اشک شفق

 
 

دل نوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی

 
 

آرشیو مطالب

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) (97)

حضرت امیر الموءمنین علی (علیه السلام) (183)

حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) (109)

حضرت امام حسن مجتبی(علیه السلام ) (38)

حضرت امام حسین (علیه السلام ) (173)

حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) (13)

حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) (20)

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) (31)

حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) (18)

حضرت امام رضا(علیه السلام ) (52)

حضرت امام محمد تقی(علیه السلام) (24)

حضرت امام علی النقی(علیه السلام) (16)

حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) (25)

حضرت ولی عصر(عج الله تعالی فرجه) (233)

اصحاب و یاران حضرت امام حسین (علیه السلام) (153)

سروده های دیگر (186)

کتاب های الکترونیک (4)

 
 
 

خبرنامه

   
 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

 

دانشنامه مهدویت

لوگو دوستان

 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 844962
بازدید امروز :43
بازدید دیروز : 139
تعداد کل پست ها : 1385

 

شعر ولادت حضرت امام حسن عسکری ع

آیات قرآن بار دیگر گشته نازل

آمد به دنیا شرح و توضیخ المسائل

آمد کسی لبریز ایمان و فضائل
تا اهل عالم را رساند او به ساحل

چون دیده بگشوده ابوالمهدی(ع) به دنیا
تبریک گوید حضرت حیدر(ع) به زهرا(س)

فرزند هادی(ع) و ابوالمهدی(عج) است ایشان
معنا و تفسیر است بر آیات قرآن
سر تا به پا نور است این الگوی ایمان
در ظلمت دنیاست شمس راه انسان

چون دیده بگشوده ابوالمهدی(ع) به دنیا
تبریک گوید حضرت حیدر(ع) به زهرا(س)

بر کل موجودات عالم اوست رهبر
باشد مرام او همان رسم پیمبر(ص)
نامش حسن(ع) باشد صفاتش مثل حیدر(ع)
آمد به دنیا تا شود عالم معطر

چون دیده بگشوده ابوالمهدی(ع) به دنیا
تبریک گوید حضرت حیدر(ع) به زهرا(س)

او حجت الله است و مولا و امیر است
در بین خوبان جهان او بی نظیر است
مانند حیدر(ع)، او محمّد(ص) را وزیر است
باغ جِنان هم بی وجود او کویر است

چون دیده بگشوده ابوالمهدی(ع) به دنیا
تبریک گوید حضرت حیدر(ع) به زهرا(س)

شایسته ی امر ولایت بود از اوّل
روشنگر راه هدایت بود از اوّل
او مقصدش کوی سعادت بود از اوّل
میزان و معیار عدالت بود از اوّل

چون دیده بگشوده ابوالمهدی(ع) به دنیا
تبریک گوید حضرت حیدر(ع) به زهرا(س)

بی او نماز جنّ و انسان هست باطل
با او عبادت می شود مطلوب و کامل
بر درگه او پادشاهانند سائل
باران رحمت اوست، بر ما گشته نازل 

چون دیده بگشوده ابوالمهدی(ع) به دنیا
تبریک گوید حضرت حیدر(ع) به زهرا(س)

تاج سر و امید دل ها، ماه نور است
باشد مطهّر، از بدی ها او به دور است
او زینت عرش خداوند غفور است
شیعه به یمن مقدمش لبریز شور است

چون دیده بگشوده ابوالمهدی(ع) به دنیا
تبریک گوید حضرت حیدر(ع) به زهرا(س)

بیت الحرام و خانه ی امن خدا اوست
مولای شیعه، رحمت بی منتها اوست
شرح مناجات و اذان، روح دعا اوست
ما را چه غم چون شافع روز جزا اوست

چون دیده بگشوده ابوالمهدی(ع) به دنیا
تبریک گوید حضرت حیدر(ع) به زهرا(س)



سه شنبه 01 آبان 10 | نظر بدهید

 

شعر ولادت حضرت عبدالعظیم

ای بلندای تو تا اوج یقین

ملک ری را بارگاه تو نگین

بنده ی حق حضرت عبدالعظیم
ای کریم ابن الکریم، ابن الکریم

جایگاه تو به عرش کبریاست
زائر تو زائر کرب و بلاست

شیعه بودن را تو معنا کرده ای
شرح و تفسیر «تولّا» کرده ای

ای وجود تو پر از نور یقین
پای تا سر عامل احکام دین

ای «بَری?» از دشمنان اهل بیت(ع)
جان تو بسته به جان اهل بیت(ع)

ای پر از تقوا و ایمان و یقین
شیعه ی خاص امیرالمؤمنین(ع)

سر بلند از آزمون بندگی
مستفید از لحظه های زندگی

مانده بر پیمان یاری با خدا
ذِکر تو آیات قران و دعا

عمر خود را در ره حق کرده طی 
افتخار مردمان شهر ری

خاک کوی توست خاک کربلا
رنگ و بویش رنگ و بوی نینوا

ای نگار و یار دیرین حسین(ع)
تو به هر دلداده هستی نور عین

ای که هستی رهرو راه علی(ع)
تو قرار و راحت جان و دلی

ای حریمت قبله گاه مؤمنین
از خدا بر تو هزاران آفرین

ای که هستی پیر مردی از حجاز
کرده ای از هر گناهی احتراز

السّلام ای حضرت عبدالعظیم
ای که هستی بنده ی ربّ رحیم

ای که هستی افتخار شیعیان
وصف تو هرگز نگنجد در بیان

آسمانی هستی و مهمان ما
پیش پایت جان ناقابل فدا

سیرت تو سیرت آل عبا(ع)
راه و رسمت راه و رسم انبیا

چون که در دل داشتی حبِّ علی(ع)
در نگاهت نور ایزد منجلی

بود جاری بر لبت حمد خدا
از خدا هرگز نگردیدی جدا

ای فقیه و زاهد شب زنده دار
باعث هر عزّت و هر افتخار

ای سراپا فضل و احسان و کرم 
معرفت پیش تو آورده است کم 

ما تهی دست و گدائیم و فقیر
جان حیدر(ع) دست ما را هم بگیر



جمعه 01 آبان 6 | نظر بدهید

 

شعر میلاد حضرت امام جعفر صادق ع

صادق آل محمد(ص) آن که ما را رهبر است

مادرش زهراست سبط حضرت پیغمبر(ص) است
در کرامت در صلابت در صداقت، حیدر(ع) است
شمس تابان هدایت، او امام جعفر(ع) است

عرش و فرش از مقدم او خرّم اند و شادمان 
تهنیت گویند بر هم مؤمنان و شیعیان

عرش حق در مقدم صادق(ع) چراغانی شده
دیده ی افلاکیان از شوق بارانی شده
جعفر(ع) است و معنی آیات قرآنی شده
بر زمینی ها ز حق این هدیه ارزانی شده 

خاک پایش توتیای دیده ی ما شیعیان
شادمان از یمن میلادش همه افلاکیان

مذهب شیعه همه مرهون قال الصّادق(ع) است
دین حق پاینده و مدیون قال الصّادق(ع) است
شیعگی، بالندگی قانون قال الصّادق(ع) است
مرکز اسلام و دین کانون قال الصّادق(ع) است

منبر و مسجد به قال الصّادق(ع) احیا می شود
وحی حق با قال صادق(ع) شرح و معنا می شود 

باز هم باران رحمت می چکد از آسمان 
واژه ای تازه رسد در شرح و معنای اذان
از خدا آید برای اهل عالم ارمغان
بهر شیعه می رسد هم تاج سر، هم سایبان

عالمان دین همه شاگرد درس مکتبش
راه حق روشن ز نور ماه و شمس و کوکبش

فخر آل الله و معنای مسلمانی رسید
باز هم از آسمان خورشید تابانی رسید
از برای حفظ دین حق، نگهبانی رسید
ای مسلمانان شما را مژده قرآنی رسید

ناشر احکام اسلام محمد(ص) باشد او
آن که گوید شرح پیغام محمد(ص) باشد او

دردهای لاعلاج از نام او گیرد شفا
نام زیبایش شده زینت به عرش کبریا
شیعه از روز ازل گشته به عشقش مبتلا
استجابت می شود با نام صادق(ع) هر دعا

نام او ورد لب و تسبیح جمله انبیاست
عالم هستی به یمن مقدم او با صفاست

پرتوی از نور روی اوست ماه و آفتاب
اوست چون مولا امیرالمؤمنین(ع) ام الکتاب
راه او باشد طریق حضرت ختمی ماب
اوست هم مولای ما هم شافع روز حساب

رحمت حق با وجود او فراوان می شود
وقت اجرای همه احکام قرآن می شود

آیه های وحی را وقتی تلاوت می کند
یا اگر با گفته ای ما را هدایت می کند
شیعه را وقتی که لبریز دیانت می کند
مقصد ما را سر کوی سعادت می کند

شکر یارب شیعه ی خاص امام جعفریم
پای تا سر عشق و ایمان و یقین و باوریم



چهارشنبه 01 مهر 20 | نظر بدهید

 

سرود ولادت حضرت محمد ص

اللهم صل علی محمد و آل محمد

عرش حق آذین شده از یمن میلاد احمد(ص) مختار
دل و دین برده از ملائک این گل خوشبو و زیبا رخسار

اللهم صل علی محمد و آل محمد

جشن میلادش شده بر پا در عرش اعلی این گل زیبا
دست افشان و پای کوبانند عرشیان در مقدم مولا

اللهم صل علی محمد و آل محمد

ورد لبهای قدسیان هر دم صلوات است و الله اکبر
به مشام جان می رسد هر دم بوی عطر و مشک و عنبر

اللهم صل علی محمد و آل محمد

گشته از یمن مقدم احمد(ص) همه ی عالم ستاره باران
می شود نازل به زمین از عرش به گمانم مصحف قرآن

اللهم صل علی محمد و آل محمد

آمنه شاد است و ابوطالب شاکر درگاه خداوند
از این میلاد گشته حلیمه خوش بخت و شاد و خرسند

اللهم صل علی محمد و آل محمد

گل زیبائی به شکوفائی زده یارب خیمه به گلشن
به صفا آمد به خدا آمد قدمش بر دیده ی روشن

اللهم صل علی محمد و آل محمد

به لب یاران زده جاء الحق گل نغمه ی عشق و عنایات
پسری آمد که کند هستی به وجودش فخر و مباهات

اللهم صل علی محمد و آل محمد

نفس هستی شده عطر آگین ز وجود این گل زیبا
شده جبرائیل محو رخسار چون ماه حضرت مولا

اللهم صل علی محمد و آل محمد

شرح و تفسیر آیه های وحی به زمینی ها شده نازل
نام او باشد ذکر تسبیح مؤمنان و نقل محافل

اللهم صل علی محمد و آل محمد

شده از یمن مقدم مولا همه ی عالم ستاره باران
همه دلشادند، همه مسرورند، همه لبها شده خندان

اللهم صل علی محمد و آل محمد

عرش اعلی شده است آذین و ملائک همه شادند
مردم دنیا همه خرسندند از غم و درد و رنج آزادند

اللهم صل علی محمد و آل محمد



سه شنبه 01 مهر 19 | نظر بدهید

 

اشعار ولادت حضرت محمد ص

مؤمنان مژده که شرح سوره ی اعلی رسید

ترجمان «قاب قوسین» تا به «او ادنی» رسید
شرح الشمس و ضحی و تین و اعطینا رسید
معنی آیات وحی از عالم بالا رسید

روز میلاد محمد(ص) با امام صادق(ص) است
شور و شادی و شعف مهمان قلب عاشق است

می رسد تا روشنی بخشد به راه شیعیان
تا شود الگوی پاکی ها برای مؤمنان
مات و حیرانش همه اهل زمین و آسمان
رحمه للعالمین است او به هر عهد و زمان

بر تمام انبیاء و اولیاء تاج سر است 
رهنمای اهل عالم، آخرین پیغمبر است

می رسد ای مؤمنان تا عدل را معنا کند
هر که جبت و هر که طاغوت است را رسوا کند
می رسد تا پرچم توحید را برپا کند
تا زمین را با صفا چون عالم بالا کند

اهل عالم، او به حق شایسته ی پیغمبری است
سبط او بنیان گزار فقه ناب جعفری است

می رسد تا آورد پیغام از سوی خدا
تا که باشد اهل عالم را دلیل و رهنما
تا شود نام محمد(ص) ورد و تسبیح و دعا
تا که باشد نام او زینت به عرش کبریا

کل هستی را خداوند از برایش آفرید
اهل عالم تهنیت الگوی پاکی ها رسید

می رسد تا سینه ها را پر کند از نور دین
تا برادر باشد او با حیدر(ع) و روح الامین
تا زداید خاک را از لوث کفر و مشرکین
تا که باشد شهر علم و قبله ی اهل یقین

احمد(ص) است او و امین وحی یعنی مصطفی
آمنه در مقدمش شکر خدا آرد به جا

می رسد تا شمس تابان مات و حیرانش شود
تا که جبریل امین مرغ غزل خوانش شود
تا امیر المؤمنین حیدر(ع) مسلمانش شود
تا ملایک سر به سر قاری قرآنش شود

روز ها هم مثل شب ها بود قبل از او  سیاه
اوست بر شام سیاه اهل عالم مثل ماه

می رسد تا بشکند هر جا بتی پیدا شود
می رسد تا تاج فخر مردم دنیا شود
می رسد تا آیه های وحی را معنا شود
می رسد تا مادر او حضرت زهرا(س) شود

خاتم پیغمبران و صاحب خلق عظیم
آمنه مژده که بی همتاست این د?رّ یتیم

می رسد تا الگوی انسان کامل باشد او
می رسد تا شرح توضیح المسائل باشد او
می رسد تا عقل کل، دانا و عاقل باشد او 
تا به هر غرق گناهی مثل ساحل باشد او

خاتم پیغمبران و حضرت خیرالانام
می فرستد حضرت حق دم به دم او را  سلام



دوشنبه 01 مهر 18 | نظر بدهید

 

تک بیت های برائت

گفت: جای دشمنان حضرت زهرا(س) کجاست؟
گفتمش: «فی النّار فیها خالدون»
*
گفت: «رُفع القلم» را شرح کوتاهی بگو
گفتم: استغفار از گفتار و از کردار بد
*
طاغوت و جبت هر دو بت جاهلیت اند
نفرین حق به جبت و به طاغوت تا ابد
*
شادی کنید جشن برائت رسیده است
طاغوت و جبت هر دو در آتش مخلدند
*
چون بت طاغوتیان بشکسته شد
مؤمنان لبریز شور و شادی اند
*
سیلی زد آن کسی که به رخسار فاطمه(س)
شد هیزم جحیم من الان الی الابد
*
دجاله ی نفاق به دوزخ روانه شد
شادی کنید عید سعید برائت است
*
آن کس که آتش زد در بیت علی(ع) را
بر آتش قهر خدا آمد گرفتار
*
عمریست که مسجدی هستم و پا منبری ام
از دشمن مرتضی علی(ع) من بری ام
*
جهنم را جهنم کرد آن دجاله ی نیرنگ
که بی او اهل دوزخ را جهنم بود گرمابه
*
رفت تا در قعر دوزخ، شد جهنم «هاویه»
قبل از آن گرمای دوزخ مثل یک گرمابه بود
*
دجاله ی نفاق به دوزخ شتاب کن
در انتظار توست رفیق تو سال هاست
*
سائلی پرسید از معنای «نار حامیه»
گفتمش: شرحی است بر احوال بت های قریش
***
سائلی پرسید از احوال بت های قریش
هاتفی گفتا: مخلّد در میان آتشند



چهارشنبه 01 مهر 13 | نظر بدهید

 

شعر شهادت امام عسکری ع

زهرا(س) کنار نعش پسر گریه می کند

مهدی(عج) کنار نعش پدر گریه می کند

زانوی غم گرفته بغل خیل قدسیان
روح الامین به دیده ی تر گریه می کند

باشد رسول(ص) چون که عزادار عسکری(ع)
دست عزا و غصه به سر گریه می کند

چشم علی(ع) است چشمه ی خون در عزای او
 ظهر و مسا و شام و سحر گریه می کند

خورشید شعله ور شده از داغ عسکری(ع)
با درد و رنج، نجم و قمر گریه می کند

جن و ملک اسیر غم و رنج و غصه اند
وحش و طیور و حوت و بشر گریه می کند

عالم به غم نشسته و پوشیده رخت غم
دنیای دون شکسته کمر گریه می کند

« شد کشته عسکری (ع) » خبری تلخ و جانگداز
هر کس شنیده است خبر گریه می کند

یابن الحسن(عج) امام زمان عرض تسلیت
شیعه به شوقِ گوشه نظر گریه می کند



سه شنبه 01 مهر 12 | نظر بدهید

 

اشعار شهادت امام رضا علیه ااسلام

ای امام مهربانی ها، رضا(ع)

غصه  دارت آسمانی ها، رضا(ع)

در عزایت دیده بارانی شده
دل به یاد تو خراسانی شده

اشک غم جاری ز چشم مادرت
داغ هجرانت به دوش خواهرت

ای شده مسموم از زهر ستم
خواهرت معصومه(س) می میرد ز غم

ای شفیع شیعه هنگام معاد
کاش بر بالین تو بودی جواد(ع)

ای که از زهر جفا جان داده ای
روی خاک حجره ات افتاده ای

سوخته از زهر کین بال و پرت
نیست غمخواری به بالای سرت

مانده ای خیره به در مولا چرا؟
نیست بر دردت مگر آقا دوا؟

رفته بالا گر چه آقاجان تبت
نیست بالای سر تو زینبت

در غریبی تا که بی یاور شدی
تشنه لب بی یار و آب آور شدی

چاره ای بر درد و اندوهت نبود
بر سرت اما نخورد از کین عمود

گر به بالای سرت مادر نبود!
پهلویش از ضرب در بشکسته بود

کاش بودی یاور و یاری تو را
وقت جان دادن مددکاری تو را

در خراسان کوچه و بازار نیست
بهرت اما زینب(س) غمخوار نیست

دوری از یاران و از خاک وطن
بر تنت مانده است اما پیرهن

گر کنارت نیست آقا خواهرت
نیست عریان در بیابان پیکرت

تو غریب و یاورانت از تو دور 
راس خونینت نرفته در تنور

آب سقا خانه ات آب مراد
تشنه لب ماندی کسی آبت نداد

کرسی و عرش خدا منبر شده
روضه خوان جبریل و پیغمبر(ص) شده

حضرت زهراست گریان از غمت
عرشیان زار و پریشان از غمت

وحی حق بی تو ندارد کوثری
دل غمین شیعه ی اثنی عشری

داغ تو داغی است سخت و جاودان
در غمت نوح نبی شد نوحه خوان

تا ابد نالند از غم قدسیان
دست غم دارند بر سر مؤمنان

تا خدای تو خدایی می کند
شیعه هم نوحه سرایی می کند



یکشنبه 01 مهر 3 | نظر بدهید

 

شعر شهادت امام حسن مجتبی ع

چون خاک بقیع جنت رضوان زمین است

مرغ دلم عمریست که ویرانه نشین است

از داغ حسن(ع) خانه ی دل خانه ی غمهاست
خون گریه کند زینب(س) و مغموم و حزین است

ای کاش حسن(ع) مثل پدر خانه نشین بود
در کوچه اگر بیم و خطرها به کمین است

خورده است کتک مادر او پیش نگاهش
هر شیعه از این حادثه عمریست غمین است

تصمیم سقیفه است کتک خوردن زهرا(س)
بر مِحبس پیغمبر(ص) اگر او چو نگین است

چون اهل سقیفه همه هستند منافق
شورا هدفش ضربه به قرآن مبین است

تابوت حسن(ع) شد هدف تیر مُخاصم
زین واقعه صد ولوله در عرش برین است

نیکی به همه آل نبی(ص) نص کتاب است
قرآن که فراموش شد اوضاع چنین است

از داغ حسن(ع) عرش خدا گشته سیه پوش
مرثیه سرا حضرت جبریل امین است

در جنت رضوان علی(ع) و فاطمه(س) غمگین
رخت غم او بر تن اصحاب یمین است

هر شیعه به پیشانی خود دست عزا زد
عمریست نشان غم او روی جبین است

شد خاک بقیعش همه را سرمه ی دیده
قبرش ز شرف قبله گه اهل یقین است

دانی که چرا کشته شد آن مظهر ایمان؟
چون باعث عز? و شرف کشور دین است

خرسند شده هر که ز قتل گل زهرا(س)
شایسته ی نفرین خدا هست و لعین است



چهارشنبه 01 شهریور 30 | نظر بدهید

 

رحلت پیامبر گرامی اسلام ص

مدینه بعد محمد(ص) اسیر طوفان شد

اسیر ظلم و تباهی و جور و عصیان شد

از آن مصیبت عظمی جهان پر از غم شد
ز غصه بر تن عالم لباس ماتم شد

ز داغ خاتم پیغمبران(ص) رسول خدا
تمام عالم هستی گرفت رنگ عزا
 
ز دست تا که جهان آخرین پیمبر داد
بلال جای اذان نغمه ی عزا سر داد

روانه تا که محمد(ص) به سوی عقبا شد
ز بار غصه و غم قامت علی(ع) تا شد

قلوب آل عبا(ع) پر شد از غم و اندوه
خمید قامتشان زیر غصه ی چون کوه

به غم نشسته علی(ع) در عزای پیغمبر(ص)
به شور اهل سقیفه به فکر فتنه و شر

علی(ع) است غمزده و گرم کفن و دفن رسول(ص)
سقیفه غاصب حق علی(ع) و حق بتول(س)

به روی دوش علی(ع) بار غصه و غم هاست
سقیفه در پی غصب خلافت مولاست

علی(ع) ز عدل و عدالت همیشه دم می زد
سقیفه حادثه ی کوچه را رقم می زد

برای غصب فدک بین کوچه بلوا شد
نشان سیلی دشمن عِذار زهرا(س) شد

خدا به آل نبی(ص) احترام می فرمود
به صبح و شام به زهرا(س) سلام می فرمود

ملک اجازه گرفت و به خانه وارد شد
عدو به خانه ولی بی بهانه وارد شد

هجوم برده عدو سوی خانه ی حیدر(ع)
زده ز آتش کینه عدو به در آذر

یکی دوتا نه که سیصد نفر هجوم آورد
به قصد فتنه و آشوب و شر هجوم آورد

به پشت در گل پیغمبر(س) خدا می سوخت
دل تمام خلایق از این بلا می سوخت

فشار داد عدو تا که بشکند در را
شکست شاخه ی زیبا گل پیمبر(س) را

پس از هجوم بیافتاد فاطمه(س) بر خاک
فتاد لرزه از این اتفاق در افلاک

بلند گشت ولی فرصتش نداد عدو
دوباره کرد جسارت عدو به حضرت او

چنان به صورت زهرا(س) عدو زده سیلی
که گشته صورت زهرای مرضیه(س) نیلی

سپس عدو لگد محکمی به زهرا(س) زد
لگد به فاطمه(س)، خنجر به فرق مولا زد

عدو دو دست علی(ع) را به ریسمانی بست
کتاب وحی خدا پاره شد ز هم بگسست

برای بیعت با کفر جمعی از کفار
کشیده اند علی(ع) را به کوچه و بازار

علی(ع) اسیر و مددکار او شده زهرا(س)
نداشت یار دگر غیر فاطمه(س) مولا

در این مصیبت عظمی جهان عزادار است
و تا قیام قیامت به غم گرفتار است

به نقشه های سقیفه شهید شد اسلام
فنا شده است همه جهد انبیاء عظام

ز روز اول و تا وقت حشر و یوم الدین
مدام لعنت و نفرین به هر سقیفه نشین



چهارشنبه 01 شهریور 30 | نظر بدهید

 
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin