شعر وفات حضرت ام البنین س
|
|
از بس گریست چشم ترش درد می کند چون مرغ خسته، بال و پرش درد می کند
بانو نخورده ضربه ای از در ولی ز غم مانند فاطمه(س)، کمرش درد می کند
از آتشی که سوخت در خانه ی علی(ع) این خانه سالهاست درش درد می کند
این خانه بوی فاطمه(س) دارد الی الابد تا روز حشر، بوم و برش درد می کند
با یاد ظهر حادثه و کربلای خون همدرد باحسین(ع)،سرش درد می کند
یک ماه داشت ماهتر از ماه آسمان قلبش ز داغ آن قمرش درد می کند
با پای دل به کرببلا می کند سفر از رنج زینبش(س) جگرش درد می کند
دیگر توان ندارد و پایان عمر اوست این نیمه جان مختصرش درد می کند
او در عزای فاطمه(س) و خاندان وحی از بس گریست چشم ترش درد می کند
|
چهارشنبه 96 اسفند 9 |
نظر
|
|
|
|