اشک شفق

 
 

دل نوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی

 
 
علی اسماعیلی وردنجانی
علی اسماعیلی وردنجانی

دلنوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی در مدح و منقبت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
ali.esmaeeli11@chmail.ir

 

 

پیوند ها

پایگاه جامع عاشورا

ابزار و قالب وبلاگ

دانلود ابتهال،تلاوت، مداحی، دعا

 

مطالب اخیر

شعر شهادت امام سجاد ع

درد فراق

دانلود به روز ترین نسخه کتاب دیوان عشق

 

آرشیو مطالب

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) (97)

حضرت امیر الموءمنین علی (علیه السلام) (183)

حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) (109)

حضرت امام حسن مجتبی(علیه السلام ) (38)

حضرت امام حسین (علیه السلام ) (182)

حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) (13)

حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) (20)

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) (31)

حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) (18)

حضرت امام رضا(علیه السلام ) (52)

حضرت امام محمد تقی(علیه السلام) (24)

حضرت امام علی النقی(علیه السلام) (16)

حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) (25)

حضرت ولی عصر(عج الله تعالی فرجه) (233)

اصحاب و یاران حضرت امام حسین (علیه السلام) (153)

سروده های دیگر (186)

کتاب های الکترونیک (4)

 
 
 

خبرنامه

   
 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

 

دانشنامه مهدویت

لوگو دوستان

 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 845718
بازدید امروز :53
بازدید دیروز : 69
تعداد کل پست ها : 1387

 

مدح حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام

سرو حسنت قامتی تا آسمان دارد علی(ع)
روی ماهت جلوه ی رنگین کمان دارد علی(ع)

آنقدر خوبی که تا پا می گذاری بر زمین
می شود قربانیت هر کس که جان دارد علی(ع)

عالم هستی همه مدیون خوبی های توست
از تو موجودیت خود را جهان دارد علی(ع)

ذکر تو باشد عبادت یا امیرالمؤمنین(ع)
جای در سجاده های مؤمنان دارد علی(ع)

کرد و ترک و فارس و لر یا که هندو و عرب
بر لبش اوراد تو هرکس زبان دارد علی(ع)

غیر مدح تو سخن گفتن خطایی بیش نیست
مدح می گوید تو را هر کس بیان دارد علی(ع)

تو امین حضرت پروردگاری یا علی(ع)
حضرت حق با تو اسرار نهان دارد علی(ع)

ای که با مهر تو تضمین می شود جنات عدن
شیعه ات باغ ارم را رایگان دارد علی(ع)

در میان شعله ی آتش نمی سوزد تنم
شیعه از دستان تو خط امان دارد علی(ع)

رخنه کرده مهر تو در تار و پود مؤمنان
در دل هر شیعه ای مهرت مکان دارد علی(ع)

سایه لطف تو باشد بر سر ما شیعیان
خوش به حال آن که اینسان سایبان دارد علی(ع)

گوی سبقت را ربودند آسمانی ها ز ما
جای در کنج قلوب قدسیان دارد علی(ع)

تو خبر داری ز احوال همه اهل زمین
اطلاع از قصه ی هر کهکشان دارد علی(ع)

یا علی(ع) ای آن که دستان تو خیبر بشکند
شیعه هم یار تو باشد تا توان دارد علی(ع)

بر سر کوی تو مرغ دل نشسته سالهاست
تا قیامت هم در آنجا آشیان دارد، علی(ع)

یا علی(ع) الگو و سرمشق جوانمردان تویی
از خدا در پهلوانی صد نشان دارد علی(ع)  

گر چه باشد یار و غمخوار همه خلق جهان
التفات ویژه بر ما شیعیان دارد علی(ع)



سه شنبه 99 اسفند 5 | نظر بدهید

 

دوازده رباعی علوی

1

با مهر علی(ع) گناه ما ریختنی است
شور و شعف ونشاط انگیختنی است
مهرش به دلم نشسته از روز نخست
مهری که به جان و تنم آمیختنی است

2

تا حیدر(ع) کرار قدم زد بر خاک
بر خاک زمین کرد حسادت، افلاک
افسوس که بر روی زمین هیچ کسی
ناکرده مقام و قدر او را اداراک

3

تو مایه فخر انبیائی حیدر(ع)
تو یاور و یار مصطفائی حیدر(ع)
راه تو ره سعادت است و سرافرازی
تو رهبر ما و مقتدائی حیدر(ع)

4

معنای اذان، روح دعایی حیدر(ع)
مولا و امیر و رهنمایی حیدر(ع)
حق از تو رضا و تو رضایی از حق
یعنی که به حق تو مرتضایی حیدر(ع)

5

شب تا به سحر علی(ع) علی(ع) می گویم 
چون شمس و قمر علی(ع)علی(ع)می گویم
در وقت حضر علی(ع) علی(ع) ورد لبم
هنگام سفر علی(ع) علی(ع) می گویم

6

هنگام سلام یا علی(ع) می گویم
در وقت کلام یا علی(ع) می گویم
من آمده ام که یاعلی(ع) گویم و بس
پیوسته، مدام یا علی(ع) می گویم

7

در مسجد و محراب علی(ع) می گویم
در محضر ارباب علی(ع) می گویم
از وقت طلوع تا غروب خورشید
شب نیز چو مهتاب علی(ع) می گویم

8

روی لب من نام علی(ع) روئیده
گوشم به جز از نام علی(ع) نشنیده
شد خانه ی دل ز نور حیدر(ع) روشن
چون نور علی(ع) در دل من تابیده

9

از نور رخ علی(ع) بقا دارد ماه
جز راه علی(ع) نیست سوی مقصد راه
حق است علی(ع) و غیر از او حقی نیست
لا حول ولا قوه الا بالله

10

از روز ازل علی(ع) علی(ع) می گویم
در قول و عمل علی(ع) علی(ع) می گویم
شیرین تر از این سخن ندیدم هرگز
چون شهد و عسل علی(ع) علی(ع) می گویم

11

از روز ازل مست علی(ع) بودم من
دل بسته و پابست علی(ع) بودم من
سر تا به قدم پر شدم از نام علی(ع)
چون شیعه ی دربست علی(ع)بودم من

12

صد شکر که با علی(ع) شد عمرم سپری
من دم نزدم هیچ ز شخص دگری
در قول و عمل پیرو حیدر(ع) بودم
یعنی که منم شیعه ی اثنی عشری 



دوشنبه 99 اسفند 4 | نظر بدهید

 

یا جواد الائمه (ع) ادرکنی

ای تو مفهوم شرع و باور و دین 
معنی حمد و نور و کوثر و تین 
ای تو باب المراد اهل زمین 
کعبه و قبله گاه اهل یقین 
یا جواد الائمه(ع) ادرکنی

یا جواد الائمه(ع)، ابن رضا(ع)
ای به درد جهانیان تو شفا
ترجمان نماز و روح دعا
دل ز نامت گرفته نور و صفا
یا جوادالائمه(ع) ادرکنی

معدن جودی و سخا مولا
دست هایت گره گشا مولا
ای نماینده ی خدا مولا
مؤمنان را تو رهنما مولا
یا جواد الائمه ادرکنی

گل نو رسته ی امام رضا(ع)
منبع جود و حلم و صبر و عطا
تو برای دل بشر چو جلا
همه ی ما مسیم تو چو طلا
یا جوادالائمه(ع) ادرکنی

رهبر و رهنما و مولایی 
وحی را ترجمان و معنایی 
گل باغ بهشت زهرایی 
پای تا سر یقین و تقوایی 
یا جواد الائمه(ع) ادرکنی

ای که خورشید عالم آرائی 
روشنی بخش هر دو دنیائی 
اسوه ی صبری و شکیبائی
 ای تو زیبا گل تماشائی 
یا جوادالائمه(ع) ادرکنی

کاش بودم کبوتر حرمت 
می نشستم برابر حرمت 
تا برم فیض محضر حرمت 
مست و سر خوش ز ساغر حرمت 
یا جوادالائمه(ع) ادرکنی



یکشنبه 99 اسفند 3 | نظر بدهید

 

بوستان عشق

یارب سپاس شیعه ی ماه محرمم 
عبد تو، پیرو نبی الله اعظمم

یارب تو را سپاس گدای علی(ع) شدم 
هستم گدای حیدر(ع) و سلطان عالمم

من سرخوشم ز عطرخوش بوستان عشق 
من شیعه ی بتول و هواخواه مریمم

من قطره ای ز بحر پر از موج شیعه ام 
من کوچکم ولی به یقین بخشی از یمم

وقتی که یک تنه به خدا می توان رسید
من بی نهایتم چه کسی گفته من کمم

من را برای بندگی ات آفریده ای 
من پر ز شور و شادی و خالی ز هر غمم

صیاد دل به بند نموده دل مرا
آهویی ام اسیر که هرگز نمی رمم

با یک نگاه دین و دلم را ربوده یار
مست از نگاه یارم و سرخوش از آن دمم

دم می زنم ز آل محمد(ص) شبانه روز
با عشق اهل بیت(ع) چنین شاد و خرمم

عهد مودت است میان من و علی(ع)
بر اعتنا به اصل مودت مصمم

تحت لوای آل علی(ع) و ولایی ام 
باشد به اوج قله ی افلاک پرچمم

ورد لبم به صبح و مسا ذکر یا علی(ع) است 
آزاد از حساب و کتاب و جهنمم



جمعه 99 اسفند 1 | نظر

 

شعر شهادت امام هادی علیه السلام

باز هم دلها شده لبریز غم
دامن از اشک دو دیده همچو یم

باز هم عالم سیه پوشیده است 
جامی از غم را فلک نوشیده است

خون بریزد از دو چشم آسمان 
دست غم بر سر تمام شیعیان

رنج و اندوه پیمبر(ص) تازه شد
داغ زهرا(س) بار دیگر تازه شد

باز هم چشم علی(ع)خون گریه کرد
روز و شب با حال محزون گریه کرد

وای من از غصه مولایم حسن(ع)
سینه اش گردیده لبریز محن

می زند دست عزا بر سر حسین(ع)
چشمه ی خون است او را هر دو عین

حضرت زینب(س) که گشته دلغمین
می کشد از غصه آهی آتشین

حضرت سجاد(ع) هنگام دعا
هم نوا شد با سر از تن جدا

حضرت باقر(ع) شد از غم نوحه گر
حضرت صادق(ع) هم از غم خون جگر

حضرت موسی ابن جعفر(ع) غصه دار
اشک می ریزد ز چشمش زار زار

نوحه می خواند علی موسی الرضا(ع)
حضر ت معصومه(س) با او همنوا

شد جواد(ع) از رنج و درد بی حساب 
سینه اش پر خون و قلبش چون کباب

حضرت هادی(ع) که چشم خویش بست 
در عزایش عالمی در غم نشست

زهر نوشید آن امام ممتحن
جای پیراهن به تن دارد کفن

عسکری می نالد از داغ پدر
ریزد از غم خون دل را از بصر

خاک غم بر سر همه افلاکیان
چشمه ی خون چشمهای خاکیان

رخنه کرده غم به جان مومنان
از مصیبت شیعیه در آه و فغان

غصه دار و دلغمین آل عبا(ع)
مهدی زهرا(س) شده صاحب عزا

تسلیت ای مهدی صاحب زمان(عج)
تسلیت ای شیعه را آرام جان



یکشنبه 99 بهمن 26 | نظر

 

ولادت امام محمد باقر ع

ای که تویی هدیه ی خالق سبحان ما
محمد ثانی و روحی و ریحان ما
اول ماه رجب گام زدی بر زمین
خاک قدم های تو سرمه ی چشمان ما

حسن دل آرای تو برده دل شیعیان
نام قشنگت شده ورد لب مؤمنان
شمس و قمر جلوه ای از رخ زیبای تو
شمع رخت روشنی داده به هر دو جهان

حضرت سجاد(ع) شد محو تماشای تو
از همه دل می برد صورت زیبای تو
 باقر هر علمی و آگهی از راز وحی 
تک تک آیات وحی شرح معمای تو

ای ز سراپای تو نور خدا جلوه گر
صورت زیبای تو هست چو قرص قمر
ای که شکافنده ی علمی و عالم تویی
سینه ی تو بحری از گوهر علم و هنر

ای که تویی واقف از جمله ی اسرار حق 
نور وجود شما معدن انوار حق 
هرکه تماشا کند چهره ی نورانیت 
دیده به چشمان خود جلوه ی رخسار حق

ای همه ی عرشیان طفل دبستان تو
شمس و قمر مات آن چهره ی رخشان تو
بال ملائک شده فرش قدوم شما
حضرت روح الامین بی سر و سامان تو

خواست خدا تا کند نقش خودش را عیان
عارض ماه تو را داد به عالم نشان 
شیفته ی صورت ماه تو اهل سماء
روی زمین دلبری می کنی از شیعیان

ای که تویی چون علی (ع) جلوه ی ذات خدا
آمدی و شد جهان از قدمت با صفا
راه سعادت فقط بگذرد از کوی تو
معنی قرآنی و روح نماز و دعا

ای که تویی وارث خون حسین(ع) شهید
خون دل از دیده ات در غم او می چکید
در ره شام بلا پیر شدی از ستم 
موی تو در کودکی گشت از این غم سپید

آمدی و شیعه را فخر دو عالم شدی 
درد و غم شیعه را دارو و مرهم شدی 
راهنمای بشر تا به قیامت تویی 
مثل رسول خدا(ص) نور مجسم شدی



پنج شنبه 99 بهمن 23 | نظر

 

ولادت کوثر پر بهای قرآن

رسول حق تو را چو از خدا گرفته فاطمه(س)
گلشن دین ز مقدمت صفا گرفته فاطمه(س)
ملک زمین که پیش از این نداشت هیچ ارزشی
ز یمن مقدم شما بها گرفته فاطمه(س)

دختر مصطفایی و حبیبه ی خدا تویی
ترجمه ی ساده ای از سوره هل اتی تویی
علی(ع) اگر چه در رکوع زکات می دهد ولی
شرح و بیان و معنی آیه ی انّما تویی

خواست خدای مهربان دهد به آدمی امید
به این سبب کتاب را در شب قدر آفرید
فهم کتاب خارج از درک تمام خلق بود
فاطمه(س) شد ترجمه ی ساده ی قران مجید

فاطمه هستی و تویی ترجمه ی آیه ی نور
خادمه های خانه ات جمله ملائکند و حور
کتاب های وحی را تویی یگانه ترجمه 
قرآنی و توراتی و صحف و انجیل و زبور

عوالم وجود را خدای اکبر آفرید
سپس برای این جهان احمد(ص) و حیدر(ع) آفرید
چون که متاع این جهان قلیل بود نزد حق
خدا برای این جهان سوره ی کوثر آفرید



سه شنبه 99 بهمن 14 | نظر

 

رباعی های ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها

دخت پیغمبری و ام ابیهایی تو
سوره کوثری و حضرت زهرایی تو
تاج فخر بشریت تویی ای کفو علی(ع)
همسر حیدری و یاور مولایی تو

حضرت کوثری و خیر کثیری زهرا(س)
حامی و یاور مسکین و فقیری زهرا(س)
نیست یک ذره هراس از صف محشر ما را
چون به ما یار و مددکار و نصیری زهرا(س)

معنی تک تک آیات خدایی زهرا(س)
روح قرآن تویی و شرح دعایی زهرا(س)
همه ی عالم هستی به فدایت بانو
تاج فخر و شرف آل عبایی زهرا(س)

 روز و شب در پی دلجویی محتاجی تو
به سر جمله ی نسوان جهان تاجی تو
هست مدیون تو بانو به یقین ختم رسل(ص)
علت واقعه ی لیله ی معراجی تو

وحی را ترجمه ی سوره ی القدر تویی
به رسول و به علی(ع)شارح هر صدر تویی
روشنی بخش جهان جلوه ی زهرایی توست
الضحی و فلق و فجری و چون بدر تویی



یکشنبه 99 بهمن 12 | نظر

 

بهای بندگی

پنجره ای گشوده ام رو به فضای بندگی
مرغ دلم پریده تا اوج هوای بندگی 

فلسفه ی وجود من عبادت است و بندگی
آمده ام در این جهان فقط برای بندگی 

کار خدا خدایی و کار بشر عبودیت
ولی ز بندگی شدم بنده خدای بندگی 

کرده خدا بهشت را بنا برای بندگان
بهشت شد بنا روی سنگ بنای بندگی 

صفا گرفته ملک دین همیشه از صفای دل
گرفته دل ولی صفا خود از صفای بندگی 

فنای حق هر آن که شد، سعی به بندگی کند
بقا گرفته هر کسی که شد فنای بندگی

مس وجود آدمی به سادگی طلا شود
طلا شود مس بشر ز کیمیای بندگی 

درد بشر دوا شود اگر که بندگی کند
هست دوای درد ما فقط دوای بندگی

دور شدن ز بندگی باعث سختی دل است
طاهر و صیقلی شود دل از جلای بندگی

کبر و غرور مایه ی تباهی و فساد ماست
گنج همیشه جاودان،گنج طلای بندگی 

خدا نهاده بر سرم تاج ز عزت و شرف
چون که به تن نموده ام بنده ردای بندگی 

بیم و امید هر دوشان لازمه ی سعادتند
هست همیشه در دلم خوف و رجای بندگی 

به شکر آن که حق مرا بنده خود بیافرید
حمد و ثنای او کنم حمد و ثنای بندگی 

خدا به شرط بندگی مرا بهشت می برد
بهشت جاودان مرا اجر و بهای بندگی



دوشنبه 99 بهمن 6 | نظر

 

عزای کوثر قرآن

تا شدى پژمرده اى زیبا گل بستان من
قامتم خم شد ز غم، بیرون شد از تن جان من

ختم قرآن غیر ممکن شد برایم بعد تو
چون ندارد سوره ى کوثر دگر قرآن من

ای بهشت آرزوهای علی بی من مرو
می شود بعد از تو دنیا محبس و زندان من

درد پهلویت شود آرام اگر با رفتنت
بی تو میمیرد علی ای عشق بی پایان من

گر وجود من پر است از دین و ایمان و یقین 
ای گل طه تو هستی مایه ی ایمان من 

رفتی و با رفتنت کردی اسیر غصه ام
بی سرو سامان شدم بودی سر و سامان من

سینه مالامال درد است و دلم ماتم سراست
چشمه سار خون شد از غم دیده ی گریان من 

خیمه ی اسلام و ایمان را تو بودی چون ستون
تا تو افتادی ز پا ویرانه شد بنیان من 



شنبه 99 دی 27 | نظر

 
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin