قول و قرار
|
|
باز آمدم باز آمدم ، با کوله بارغصه ها باز آمدم با بارغم، در این دیارغصه ها
بی یار و یاور گشته ام ، چون بی برادرگشته ام شد غصه ها دمساز من، من غمگسارغصه ها
در روز عاشورا شدم ، من همنشین درد وغم در اربعین اما منم، غمخوار و یار غصه ها
کرببلا شهر غم و شهر بلا و ماتم است من همنشین غصه ام ، در بوته زارغصه ها
ای کاش عمر من شود کوتاه و کوته تر از این زیرا که بالا می رود ، هردم عیار غصه ها
تا این زمان خورشید اگر بودی مدار این زمین زین پس زمین گردش کند حول مدار غصه ها
دیگر فصول مختلف بر بست بار خویش و رفت باقی است در دنیا فقط فصل بهار غصه ها
غصه شده دلدار من،غم یاور و غمخوار من ممنونم ازغم تا ابد ، من شرمسارغصه ها
شادی اگر پیمان خود بشکسته با من بارها نا گشته خلف وعده در قول و قرارغصه ها
باقی است گر عمری مرا با غم مدارا می کنم من مرده ای از غصه ام ، اینجا کنارغصه ها
|
پنج شنبه 90 دی 15 |
نظر بدهید
|
|
|
|
ببار اشک
|
|
ای آسمان به کوه و به صحرا ببار اشک خشکید باغ و گلشن زهرا، ببار اشک
از چشم اهل بیت رسول(ص) است خون روان ای آسمان به وسعت دریا ببار اشک
بالای نیزه رفته سر آل مصطفی(ص) ای آسمان به حرمت سرها، ببار اشک
با دشمنان دین خدا همرهی بس است ترس از عقاب و آتش عقبا، ببار اشک
با قدسیان نداری اگر قصد همرهی چون دیدگان مردم دنیا ببار اشک
شد شعله ور ز گلشن زهرا شرار غم زینب اسیر کوچه ی غمها، ببار اشک
دیروز وقت غرّش و باریدن تو بود حالا ز شرم و خجلت فردا ببار اشک
|
شنبه 90 آذر 26 |
نظر بدهید
|
|
|
|
میهمانی
|
|
ای که بر ما ز سر صدق تو مهمان شده ای جان بابا به من خسته، تو چون جان شده ای
نه چراغی و نه شمعی است در این ویرانه تو به ویرانه ی ما نیّر تابان شده ای
هر که آید ز سفر خرم و شاد است ولی پرسش اینجاست پدر جان ز چه گریان شده ای
دیدمت بر سر نیزه که تو قران خواندی زین قرائت به خدا حافظ قران شده ای
بارها موی پریشان مرا شانه زدی پس چرا خویش چنین موی پریشان شده ای
جان فدای قدمت باد پدر جان ز چه رو سر زده آمده ای ، بی سر و سامان شده ای
خرم از روی تو گلزار جهان گردیده بر سر نی به خدا سرو خرامان شده ای
در جنان مادر تو چشم به راهت باشد راهی کوی جنان با لب خندان شده ای
|
سه شنبه 90 آذر 22 |
نظر بدهید
|
|
|
|
دیده ی بارانی
|
|
مشکم از آب تهی ، دیده ی من بارانیست ساقی عشقم و کارم همه دست افشانیست
دستم افتاده و مشک است به حالم گریان تیر در چشم شده، حالم عجب بحرانیست
مشک با دست و علم لازمه سقائیست بنگر حال مرا بی سرو بی سامانیست
شرم دارم که سوی خیمه روم بار دگر دست من خالی و کارم همه سر گردانیست
با لب تشنه برون آمدن از شط فرات کار عشق است، بسی شیوه ی من عرفانیست
عاشقی را زمن آموز ایا طالب عشق عاشق آن است که در راه هدف قربانیست
در ره دوست اگر نیست شدی جاویدی عمر اگر در ره معبود نشد طی، فانیست
|
سه شنبه 89 دی 14 |
نظر بدهید
|
|
|
|
بیا به دیدن دختر
|
|
بیا بدیدن من در خرابه ای سر بابا که از فراق تو دل تنگ گشته دختر بابا
خوش آمدی سر بابای من به کنج خرابه ولی بگو به کجا مانده است پیکر بابا
بخواب ای سر بابا به روی زانوی دختر که لای لای تو گویم به جای اصغر بابا
دلم خوش است که بابای من به دیدنم آمد و خوش ترم که بپرسم کجاست اکبر بابا
بخوان به صوت حجازی تو آیه های خدارا شنیدنی است کلام خدا ز حنجر بابا
خوشا به حال تو عمّوی مهربان و فداکار که جان خویش بدادی برای باور بابا
منم پرستوی عاشق که بال و پر بگشایم ازاین خرابه کشم پر روم به محضر بابا
|
شنبه 89 دی 11 |
نظر بدهید
|
|
|
|
تشنه عشق
|
|
ما تشنه ایم حضرت سقا شتاب کن مشک دو چشم غمزده ی ما پرآب کن
