر ز آتش سوزنده سنگین شده است گر تو را پرونده
از آل علی(ع) مدد به جو در همه عمر تا روز جزا لبت شود پر خنده
|
چهارشنبه 96 خرداد 3 |
نظر
|
|
|
|