اشک شفق

 
 

دل نوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی

 
 
علی اسماعیلی وردنجانی
علی اسماعیلی وردنجانی

دلنوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی در مدح و منقبت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
ali.esmaeeli11@chmail.ir

 

 

پیوند ها

پایگاه جامع عاشورا

ابزار و قالب وبلاگ

دانلود ابتهال،تلاوت، مداحی، دعا

 

مطالب اخیر

شعر زیبای عید فطر

مصداق صراط المستقیم

وابتغو الیه الوسیله

 

آرشیو مطالب

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) (97)

حضرت امیر الموءمنین علی (علیه السلام) (177)

حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) (109)

حضرت امام حسن مجتبی(علیه السلام ) (37)

حضرت امام حسین (علیه السلام ) (173)

حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) (13)

حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) (19)

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) (30)

حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) (17)

حضرت امام رضا(علیه السلام ) (51)

حضرت امام محمد تقی(علیه السلام) (23)

حضرت امام علی النقی(علیه السلام) (15)

حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) (25)

حضرت ولی عصر(عج الله تعالی فرجه) (229)

اصحاب و یاران حضرت امام حسین (علیه السلام) (153)

سروده های دیگر (174)

کتاب های الکترونیک (4)

 
 
 

خبرنامه

   
 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

 

دانشنامه مهدویت

لوگو دوستان

 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 831553
بازدید امروز :18
بازدید دیروز : 107
تعداد کل پست ها : 1349

 

شعر ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها

بهشت جلوه ای از بوستان فاطمه هاست
کتاب وحی خدا ترجمان فاطمه هاست

خدا شناسی و زهد همه مسلمانان
نشانه ای ز حدیث اذان فاطمه هاست

تمام اهل جهان ریزه خوار زهرایند
ز سفره ای که ملقب به خوان فاطمه هاست

اگر چه روزی ما دست خالق یکتاست
بشر به لطف خدا میهمان فاطمه هاست

گذاشت پا به زمین زینب امام رضا(ع)
گلی که خرّمی گلستان فاطمه هاست

صفا گرفته زمین از قدوم حضرت او
که ماه روشنی از آسمان فاطمه هاست

رسید  و باعث  آرامش دل و جان شد
که سایبان سر شیعیان فاطمه هاست

به شان فاطمه نازل شده است کوثر وحی
کلام وحی که شرح و بیان فاطمه هاست

خلاصه آن که همه عالم است باغ فدک
تمام عالم هستی از آن فاطمه هاست

ستون خیمه ی اسلام جز ولایت نیست
ولایت علوی گفتمان فاطمه هاست 

دو فاطمه و دو معصومه و دو حجّت حق
تمام حرف من و داستان فاطمه هاست

چه غم ز سختی ایام چند روزه ی عمر
که سایه سار سرم سایبان فاطمه هاست



پنج شنبه 00 خرداد 20 | نظر

 

اشعار وفات حضرت عبدالعظیم

مرغ دلم ز روز ازل یاکریم شد
یعنی که زائر حرمت از قدیم شد

کرب و بلائی است دلم چون که بارها
دل راهی زیارت عبدالعظیم شد
2
ما ساکنان کوی غصه از قدیمیم
در غصه آل عبا(ع) ما هم سهیمیم

دامان ما از اشک دیده گشته دریا
ما داغدار حضرت عبدالعظیمیم
3
در عزایت شهر ری ماتم سراست
چشمه ی خون جاری ز چشمان ماست

السلام ای سید والا مقام
زائر تو زائر کرب و بلاست
4
سر تا به پای شهر ری گشته سیه پوش
با جان شیعه داغ تو گشته هم آغوش

افتاده در جان آتشی از رفتن تو
داغ غمت هرگز نمی گردد فراموش
5
ای تو کریم تر ز تمام کریم ها
دل برده ای ز عالمیان ازقدیم ها

عبدالعظیم هستی و سلطان ملک ری
تسلیم امر تو همه عبدالعظیم ها
6
منشاء فضل و کرامت حضرت عبدالعظیم
منبع جود و سخاوت حضرت عبدالعظیم

زائر کوی تو باشد زائر کرب و بلا
آفرین بر این شباهت حضرت عبدالعظیم
7
حضرت عبدالعظیم و افتخار اهل بیت(ع)
در تمام عمر خود بودی دچار اهل بیت(ع)

مرقدت در شهر ری دارد صفای کربلا
هستی خود را نمودی چون نثار اهل بیت(ع)
8
در عزایت دست غم دارند بر سر شیعیان 
اشک غم جاری است از چشمان هر پیر و جوان

هرکه باشد زائر تو زائر کرب و بلاست
این فضیلت را فقط داری تو در کل جهان



چهارشنبه 00 خرداد 5 | نظر بدهید

 

بقیع

وقتی حرم ویران شود زائر ندارد
گلدسته، گنبد، ماذنه، ذاکر ندارد

وقتی حرم محصور باشد بین دیوار
شاید که حتی سوی کوچه در ندارد

تنهاترین سردار مظلوم است آنجا
انگار که مولای ما یاور ندارد

با دست وهابی شده ویرانه قبرش
هیهات فرزند علی(ع) خواهر ندارد

با خاک یکسان قبر فرزندان زهراست
خاکم به سر زهرا(س) مگر حیدر(ع) ندارد

قبر کسی که پای تا سر هست چون نور
شمع و چراغ و بقعه و زیور ندارد

زهرا(س) در این ویرانه مدفون است اما
بر روی قبرش نقشی از کوثر ندارد

شاید که عاشورا شده تکرار زیرا
سجاد(ع) تنها مانده و لشکر ندارد

باقر(ع) که در کرب و بلا خشکیده لب بود
اینجا در این ویرانه آب آور ندارد

گرد غریبی قبر صادق(ع) را گرفته 
ای خاک بر فرقم مگر مادر ندارد

خورشید دین در خاک آنجا آرمیده
یک سایبان اما به روی سر ندارد

آل علی(ع) هستند لنگر های اسلام
اسلام جز آل علی(ع) لنگر ندارد

غیر از ائمه که شفیع شیعیانند
شیعه به محشر شافعی دیگر ندارد

لعنت به وهابیت و آل سقیفه
آن کس که بر آل علی(ع) باور ندارد



چهارشنبه 00 اردیبهشت 29 | نظر بدهید

 

هشتم شوال تخریب قبور ائمه بقیع

1
ای خاک بقیع جنت و رضوانی
ویرانه ولی بهشت جاویدانی

تخریب شدی به دست وهابی ها
اوراق ز هم گسسته ی قرآنی
2
هر گز به جز حمد خدا چیزی نگفتند
با جرم حق گوئی، ز دنیا دست شستند

ویرانه شد وقتی بقیع ای وای ای وای
خورشیدها بی سایبان در خاک خفتند
3
وهابیت یک عده پست بت پرستند
در دامن ابلیس هم آنها نشستند

از نور بگسستند و پیوستند با ظلم
خورشید را با سنگ کینه می شکستند
4
هم حرمت حریم امامان شکسته شد
هم حرمت و قداست قرآن شکسته شد

تخریب شد بقیع و از این درد جانگداز
قلب حنیف و هر چه مسلمان شکسته شد
5
بقیع، خاک تو چون توتیای چشمان است
خرابه های تو ما را بهشت رضوان است

به دست آل سقیفه شدی چو ویرانه
شبانه روز دو چشمان شیعه گریان است
6
اگر چه خاکی و ساده، اگر چه ویران است
بقیع، قبله ی حاجات اهل ایمان است

بهشت روی زمین است خاک پاک بقیع
بقیع خلد برین و بهشت رضوان است
7
سایه غربت تو را افتاده بر سر یا بقیع
خورده ای خنجر تو از قومی ستمگر یا بقیع

گشته ای ویرانه با دستان وهابی پست
خاک تو بر تارک عالم چو زیور یا بقیع
8
بنموده سقیفه ظلم بر آل عبا(ع)
ویرانه شده بقیع از جور و جفا

وهابیت است باعث ویرانی
لعنت به سقیفه و به وهابی ها
9
ویرانه هستم شیعیان، یعنی بقیعم
من مانده ام بی سایبان یعنی بقیعم

با دست وهابی چنین ویران شدم من
گشته بهار من خزان یعنی بقیعم



سه شنبه 00 اردیبهشت 28 | نظر بدهید

 

گذشت ماه عبادت

گذشت ماه عبادت، دعا کم آوردیم
برای روح و دل خود جلا کم آوردیم

برای ما که همیشه مریض احوالیم
گذشت ماه خدا و دوا کم آوردیم

به فکر جلب رضایت ز این و آن بودیم
برای جلب رضای خدا کم آوردیم

اگر چه بود دل ما همیشه در مشهد
ولی به وقت زیارت، رضا کم آوردیم

برای گشت و سیاحت پیاده پا رفتیم
برای رفتن کرب و بلا کم آوردیم

گذشت بار دگر ماه بندگی خدا
برای گفتن حمد و ثنا کم آوردیم

برای خواندن آواز خوش صدا اما
برای خواندن قرآن، صدا کم آوردیم 

به زیر بار گناهان چنان کمر خم شد
که زیر بار گناهان عصا کم آوردیم

درست از خود افطار تا سحر خوردیم
چنان که جیره و آب و غذا کم آوردیم

ز بس برای خلایق نماز شب خواندیم
برای مکر و تظاهر، ریا کم آوردیم

برای حقه زدن بر اهالی دنیا
عصیر و شیره و شهد و حنا کم آوردیم

گناه ماست اگر می شود بلا نازل
به لطف خالق سبحان، بلا کم آوردیم

چنان به راه خطا می زدیم گام مدام
که راه خاکی سهو و خطا کم آوردیم

اگر چه در صف اول نماز می خواندیم
برای حال خوش و با صفا کم آوردیم

برای یاری ظالم هماره کوشیدیم
برای یاری آل عبا کم آوردیم

امید ما شده بود ای خدا به یاس بدل
پر از هراس به وقت رجا کم آوردیم

گذشت عمر به دنبال ماجراجویی
چنان که حادثه و ماجرا کم آوردیم

برای جمع زر و مال عمرمان طی شد
برای محشر و روز جزا کم آوردیم

عموم را به  سوی راه حق فرا خواندیم
برای خویش ولی رهنما کم آوردیم

به هر که بود میّسر زدیم تهمت ها
که ظنّ و وهن و گمان، افترا کم آوردیم

خدا برای عبادت نموده ما را خلق
گذشت ماه عبادت، چرا کم آوردیم؟

هوای عرش به سر بود و خاک شد مانع
ببین ز روی زمین تا کجا کم آوردیم

برای فانی دنیا چقدر کوشیدیم
برای عالم دارالبقا کم آوردیم

برای گریه بر احوال خویشتن، یارب
دو دیده بود مهیا، عزا کم آوردیم



پنج شنبه 00 اردیبهشت 23 | نظر بدهید

 

مناجات شب قدر

آمد به درگاهت گدا، با کوله باری از خطا
ورد لب ما ای خدا، اغفر لنا اغفر لنا

یارب گنه آلوده ایم، در دام شیطان بوده ایم
توبه شکستیم بارها، اغفرلنا اغفر لنا

ای حضرت غفار ما،   تنها توئی ستار ما
بنموده ایم بر خود جفا، اغفر لنا اغفر لنا

با دست خالی آمدیم، با شور و حالی آمدیم
بخشنده ی جرم و خطا، اغفر لنا اغفر لنا

یارب اسیر غصه ایم، در دام غمها مانده ایم
بنما ز غم ما را رها، اغفر لنا اغفر لنا

وقتی گناهان بی حد است، احوال ما خیلی بد است، 
یارب ببخشا جرم ما، اغفر لنا اغفر لنا

ما نفس سرکش داشتیم، بذر گنه می کاشتیم
گردیده عمر ما فنا، اغفر لنا اغفر لنا

ما عاشق پیغمبریم، ما تشنگان کوثریم
جان علی مرتضی(ع)، اغفر لنا اغفر لنا

سر در گریبان گشته ایم، ما دیده گریان گشته ایم
با روضه ی کرب و بلا، اغفر لنا اغفر لنا

هر بار نوشیدیم آب، دلهایمان می شد کباب
یاد حسین(ع) سر جدا، اغفر لنا اغفر لنا

ما بنده ایم و تو خدا، عبدیم و تو مولای ما
یارب به حق انبیا، اغفر لنا اغفر لنا

اغفر لنا ای مهربان، اغفر لنا جان جهان
حق همه آل عبا، اغفر لنا اغفر لنا 

داریم ما قرآن به سر، نالیم امشب تا سحر
یارب به حق هل اتی، اغفر لنا اغفر لنا



چهارشنبه 00 اردیبهشت 15 | نظر بدهید

 

دوبیتی های شب قدر

شب قدر است و دیده اشکبار است 
شب پرواز دل تا کوی یار است
زمستان بود و پژمردند گلها 
همه عالم به امید بهار است 

خدا را شکر آمد لیله القدر
ز ابر دیده دامانم شده بحر
ملائک میهمان مؤمنینند
سلام فیه حتی مطلع الفجر

شب قدر است، سیر آسمان کن
دلت را میزبان قدسیان کن
ز یارب یارب و العفو گفتن
خودت را ساکن کوی جنان کن

ملائک راهی کوی زمینند
به ما شب زنده داران همنشینند
دعا گویند چون که اهل ایمان
همه آمین گوی مؤمنینند

شب قدر است و ما چشم انتظاریم
همه چشم انتظار روی یاریم
گذشت عمر و نیامد یار، افسوس
گذشت از حد صبوری، بیقراریم

لبانم تا سحر العفو گویان
دو چشمم چشمه های اشک ریزان
گنه کارم گنه کارم خدایا
مرا هم شامل عفوت بگردان

مسلمانان همه شب زنده دارند
گدایان در پروردگارند
به شوق دیدن رخسار مهدی(عج)
تمام عمر خود در انتظارند

خدا منت نهاده بر مسلمان
به شام قدر نازل کرده قرآن
بخوان و عامل آیات آن باش
که می باشد چراغ راه انسان



سه شنبه 00 اردیبهشت 14 | نظر بدهید

 

لیله القدر

چه شب است؟ لیله القدر، شب ندبه و مناجات
شب اشک و آه و ناله، شب التماس حاجات

چه شب است؟ لیله القدر، شب عشق با خداوند
شب مؤمنان عاشق، شب قلبهای در بند

چه شبی که تا سحرگاه به لب است ذکر یارب
چه شبی که هست بهتر، ز هزار ماه این شب

چه شب است؟ لیله القدر، شب سینه های سوزان
شب رحمت است و رافت، و شب نزول قرآن

چه شب است؟ لیله القدر، شب عاشقان الله
شب شیعیان حیدر(ع) شب مؤمنان آگاه

چه شب است؟ لیله القدر، شب دلشکستگان است
شب اوج فضل و رحمت ز خدای مهربان است

چه شب است؟ لیله القدر، شب انس با کتاب است
شب توبه و انابه، شب شور و انقلاب است

به لبم نوای یارب به سرم هوای دلبر
به امید استجابت شده ام فقیر مضطر

چه شب است؟ لیله القدر، که دعا شود اجابت
شب بندگی است امشب، شب خواهش و شفاعت

چه شب است؟ لیله القدر، شب خواهش و تمنا
شب استعانت ما ز خدای حق تعالی

چه شب است؟ لیله القدر، شب سیر کهکشان هاست
شب تا خدا رسیدن، شب سیر آسمان هاست

چه شب است؟ لیله القدر، شب عشق و شور و مستی
شب هر چه بت شکستن، شب عشق و حق پرستی 

چه خوش است یارب امشب که نظر کنی به حالم
 نظری که سنگ غفلت بشکسته است بالم

چه خوش است گر که امشب غم من رسد به پایان
چه خوش است دل شود شاد، لب شیعه نیز خندان

چه خوش است گر که مهدی(عج) به دو دیده پا گذارد
که از این قدم زدن ها، همه حاجتم برآرد

شب رحمت است و رافت، شب عفو و مهربانی
پرم از گناه یارب، تو مرا ز در مرانی

من دلشکسته تا صبح ز علی(ع) و حق زنم دم
که خداست یاور من ، که علی(ع) امیر و همدم

 



دوشنبه 00 اردیبهشت 13 | نظر

 

آب

رحمت کردگار سبحان آب
نعمت پر بهای یزدان آب

و من الماء کل شیء حیّ
زندگی طبق نص قرآن آب

باعث خرّمی و سر سبزی است
رونق گلشن و گلستان آب

می دهد روشنی به دیده ی ما
روشنی بخش روح انسان آب

پر بهاتر ز آب چیزی نیست
چون گهر قطره های باران آب

در زمستان بهار می کاریم
برف و باران و صد زمستان آب

گل و گلدان به پشت پنجره ها
پنجره، خانه ها و گلدان آب

زنده رود است زنده از باران
زینت زنده رود و سامان آب

بی طهارت نماز بی معناست
گوهر پاک ملک ایمان آب

قطره هایش گران بها چو طلا
گوهر پر بهای ایران آب

هر کجا آب هست زندگی است
کوه ها، دشت ها، نیستان آب

آب یعنی همیشه شادابی
روی لب غنچه های خندان آب

با صفا گشته اصفهان از آب
عطر قمصر، گلاب کاشان آب

خرم از آب خرم آباد است
شوش دانیال تا خراسان آب

شر شر آب زندگی بخش است
جان شیرین و جان جانان آب

مهربانی اگر که می جوئید
هست محبوب مهربانان آب

نان هم از آب زندگی دارد
زندگی بخش بوده بر نان آب

آب یعنی سکون و آرامش
اولین درس هر دبستان آب

آب یعنی که اول خلقت
نقطه ی اوج و خط پایان آب

درد ما هست درد بی آبی 
هست ما را شفا و درمان آب

زد منادی ندا که ای انسان
مهر زهراست طبق فرمان آب

هریک از قطره های او چون ماه
یا که چون اختری فروزان آب

حوض زیبا میان هر مسجد
خنک افزای هر شبستان آب

دشت و صحرا ز آب سرسبز است
میبد و بافق، یزد و کرمان آب

گوهری اینچنین گرانقیمت
پس چرا هست مفت و ارزان آب

باز هم کم  سروده ام از آب
گر سرایم هزار دیوان آب...



سه شنبه 00 فروردین 3 | نظر بدهید

 

بهار عشق

خوش گردشی است گردش گرد مدار عشق
اوقات من خوش است فقط در جوار عشق

من عاشقم جز عشق ندارم انیس و یار
عشق است یاور من و من نیز یار عشق

نبض حیات و نغمه ی زیبای زندگی است
زیر درخت عشق و لب جویبار عشق

با عشق گشته است عجین تار و پود من
او شد قرار جان و منم بیقرار عشق

عاشق همیشه زنده دل و شاد و خرم است
فصلی ندارد عشق به غیر از بهار عشق

لبریز عشق گشته وجود من از ازل
هرگز سخن نگفته ام الّا شعار عشق

خاکی ولی به عرش خدا راه یافتن
اعجاز بی نمونه ی عشق است و کار عشق

عشق من است مهدی زهرا(س) قسم به عشق
جانم فدای مهدی(عج) و خونم نثار عشق

شکر خدا که قلب مرا عاشق آفرید
ساکن شدم به فضل خدا در دیار عشق

لبریز عشق بوده وجودم در این جهان
از لطف کردگار شدم من دچار عشق

 هست آرزوی من که شوم همنشین دوست
در جنت النّعیم شوم رستگار عشق

باغی که باقی است همین عاشقانه هاست
پس زنده باد زندگی پایدار عشق



شنبه 99 اسفند 30 | نظر بدهید

 
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin