اشک شفق

 
 

دل نوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی

 
 

آرشیو مطالب

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) (97)

حضرت امیر الموءمنین علی (علیه السلام) (183)

حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) (109)

حضرت امام حسن مجتبی(علیه السلام ) (38)

حضرت امام حسین (علیه السلام ) (173)

حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) (13)

حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) (20)

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) (31)

حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) (18)

حضرت امام رضا(علیه السلام ) (52)

حضرت امام محمد تقی(علیه السلام) (24)

حضرت امام علی النقی(علیه السلام) (16)

حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) (25)

حضرت ولی عصر(عج الله تعالی فرجه) (233)

اصحاب و یاران حضرت امام حسین (علیه السلام) (153)

سروده های دیگر (186)

کتاب های الکترونیک (4)

 
 
 

خبرنامه

   
 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

 

دانشنامه مهدویت

لوگو دوستان

 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 844923
بازدید امروز :4
بازدید دیروز : 139
تعداد کل پست ها : 1385

 

وفات حضرت زینب سلام الله علیها

جبریل مرغ عشق به بستان زینب(س) است

جنّت گلی ز باغ و گلستان زینب(س) است

در راه شام رأس حسین(ع) ابن فاطمه(س)
بالای نیزه قاری قرآن زینب(س) است

افتاده بود زیر سم اسب ها تنی
آن جسم پاره پاره شده جان زینب(س) است

آب روان ز چشمه ی جوشان سلسبیل
محصول اشک و دیده گریان زینب(س) است

ایوب آن که شهره به صبر است در جهان
شاگرد درس صبر دبستان زینب(س) است

زینب(س) نشد نماز شبش ترک هیچگاه
این جلوه ای ز باور و ایمان زینب(س) است

نام حسین(ع) و کرب وبلا زنده است اگر
مدیون جهد و کار درخشان زینب(س) است

حبل المتین قافله ی اشک و آه و درد
موی سپید و زلف پریشان زینب(س) است

هر کس که میهمان بزم عزای حسین(ع) شد
محزون و دلشکسته و مهمان زینب(س) است

از آتشی که سوخت در خانه ی علی(ع)
تا حشر شعله ور دل سوزان زینب(س) است

بعد از حسین(ع) هر شب و روزی که بگذرد
روز عزا و شام غریبان زینب(س) است

پهلو شکسته حضرت زهرا(س) به پشت در
با قلب خسته دست به دامان زینب(س) است

آن مؤمنی که شیعه ی زهرا(س) و حیدر(ع) است
تسلیم امر حق و مسلمان زینب(س) است

از ابتدای عمر الی روز واپسین
پیوسته شیعه زائر چشمان زینب(س) است

تا زنده است شیعه غم آب و نان چرا؟
او ریزه خوار سفره ی احسان زینب(س) است

گفتند: دختر علی(ع) و فاطمه(س) است او
گفتم: که کاینات به فرمان زینب(س) است

رفت از جهان و در غم او شیعه خون گریست
عالم به غم نشسته و نالان زینب(س) است
 



یکشنبه 01 بهمن 16 | نظر بدهید

 

مولود کعبه

کیستم؟ مولود کعبه قبله ی اهل یقینم

کیستم؟ من معنی آیات قرآن مبینم
کیستم؟ تسلیم امر و یار خیرالمرسلینم
کیستم؟ یعسوب دین و وجه رب العالمینم
ترجمان آیه ی وحدت منم، حبل المتینم
من علی ابن ابی طالب امیر المؤمنینم

کیستم؟ دانای اسرار خدا، علم الکتابم
کیستم؟ ای اهل عالم شافع یوم الحسابم
من صراط المستقیمم، من همان راه صوابم
کیستم؟ خورشید تابان هدایت، آفتابم
عالم هستی به نازم خلق شد، من بوترابم
کیستم؟ آمین برای هر دعای مستجابم

در رکوعم می دهم انگشتر خود را به سائل
کیستم؟ من شرح و تفسیرم به توضیح المسائل
نیست در من جرم و تقصیری، منم انسان کامل
کیستم؟ معیار و میزان عدالت، شخص عادل
کیستم؟ حق و حقیقت، دشمنم با هر چه باطل
آیه های وحی حق در شان من گردیده نازل

کیستم؟ حلال مشکلهای اهل این جهانم
کیستم؟ محبوب قلب شیعیان و مؤمنانم
بر سر اهل ولا در روز محشر سایبانم
کیستم؟ من سربلند از آزمون و امتحانم
 من ولی الله اعظم هستم و اصل اذانم
آگه از اسرار حق از خاک تا هفت آسمانم

اهل عالم کیستم؟ من هم یکی از بندگانم
بنده ای هستم که تسلیم خدای مهربانم
تابع امر خدا در هر مکان و هر زمانم
یاری از پیغمبر(ص) او می کنم تا می توانم
من حمایت می کنم از دین حق تا پای جانم
غیر مدح خالق سبحان نمی گوید زبانم

کیستم؟ من شیعه ای مانند ابراهیم(ع) دارم
حضرت عیسی و موسای نبی هستند یارم
صاحب شمشیر برّانی به نام ذوالفقارم
کیستم؟ شیر خدا و حیدر(ع) مرحب شکارم
این منم که از ضربه شمشیر دشمن رستگارم
کیستم؟ من واسط هر گونه لطف کردگارم

کیستم؟ آن کس که می داند همه علم البلایا
کیستم؟ آن کس که سرشار است از حُسن و سجایا
این منم حیدر(ع) شجاعت را منم مفهوم و معنا
کیستم؟ آن کس که می لرزد ز نامم جان اعدا
من خبر دارم ز حال مردگان و حال احیا
کیستم؟ لبریز از علم المنایا و قضایا

حجت اللهم کلام الله ناطق، مرتضایم
من برادر با رسولم، من وصی مصطفایم
کیستم؟ من بنده ای تسلیم فرمان خدایم
مؤمنین را رهبرم من، متقین را مقتدایم
من تمام دردهای دردمندان را دوایم
ظاهرم من باطنم من، ابتدا و انتهایم



چهارشنبه 01 بهمن 12 | نظر بدهید

 

سرود ولادت امام جواد علیه السلام

ای صفاتت همه پسندیده

باعث روشنی هر دیده

یا جواد الائمه ادرکنی

تو عزیزی و بهتر از جانم
قدم تو به روی چشمانم
یا جواد الائمه ادرکنی

سرو باغ ولایتی مولا
پای تا سر عبادتی مولا
یا جواد الائمه ادرکنی

زینت افزای عرش اعلایی
وحی را ترجمان و معنایی
یا جواد الائمه ادرکنی

در حقیقت تو اصل ایمانی
شارح آیه های قرآنی
یا جواد الائمه ادرکنی

تو همه فضل و جود و احسانی
واسط فیض حیّ سبحانی
یا جواد الائمه ادرکنی

سبط پیغمبر خدایی تو
پسر حضرت رضایی تو
یا جواد الائمه ادرکنی

ما همه جسم و همچو جانی تو
مایه ی فخر شیعیانی تو
یا جواد الائمه ادرکنی

تو چراغ هدایتی آقا
پای تا سر کرامتی آقا
یا جواد الائمه ادرکنی

رهبر و مقتدا تویی آقا
فضل بی منتها تویی آقا
یا جواد الائمه ادرکنی

انبیا را تو تاج سر هستی
تو هدایتگر بشر هستی
یا جواد الائمه ادرکنی

ای ملائک غلام دربارت
قدسیان یک به یک هوادارت
یا جواد الائمه ادرکنی

سخنانت کلام نورانی است
همگی آیه های قرآنی است
یا جواد الائمه ادرکنی

ای که هستی مبلّغ قرآن
هدف تو سعادت انسان
یا جواد الائمه ادرکنی

مرغ جان پر زند سوی کویت
قدسیان سر به سر ثنا گویت
یا جواد الائمه ادرکنی

آمدی تا جهان شود گلشن
چشم ما بر جمال تو روشن
یا جواد الائمه ادرکنی



دوشنبه 01 بهمن 10 | نظر بدهید

 