ساقی ببین که دل به غمت مبتلا شده با تیر عشق خود دل ما را کباب کن
ما تشنه ی نگاه تو هستیم ساقیا اینک به یک نگاه تو مارا خراب کن
ساقی مبند دیده ی خود را به روی ما فصل عطش رسیده بیا ترک خواب کن
ما قصه گوی عشق تو هستیم ساقیا اما تو قصه را بنویس و کتاب کن
ماییم و کام تشنه و صحرای بیکسی ما را ز جمله تشنه لبانت حساب کن
شاگردی از کلاس وفای توایم ما هر لحظه ساقیا تو حضور و غیاب کن
یک عمر در عزای تو ما خون گریستیم ازمشک عشق خویش تو ما را مجاب کن
در روز حشر چشم امیدم به دست توست جان دوچشم خود تو مرا مستجاب کن
|
پنج شنبه 89 دی 2 |
نظر بدهید
|
|
|
|
الوداع
|
|
مشک در دست حضرت سقا می کند الوداع با دریا
الوداع الوداع یا دریا السلام علیک ای لبها
دور تا دورشان صف دشمن مشک، سقا، در آن میان تنها
برلب خشک ساقی ولب مشک ذکر یارب نوای یا مولا
ناگهان دستهای حامی مشک از درخت تنش شدند جدا
بشد آماج تیر پیکر او چشمش از ضرب تیر نابینا
ساقی و مشک هر دو آزرده هر دو صد جور دیده از اعدا
مشک، سقا ز ضربت شمشیر هر دو در راه دوست شدند فدا
ریزد از چشم مشک آب روان روی شن، روی ماسه ی صحرا
شده از صدر زین نگون سقا باتنی پر ز تیر واویلا
الوداع الوداع یا مولا السلام علیک یا شهدا
|
یکشنبه 89 آذر 21 |
نظر بدهید
|
|
|
|
کویر بی کسی
|
|
در کویر بیکسی با غم مدارا می کنم خانه ی دل را برای غصّه ماوا می کنم
باغبان باغ گل بودم ولی باغم بسوخت باغمِ باغم فغان برحال گلها می کنم
آی مردم من صبورم، صبر باشد پیشه ام من به سختی ها همیشه صبر زیبا می کنم
من سفیر کربلایم، حامل پیغام خون کربلا را با پیام خویش احیا می کنم
جلوه رنگین کمان پیداست راس نیزه ها عقده ی دل را به پای نیزه ها وا می کنم
شکوه ها دارم گه از دنیا گه از جور زمان شکوه گاهی از زمان، گاهی ز دنیا می کنم
چون عدو می خواست تا اسلام را فانی کند من به یاری خدا اسلام، ابقا می کنم
گرچه زن هستم ولی در یاری دین خدا نقش مردان خدا را خوب ایفا می کنم
|
دوشنبه 88 دی 28 |
نظر بدهید
|
|
|
|
گلی قشنگ
|
|
روییده شد به گلشن زهرا گلی قشنگ کمیاب و ناب و خوشگل و زیبا گلی قشنگ
اواسوه عفاف و وفا و صبوری است زین رو شده است زینت بابا گلی قشنگ گر شیر روز ها علی و زاهد شب است همراه اوست زینب کبری گلی قشنگ
در عرش عرشیان همه در شور شادیند چون داده حق به حضرت مولا گلی قشنگ
درخاک سجده سرنهاده محمد به شاکری کرده خدا به حضرتش اعطا گلی قشنگ
بابش علی و مادر او دخت مصطفی است زین رو نمونه شد به گلشن و صحرا گلی قشنگ
بحر کرامتند گر اهل کسا ببین روییده شد به ساحل دریا گلی قشنگ
سازم خلاصه حرف و بگویم به یک کلام آمد به اوج قله تقوا گلی قشنگ
|
سه شنبه 88 اردیبهشت 8 |
نظر بدهید
|
|
|
|
غم
|
|
غم و غم همدم من ، مونس و غمخوار من غم غم وغـم دلـــــربا و دلـــــبر و دلـــــــدار من غم
منــم آن باغـبان که او لاله هــــایش گشته پرپر کـــــــنار لاله هــــای گشـــــته پرپر،کار من غم
تمام هســــــــتی ام را دادم و غـــــم را خریدم همـــــه سرمایه ی من ، درهم و دینار من غم
عزیزانم یکایک بار خود را بســــــــته ، رفتــــــند میان کوهی از غم مانده ام ، گفـــــــتار من غم
زبعد قاســـم و عـــــــبدالّه و عبـــــاس و اکــــبر شده کار دل و چشــــــمان آتشـــــــبار من غم
شـــب تاریک من هرگز ســـــحر گاهــــی ندارد سحرگاهــــم غم و روزم غـــــم و افطار من غم
نخواهـــم دید دیگر من ، از این پس رنگ شادی تمام روز و شـــب ، رفــــتار من ، کردار من غم
نمی بیـــــنم به جز زیـــــبایی از الـــــــطاف داور اگر چه هــــمدم من ، مونس و غمخوار من غم
|
چهارشنبه 87 بهمن 2 |
نظر بدهید
|
|
|
|