مرثیه شهادت امام هادی علیه السلام

ای آن که از داغ تو دلها غرق خون است
کشتی دین با رفتن تو واژگون است

آل عبا(ع) هستند از داغ تو نالان
چشم ملائک باشد از داغ تو گریان

در باغ جنت داغ تو بر دوش زهراست
از رفتنت داغ عظیمی در دل ماست

تو هادی و ما پیرو راه تو هستیم
هستیم با تو بر سر عهدی که بستیم

برج نبوّت را تویی شمس هدایت
دل های ما دریای غم شد در عزایت

هادی امت هستی و ابن الجوادی
امید شیعه در صف حشر و معادی

ای سامرایت طور سینای محبّان
ای پاک تر از آیه ی تطهیر قرآن

ما از غم تو تا قیامت اشکباریم
با پیروی از راه تو ما رستگاریم

از داغ تو آواره ی صحرا و دشتیم 
آباد بودیم و ز غم ویرانه گشتیم

بر دوش ما داغ تو سنگین تر ز کوه است
زنجیر غم بر گردن و جان در ستوه است

بازوی تو آزرده از بند ستم شد
دل های ما از داغ تو لبریز غم شد

تو آیه ی تطهیر قرآن کریمی
تو واسط فیض خداوند رحیمی

قدر تو را نشناختیم افسوس افسوس
سرمایه ی خود باختیم افسوس افسوس

آقا به حق ما لایق این سرگذشتیم
ای کاش در راه تو از جان می گذشتیم

از داغ تو بر تن ردای غصه پوشیم
در راه یاری شما ما سخت کوشیم

داغ تو قد کوه را کرده کمانی
باشد غم و داغ تو در دل جاودانی

پنهان به زیر خاک شد ماه جمالت
اما تویی روشنگر راه سعادت

آزرده از تیغ زبان دشمنانی
اما برای شیعیان مانند جانی

تو معنی آیات قرآن مبینی
آقا به حق تو قبله ی اهل یقینی

باشد ضریحت کعبه ی اهل عبادت
راه تو راه نیکبختی و سعادت 

ای روشنی بخشنده ی راه الهی
کشته شدی تنها به جرم بی گناهی

آتش زده زهر جفا آقا به جانت
نفرین و لعنت بر جمیع دشمنانت

ما شیعه ایم و هم عقیده با شمائیم
بر این عقیده تا قیامت با وفائیم

در روز رستاخیز ما را چون شفیعی
از سختی آن روز ما را نیست بیمی



دوشنبه 01 بهمن 3 | نظر بدهید

 

مدح حضرت امام محمد باقر علیه السلام

کیستم؟ گنجینه ی آیات قرآن مبینم

کیستم من؟ رهنما و مقتدای مؤمنینم
من تداوم بخش راه و رسم خیر المرسلینم
باقر علم نبیّ و قبله ی اهل یقینم

می شکافم من علوم آسمان ها و زمین را
کیستم؟ در من بجو تفسیر قرآن مبین را 
اندکی بر من نظر کن تا ببینی اصل دین را
یاد من لبریز شادی می کند هر دل غمین را

سربلند از آزمون های خداوند حکیمم
واسط فیض خدا و حجت حیِّ رحیمم
حق پرستان را امام و پیشوا هستم، زعیمم
ساکن قلب تمام اهل ایمان از قدیمم

کیستم؟ آئینه ای هستم که حق در آن هویداست
معجزات من بسی معجز تر از اعجاز عیساست
نکته آموز کلاس درسم ابراهیم و موساست
گلشن ملک ولایت از وجود من مصفّاست

 مؤمنان، چون وقت قد قامت رسد رکن اذانم
من ستونی از ستون های زمین و آسمانم
کیستم؟ تاج سر افلاکیان و خاکیانم
ذکر تسبیح و مناجات و دعای مؤمنانم

کیستم؟ خورشید و ماه آسمان علم و دانش
کیستم؟ باران رحمت روز و شب در حال بارش
معدن فضل و کرامت هستم و احسان و بخشش
مشکلات این جهان گیرد ز دست من گشایش

غرق نور از مقدمم شد کوه طور و طور سینا
ماه و خورشیدند محو و مات من وقت تماشا
کیستم من؟ واسط فیض خداوند توانا
کیستم؟ سبط رسول اللهم و فرزند زهرا(س)

نام من روز نخستین زینت عرش خدا شد
ذکر تسبیح و مناجات تمام انبیا شد
دردهای اهل عالم را مداوا و شفا شد
باعث پاسخ گرفتن از خدا وقت دعا شد

ذکر تسبیح و مناجات ملائک گشته نامم
کیستم من؟ آن که می گوید خدا هردم سلامم
همطراز آیه های وحی می باشد کلامم
نزد حق بالاتر از روح الامین باشد مقامم

کیستم؟ بحر العلومم معنی ام الکتابم
شارح احکام دین و شافع روز حسابم
من به حق قرآن ناطق، من همان اسلام نابم
کیستم؟ من بر فراز ملک هستی آفتابم

اهل عالم در حقیقت من صراط المستقیمم
من همان راه نجات خلق از نار و جحیمم
کیستم؟ من دشمن سر سخت شیطان رجیمم
من همان معنای بسم الله الرحمن الرحیمم

کیستم؟ سرتا به پا لبریز از نور الهی
ریشه کن گردد به دستم ظلمت و جور و تباهی
دشمنانم یک به یک محکوم ننگ و روسیاهی
بر سر هر کس گدای خانه ام شد، تاج شاهی



شنبه 01 بهمن 1 | نظر بدهید

 

میلاد حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها

آمدی یا فاطمه(س) تا وحی بی کوثر نماند

رحمه للعالمین یک عمر بی مادر نماند
وجه رب العالمین بی کفو و بی همسر نماند
آسمان معرفت بی ماه و بی اختر نماند

مقدم تو روی دیده، ای گل باغ رسالت
ای تو مصباح الهدی، روشنگر راه سعادت
ای سراپای وجودت فضل و احسان و کرامت
ای که هستی مظهر پاکی و تقوا و نجابت

دختر پیغمبری و محور آل عبایی
حجت حق، تاج فخر اولیا و انبیایی
کوثر وحی خدا و زیب عرش کبریایی
مرضیه، زهرا(س) و عذرا، همسر شیر خدایی

ای که هستی خاتم پیغمبران(ص) را نور دیده
عالم هستی به ناز شست تو شد آفریده
بین خوبان جهان ایزد شما را برگزیده
عاشقانه مرغ دل ها سوی کویت پر کشیده

آسمانی هستی اما ساکن ملک زمینی
معنی قرآن و شرح رحمه للعالمینی
همسر شایسته ی مولا امیرالمؤمنینی
شرح و تفسیر نماز و قبله ی اهل یقینی

بال پرواز تو بال حضرت جبریل باشد
نغمه ساز جشن میلاد تو اسرافیل باشد
خاک پایت توتیای چشم میکائیل باشد
وقت استقبال قربانیت اسماعیل باشد

کیستی؟ یاری گر مسکین و ایتام و اسیری
تو به نص آیه های وحی حق خیر کثیری
همطراز حیدر(ع) کراری و نعم الامیری
بین نسوان جهان خیرالنّسا و بی نظیری

مشکلات اهل عالم را تویی حل المسائل
این جهان دریای طوفانی، تو لنگرگاه و ساحل
ذکر تو باشد عبادت نام تو نقل محافل
میوه ی قلب رسولی، الگوی انسان کامل

باغ سر سبز ولایت را صفا بخشیده نامت
کیستی؟ که خالق سبحان دهد هردم سلامت
آیه های وحی حق هستند تفسیر کلامت
شیعیان را شافعه هستی تو هنگام قیامت

واسطه هستی میان آدمی با حیّ سبحان
تو همان حصن حصینی و پناه بی پناهان
گشته در شان تو نازل آیه ی تطهیر قرآن
روشنی بخشیده ای بر قلب و جان اهل ایمان 

آنقدر خوبی که تحسینت کند حتی عدویت
سوره ی شمس و ضحی نورانی از آب وضویت
مرغ دل پر می زند پیوسته در اطراف کویت
الگوی خوبان عالم سیرت و خُلق نکویت

خانه ی کعبه به گردت روز و شب در استلام است
زندگانی جز برای مدح تو گفتن حرام است
ذاکرت با حضرت باری تعالی هم کلام است
دردمندیم و به درد ما نگاهت التیام است



یکشنبه 01 دی 18 | نظر بدهید

 

شعر شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

زنی از قطره های ناب باران هم مطهّر تر

زنی از پرتو خورشید تابان هم مطهّر تر
زنی از آیه ی تطهیر قرآن هم مطهّر تر
ز اشک دیده ی شب زنده داران هم مطهّر تر

به شان او شده نازل به قرآن سوره ی کوثر
شکسته سینه و پهلویش امّا از فشار در

زنی از جنس نور و معنی آیات قرآنی
که در فضل و کرامت نیست او را حد و پایانی
کلام او همه نور است هنگام سخنرانی
نماد پاکی و تقوا و الگوی مسلمانی

میان کوچه سیلی خورد این بانوی معصومه
فدک شد غصب از او تا شود معصومه، مغصوبه

زن است و دختر پیغمبر(ص) است و مادر باباست
زن است و وحی را مفهوم و شرح و باطن و معناست
زن است و اسوه و الگوی خوبی ها و پاکی هاست
زن است و پای تا سر اعتقاد و باور و تقواست

زنی لبریز از اندوه و حزن و درد و غمناکی
زنی با صورتی نیلی، زنی با چادری خاکی

زنی خاکی ولی از قدسیان هم آسمانی تر
زنی خاکی که باشد بر همه افلاکیان رهبر
زنی خاکی که از او روشنی بگرفته هر اختر
زنی خاکی که باشد بر سر هفت آسمان افسر

امیرالمؤمنین(ع) بی او ندارد یار و هم سنگر
که از داغش بریزد خاک غم مولا علی(ع) بر سر

گروهی از ملائک پاسبان خانه ی اویند
گروه دیگری پیوسته مدح حضرتش گویند
گروهی خاک کویش را چو عطر ناب می بویند
گیاهان هم به شوق روی او از خاک می رویند

به سوی خانه اش سیصد نفر با هم یورش بردند
گل باغ رسالت را شکستند و بیازردند

شعاع نور رویش جلوه ی خورشید تابان است
چراغ روشنی بخش طریق هر مسلمان است
کلامش وحی منزل، هم ردیف و شان قرآن است
کویر جان به شوق حضرت او چون گلستان است

به دوشش داشت بار شیشه و در زیر پا افتاد 
صدا زد یا علی(ع) می میرم از این درد، استمداد

ز دشمن خورده سیلی دختر پیغمبر اکرم(ص)
شده نیلی رخ او و ندارد چاره و مرهم
ز ضرب در شهادت شد نصیب محسنش دردم
همه عالم شده از این مصیبت خانه ی ماتم

هجوم آورد دشمن چون به سوی خانه ی زهرا(س)
مدینه کربلا شد، کربلا و ظهر عاشورا

صدای گریه آمد در عزای دخت پیغمبر(ص)
صدای گریه آمد دختری بود و غم مادر
صدای گریه آمد چشمه ی خون، دیده ی حیدر(ع)
صدای گریه آمد، ناله ی آل عبا(ع) یکسر

صدای گریه آمد عالم هستی عزادار است
اگر شیعه بمیرد در غم زهرا(س) سزاوار است

به کشتی نجات اهل عالم لنگر است این زن
همه عالم قلیل اما کثیر و کوثر است این زن
به فرمان خدا آل عبا(ع) را محور است این زن
علی(ع) همتای قرآن است و کفو حیدر(ع) است این زن

بهار عمر او گر چه به یک باره خزانی شد
ولی در سینه نام و یاد نیکش جاودانی شد



پنج شنبه 01 دی 1 | نظر بدهید

 

ولادت زینب کبری سلام الله علیها

ای نور  چشم حیدر(ع) و زهرا(س) خوش آمدی

محبوب قلب و زینت بابا خوش آمدی

تو آمدی و گلشن زهرا(س) صفا گرفت
ای افتخار امّ ابیها خوش آمدی

از مقدمت رسول خدا(ص) شاد و خرّم است
آرام جان حضرت طه خوش آمدی

ای خواهر حسین(ع) و حسن(ع) دختر بتول(س)
مرجانه ی لقای دو دریا خوش آمدی

تو آمدی و فاطمه ی دیگری شدی
زینب تویی و فاطمه(س) سیما خوش آمد

دستان کوچک تو مدد کار حیدر(ع) است
یار و نصیر و حامی مولا خوش آمدی

تو آمدی و ماه خجل شد ز روی تو
دخت علی(ع)، تو نو گل زیبا خوش آمدی

پروانه وار گرد تو گردند قدسیان
گهواره ی تو مهبط آنها خوش آمدی

تو آمدی که غم ببری از دل علی(ع)
زیباترین ترانه ی دنیا، خوش آمدی

گویند تهنیت به علی(ع) جمله انبیاء
ای قبله گاه اهل تولا خوش آمدی

باشد حسین(ع) گرد تو‌ در حال استلام
ای عشق را تو مقصد و معنا خوش آمدی

تو آمدی که شرح کلام خدا شوی
شمس و ضحی و کوثر و اسرا خوش آمد

نامت قرین نام حسین(ع) است تا ابد
تمثیل کربلای معلی خوش آمدی

چشم امید شیعه به دست کرامتت
ای مهربان، شفیعه ی فردا خوش آمدی



دوشنبه 01 آذر 7 | نظر بدهید

 

ندبه ای با امام زمان عج

آمد زمان آن که بر ما نظر کند دوست

هر جا که هست سوی اینجا سفر کند دوست

عمریست ما اسیر زنجیر ظلم و جوریم
باید ز بند ظلمت ما را به در کند دوست

 ترسی به دل نداریم از ظلم و از سیاهی
زیرا به وقت ظلمت کار قمر کند دوست

شام سیاه ظلمت پایان نمی پذیرد
باید شب سیه را بر ما سحر کند دوست

بهر رهایی خود کوشیده ایم عمریست
پس اهتمام ما را کی پر ثمر کند دوست؟

سعی و تلاش ما چون مانده است بی نتیجه
بهر رهایی ما باید هنر کند دوست

بر خیز تا بگیرد مولا دو دست ما را
تا رهنمون به سوی فتح و ظفر کند دوست

عالم اگر که باشد لبریز فتنه و شر
غم نیست چون که از ما صد دفع شر کند دوست

راه سعادت ما دارد اگر خطر ها
امیدوارم از ما رفع خطر کند دوست

اوقات ما اگر چه تلخ است و ناخوشایند
اوقات تلخ ما را شهد و شکر کند دوست

غمگین مباش اگر او یادی نکرده از ما
شاید به کوی ما هم روزی گذر کند دوست



جمعه 01 آذر 4 | نظر بدهید

 

شعر وفات حضرت فاطمه ی معصومه س

ناگهان قم در غم بانوی خوبی ها نشست

از غم بانوی خوبی ها همه دل ها شکست

دختر موسی ابن جعفر(ع) بست تا چشم از جهان
چشمه سار خون شده از غصه چشم شیعیان

کیست این بانو که داغ او زده آتش به جان
و از غم او شد خزان فصل بهار مؤمنان

اوست معصومه(ی)ولی زینب(س) خطابش می کنم
جانشین حضرت زهرا(س) حسابش می کنم

دختری از جنس نور است و پر از شور و شعور
مظهر پاکی و عفت، از پلیدی ها به دور

الگوی پاکی و تقوا و عفاف و عفت است
مرقد پاکش یکی از غرفه های جنّت است

اشک چشمش پاکتر از چشمه سار سلسبیل
مثل مریم مثل حوا، او به خوبی ها دلیل

سرو باغ جنت است و عبد چشمش انبیاء
زائران مضجع پاکش تمام اولیاء

بال پروازش به سوی حق پَر روح الامین
بهر تشییعش روانه قدسیان سوی زمین

شیعیان را مرقدش باشد بهشت جاودان
بارگاهش قبله گاه خاکیان و قدسیان

کشتی وحی خدا را حضرت او لنگر است
مادرش زهرای مرضیه(س) گل پیغمبر(ص) است

شد رضا(ع) از داغ خواهر در خراسان روضه خوان
در عزایش دست غم دارند بر سر قدسیان

یاد او دل های ما را راهی قم می کند
داغ ایشان سینه را پر از تلاطم می کند

رفت و ‌روز شیعیان شد از غم او شام تار
داغ او باشد برای اهل عالم ناگوار

موج اندوه و عزا جاری شده با رفتنش
کار شیعه گریه و زاری شده با رفتنش

خون دل از دیده می ریزد به روی گونه ها
اشگ ها روی زمین پیوسته می ریزد عزا

کوچه ها، پس کوچه ها رخت سیه پوشیده اند
مردم از جام غم و رنج و عزا نوشیده اند

بر تن معصومه ی قم چون کفن پوشیده شد
جامه ی غم بر تن هر مرد و زن پوشیده شد

زائرانش ندبه می خوانند با اندوه و آه
چشم آنان چشمه سار خون، به تن رخت سیاه

بهر یاری برادر، کرده زینب(س) جان فدا
می زند دست عزا بر سر ز داغ او رضا(ع)

درد و داغ او ندارد تا قیامت التیام
شیعه می سوزد ز داغ او به روز و شب مدام

مرقد او تا قیامت قبله گاه شیعیان 
یاد و نامش در دل هر شیعه ای دارد مکان

مثل زهرا(س) بانویی بی مثل و بی همتاست او
شکر یارب چون شفیعه در صف فرداست او

من نخواهم گفت غیر از مدح این بانو سخن
تا که خون جاریست در رگ، تا که جان دارم به تن



پنج شنبه 01 آبان 12 | نظر بدهید

 
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin