اشک شفق

 
 

دل نوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی

 
 
علی اسماعیلی وردنجانی
علی اسماعیلی وردنجانی

دلنوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی در مدح و منقبت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
ali.esmaeeli11@chmail.ir

 

 

پیوند ها

پایگاه جامع عاشورا

ابزار و قالب وبلاگ

دانلود ابتهال،تلاوت، مداحی، دعا

 

مطالب اخیر

شعر میلاد حضرت ولی عصر عج

شعر ولادت حضرت مهدی عج

تلنگر

شعر ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام

 

آرشیو مطالب

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) (97)

حضرت امیر الموءمنین علی (علیه السلام) (176)

حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) (109)

حضرت امام حسن مجتبی(علیه السلام ) (36)

حضرت امام حسین (علیه السلام ) (173)

حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) (13)

حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) (19)

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) (30)

حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) (17)

حضرت امام رضا(علیه السلام ) (51)

حضرت امام محمد تقی(علیه السلام) (23)

حضرت امام علی النقی(علیه السلام) (15)

حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) (25)

حضرت ولی عصر(عج الله تعالی فرجه) (227)

اصحاب و یاران حضرت امام حسین (علیه السلام) (152)

سروده های دیگر (168)

کتاب های الکترونیک (4)

 
 
 

خبرنامه

   
 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

 

دانشنامه مهدویت

لوگو دوستان

 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 826580
بازدید امروز :142
بازدید دیروز : 122
تعداد کل پست ها : 1339

 

شعر شهادت حضرت امام محمد باقر ع

بار دگر رسول خدا(ص) داغدار شد

روح الامین به غصه و محنت دچار شد


دیوارهای شهر همه رنگ غم گرفت

وقت عزاست غم به دل روزگار شد


فصل خزان رسید و زمان مصیبت است

رخت عزا به قامت فصل بهار شد


باغ بهشت  نیست اگر جای رنج و غم

حال بهشتیان ولی ز غمش ناگوار شد


عرش خدا دوباره سیه پوش گشته است

قلب ملک اسیر غم بی شمار شد


فصل عزای حضرت باقر(ع) رسیده است

هر دل اسیر غم شد و هر دیده زار شد


جسم مطهرش که روان شد سوی بقیع

از غصه خاک بر سر لیل و نهار شد


گریند اولیا و غمینند انبیا

شیعه به غم نشست و دلش غصه دار شد


اهل دو عالم از غم او گریه می کنند

اما قسم به کعبه که او رستگار شد



چهارشنبه 03 خرداد 23 | نظر بدهید

 

شعر شهادت امام جواد علیه السلام

داشت جان می داد و بر بالین خود یاور نداشت
در دم جان دادن خود در برش خواهر نداشت

علت ایجاد خلقت بود و تنها جان سپرد
یار و یاور در کنارش در دم آخر نداشت

از جفای همسر خود شد شهید ابن الرضا(ع)
کاشکی آن اسوه ی جود و سخا همسر نداشت

ثروت و اموال خود را بذل بخشش کرده بود
او به یاد بی پناهان جز دو چشم تر نداشت

در دم آخر هم او بودی به فکر بی کسان
دست از این شیوه ی زیبا دمی هم بر نداشت

در عزای او همه هفت آسمان خون گریه کرد
آسمان بخت او هر چند یک اختر نداشت

بود جاری بر لبش آیات قرآن کریم
گر چه مانند حسین(ع) بالای نیزه سر نداشت

حنجرش می سوخت از زهر جفای همسرش
از قفا اما به روی گردنش خنجر نداشت

بر سرش گر چه بلا آمد ز جور دشمنان
او به دنبال خود اما پای نی دختر نداشت

وقت جان دادن میان حجره تنها بود او
در کنار قتلگاهش زینب(س) مضطر نداشت

واسط فیض خدا و حجت الله است او
وقت جان دادن به غیر از رحمت داور نداشت

اشتیاق دیدن رخسار او را داشتم
نوبت دیدار غیر ساعت محشر نداشت



سه شنبه 03 خرداد 15 | نظر بدهید

 

ولادت حضرت امام رضا علیه السلام

سلام ما به تو مولای ما امام رضا(ع)

که زاده ی ولی اللهی ای  ولی خدا


سلام بر تو که فرزند حجت اللهی

که حجت اللهی و شام تیره را ماهی


سلام بر تو که هستی امام و هادی ما

سلام بر تو و ارکان اعتقادی ما


سلام ما به تو و رحمت خدا بر تو

درود ما به تو و برکت خدا بر تو


دهم گواه و شهادت، قسم به میلادت

گذشته ای تو به آنچه گذشته اجدادت


تو نور هستی و ماه هدایت مایی

چراغ راه و دلیل سعادت مایی


تو از نخست گزیدی ره هدایت را

نرفته ای قدمی هم ره ضلالت را


ره تو حق و دگر راهها همه باطل 

ز حق نگشته ای الحق به باطلی مایل


تو خیرخواه خدا و رسول(ص) او هستی

خلیل وار بت بی شمار بشکستی


تو چون رسول(ص) امین خدای سبحانی

به پای جان به سر عهد خویش می مانی


تو عبد حقّی و حقّ قدر تو بدانسته

خدا دهد به تو پاداش و اجر شایسته


خدا ز جانب اسلام و مسلمین جهان

دهد جزای نکو بر تو در همه دوران

 

فدای تو پدر و مادرم شود آقا

هزار شکر که من زائرت شدم مولا


منم که زائر و عارف به حق تو هستم

چه سر خوشم به ضریحت رسیده چون دستم


 و دوست دار تو و دوستان تو هستم

که دشمن همه ی دشمنان تو هستم


به وقت بی کسی آقا مرا حمایت کن

مرا به نزد خدا، سیّدی شفاعت کن


سلام ما به تو ای زاده ی رسول خدا(ص)

سلام بر تو که تاج سری و سرور ما


همیشه ذکر لبت آیه های قرآن است

نثار تو حسنات خدای سبحان است


تو پیشوایی و تو رهنما به سوی خدا

ولی و مرشدی و تاج فخر اهل ولا


ز دشمنان تو بیزارم ای امام رضا(ع)

و با ولایت تو ساکنم به کوی وفا


درود و رحمت حق بر تو یا امام رضا(ع)

هزار شکر گدایم، گدای کوی شما


به یمن مقدم تو کوچه ها چراغانی است

برای اهل ولا موسم غزل خوانی است


شده است جشن ولادت به عرش حق برپا

و جبرئیل امین مادح است و نغمه سرا


تمام اهل جهان از قدوم تو شادند

ز درد و محنت و اندوه و غصه آزادند



شنبه 03 اردیبهشت 29 | نظر بدهید

 

ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها

سلام ما به تو ای دختر رسول خدا(ص)

که جده ی تو خدیجه است و حضرت زهرا(س)


سلام ما به تو ای دختر وصی رسول(ص)

که دختر حسنی و حسین(ع) و سبط بتول(س)


سلام ما به تو ای دختر ولی خدا

سلام ما به تو ای خواهر ولی خدا


سلام ما به تو ای عمه ی ولی الله

سلام ما به تو بانو عقیله ی آگاه


سلام بر تو که دخت امام موسایی

سلام بر تو که معصومه ای و زهرایی


ز مقدمت همه عالم شده چراغانی

سلام بر تو که الگوی هر مسلمانی


خدا کند که به لطف خدای عالمیان

 تو هم مرا بشناسی میان باغ جنان


خدا کند که شوم در گروهتان محشور

کنار حوض، پیمبر(ص) کند مرا مسرور


خدا کند که ز دست علی(ع) بگیرم جام

ز جام باده ی مولای خود بگیرم کام


درود خالق سبحان نثارتان بانو

فدایتان همه اموال و جانمان بانو


طلب کنم ز خداوند مهربان و غفور

گشایش و فرج و شادی و نشاط و سرور


طلب کنم که به هنگام حشر و روز معاد

میان جمع شما باشم و ز غم آزاد


به لطف ایزد منان و قادر متعال

ز حب آل محمد(ص) دل است مالامال


من از محبت آل رسول(ص) سرشارم

ز دشمنان شما تا به حشر بیزارم

 

به این وسیله تقرب به حق بجویم من

بدون کبر طریق خدا بپویم من


یقین به آنچه که آورده مصطفی(ص) دارم

هزار شکر خدا را که مرتضی(ع) دارم


رضای حضرت حق آرزوی دیرینم

خدا پرستی و تقواست رسم و آیینم


طلب کنم ز خدا روز و شب سعادت را

خدا کند که بفرماید این عنایت را


هزار شکر که عبد خدای غفارم

تمام هستی خود را به او بدهکارم


خدا صلاح مرا بیشتر ز من داند

هر آنچه را که به من داده کاش نستاند


به غیر نیروی الله نیست نیرویی

تو مثل زینب(س) و زهرا(س) بزرگ بانویی


خدای من تو دعای مرا اجابت کن

به لطف خویش مرا غرق در عبادت کن


به نص وحی و به تاکید آیه ی قرآن

به خاندان محمد(ص) درود بی پایان


چو جایگاه تو باشد بلند در دربار

شفاعت تو مرا می دهد نجات از نار



سه شنبه 03 اردیبهشت 18 | نظر بدهید

 

شعر شهادت امام صادق علیه السلام

نیست معبودی به جز الله، رب العالمین

مالک روز جزا و هادی اهل یقین


او که  باشد برتر از هر وصف و هر وهم و گمان

او که سبحان است و می باشد بهارش بی خزان


نیست جز او هیچکس شایسته حمد و ثنا

آن که نه فرزند دارد نه شریک و اقربا


آن خداوندی که از او ذلت و خواری است دور

آن که نازل کرده او قرآن و انجیل و زبور


آن خداوندی که از وصف و بیان ها برتر است

واحد است و بی شریک است و خدای اکبر است


ای خدایی که فرو ریزنده ی هر نعمتی

خالق جان دارها و دافع هر نقمتی


نور می بخشی به هر هفت آسمان و بر زمین

ظاهری و باطنی و اولین و آخرین


همتت باشد بلند ای صاحب جود و کرم

هست در توصیف تو قاصر زبان ها و قلم


بر طرف می سازی از ما تو زیان ها و الم

مونس مایی تو در هنگام ترس و در ظُلَم


درس نا آموخته دانای کل عالمی

تو همان تفسیر و شرح آیه های محکمی


از خدا بر احمد(ص) و بر خاندان او درود

نیست در عالم نوای خوشتری از این سرود


هست نام تو دوا و یاد تو باشد شفا

ای خدا با من چنان کن که تو را باشد سزا


 مشکلات اهل عالم را  تو هستی چاره ساز

از عبادت ها و طاعت های مردم بی نیاز


رحم کن بر هر که شد سرمایه اش تنها امید

ساز و برگش گریه شد امید او صبح سپید 


نیست معبودی به جز تو ای خداوند کریم

ای که پاکی و منزه، ای تو رحمن و رحیم


ای که حنّانی و منّانی و بخشایشگری

خالق ملک زمین و آسمان و کوثری


ای سراپا حشمت و مجد و شکوه و کبریا

بندگانت سوی تو دارند دست التجا


رخت غم پوشیده بر تن خاک تا عرش خدا

در غم صادق(ع) همه عالم نشسته در عزا


حضرت روح الامین در عرش گشته نوحه خوان

سیل خون جاری است از چشمان اهل آسمان


شیعیان خاک عزا ریزند بر سرهای خویش

از غم صادق(ع) شده دل های آن ها ریش ریش 


گر چه جای غصه و غم نیست فردوس برین

اهل جنت از غم صادق(ع) همه زار و غمین


آهوی صحرا و مرغ آسمان، ماهی به یم

از غم صادق(ع) شده دل هایشان لبریز غم


از زمین تا آسمان یک باره رنگ غم گرفت

یک جهان لبریز غم شد یک جهان ماتم گرفت


این عزای جان گزا هرگز ندارد التیام

قصه ی پر غصه و اندوه و دردی نا تمام



پنج شنبه 03 اردیبهشت 13 | نظر بدهید

 

سلامی و کلامی

شب جمعه به دور از چشم افراد

گذار من به قبرستانی افتاد


برای شادی ارواح اموات 

نمودم زمزمه چندی ز آیات


به رسم معرفت گفتم سلامی

ولی نشنیدم آنجا من کلامی


به اهل قبرها بودی خطابم

نداد اما کسی هرگز جوابم


چو نشنیدم من از آنها صدایی

ز  خاک گورها آمد ندایی


بگفتا با زبان بی زبانی

که می خواهی چه چیزی را بدانی


بگفتم گو مرا از حال اجساد

و خاک گور شرح قصه می داد


کفن ها پاره و پوسیده هستند

و هر چه تار و پود از هم گسستند


بدن ها هم ز هم پاشیده هستند

تمام استخوان ها هم شکستند


اگر آزرده می شد چشمی از خار

ز خار کوچکی بودی در آزار


همان چشم لطیف و ساده و پاک

شده اینجا ولی لبریز از خاک


تمام بندهای دست و پاها

جدا افتاده اند از هم در اینجا


تمام گوش و بینی و زبان ها

شده پوسیده مثل استخوان ها

 

نه گوشی مانده و نه چشم و بینی

اثر از صورت زیبا نبینی


به جا مانده اگر چه روسیاهی

ندارد فخر اینجا پادشاهی


شده بیرون ز تن چون جان انسان

همه با خاک یکسانند یکسان


خبر از چشم و ابرو نیست اینجا

خبر از زور بازو نیست اینجا


اگر خاشع و یا اهل غرورند

همه مردم در اینجا خاک گورند


ندارد هیچ کس با دیگری کار

بدن ها طعمه ی مورند یا مار

                  ****

خدا در این بدن ها می دمد باز

دوباره زندگی می گردد آغاز


ولی این بار  هنگام حساب است

زمان رؤیت لوح و کتاب است


گروهی اهل تقوا و یقینند

همان ها جزو اصحاب یمینند


گروهی هم خلاف و نابکارند

که آنها جزو اصحاب یسارند


گروهی با علی(ع) اهل بهشتند

چه خوشبختند و چه خوش سر نوشتند


گروه دومی اهل جحیمند

میان آتش دوزخ مقیمند


علی(ع) باشد قسیم جنت و نار

دل شیعه به دام او گرفتار


گنه کاریم اما شیعه هستیم

به مهر آل حیدر(ع) دل ببستیم


علی(ع) اوراد تسبیح است ما را

به حق او قسم گویم خدا را


به حق اهل بیت(ع) و حق قرآن

ببخشا هر چه ما کردیم عصیان


بده نامه تو بر دست یمینم

نما با آل احمد(ص) همنشینم



سه شنبه 03 اردیبهشت 4 | نظر بدهید

 

سالگرد تخریب بقیع

خواب دیدم خواب قبرستان ویران بقیع

خواب دیدم برگ برگ اوراق قرآن بقیع


آن که گفت: «انّ الرّجل لا یَهجُر» او ویرانگر است

گشته از گفتار او ویران، گلستان بقیع


خواب دیدم در سقیفه عده ای پیمان شکن

خواب دیدم، خواب، خواب نقض پیمان بقیع


خواب مسجد دیدم و خواب نماز و نیمه شب

خواب فرق منشق و خواب شبستان بقیع


خواب هیزم، خواب آتش، خواب دَربی سوخته

خواب پهلوی شکسته، آه و افغان بقیع


خواب دیدم جام زهر و خواب دیدم طشت خون

خواب تشییع جنازه، تیر باران بقیع


خواب دیدم قتلگاه و ظهر روز حادثه

روی خاک افتاده دیدم جسم عریان بقیع


خواب دیدم بر سر نی جلوه ی رنگین کمان

خواب دیدم پای نیزه چشم گریان بقیع


تا سحرگه خواب یک ویرانه می دیدم مدام

خواب بابایی که با سر، گشته مهمان بقیع


هرچه می دیدم همه ویرانی و ویرانه بود

می شنیدم ناله از نای نیستان بقیع


آن که هم غصب ولایت کرد و هم غصب فدک

بغض او سوزانده سر تا پای بستان بقیع


تا قیامت چشم شیعه خون ببارد روز و شب

غصه دارد در دل از حال پریشان بقیع



دوشنبه 03 فروردین 27 | نظر بدهید

 

عید رمضان

الهی ای که اهل کبریایی
عظیمی و سزاوار ثنایی

تو اهل جود و احسان و سخایی
تو اهل رحمت بی منتهایی

تو هستی اهل بخشش اهل تقوا
تو هستی حاکم دنیا و عقبا

تو حلال تمام مشکلاتی
برای مؤمنان راه نجاتی

به حق عید فطر و عید قرآن
اجابت کن دعای روزه داران

به حق مصطفی(ص) و حق حیدر(ع)
فزون کن عزّت آل پیمبر(ص)

تو در امر فرج تعجیل فرما
وصال یار را تسهیل فرما

ره حق روشن از نور جبینش
ز ما خشنود قلب نازنینش

تمام روزه داران را خدایا
شریک خیر آل الله(ع) فرما

خداوندا بده ما را رهایی
ز شرّ هر بدی و هر بلایی

خداوندا ز راه لطف و احسان
عطا فرما به ما خیر فراوان

خدایی و پناه بی پناهان 
بده ما را پناه ای حیّ سبحان

هر آن کس کرده قرآن را تلاوت
بده راهش سر کوی سعادت

خداوندا بده بر روزه داران
دلی لبریز عشق و شور و ایمان

پر از مهر علی(ع) کن قلب ما را
بده بر ما برات کربلا را

به حق عید شکر روزه داران
خداوندا ببخشا جرم و عصیان

خداوندا مریضان را شفا ده
ز نور خود دل ما را جلا ده

به سویت دست ما یارب بلند است
تو خالی بر مگردان یارب این دست

غنی کن بینوایان را خدایا
نیاز مستمندان رفع فرما

زیارت را نصیب شیعیان کن
دل غمگین ما را شادمان کن

پذیرا باش اطاعت های ما را
اجابت کن عبادت های ما را

بیامرز ای خدا اموات ما را
برآورده نما حاجات ما را

خدایا ریشه کن کن ظالمین را
پر از صلح و صفا فرما زمین را

دوباره لطف بر ما شیعیان کن
سر خوانت تو ما را میهمان کن



سه شنبه 03 فروردین 21 | نظر بدهید

 

شعر شهادت حضرت علی علیه السلام

ای شجر باغ رسالت سلام

پادشه ملک سعادت سلام


ای شجر پر ثمر هاشمی

بر همه آلام بشر مرهمی


ای شجر مثمر باغ نبیّ

تا به ابد مبتهج و خرّمی


نام شما زینت نطق و کلام

بر تو و بر آل محمّد سلام


ای ز غمت خون شده قلب فلک

حلقه زده گرد مزارت ملک


حیدری و لایق صد احترام

بر تو و بر خیل ملائک سلام


ای تو امیر همه ی مؤمنان

مایه ی فخر همه ی شیعیان


شکر خدا را که تویی میزبان

عالمیان بر تو همه میهمان


حصن حصینی تو پناهم بده

گوشه ی چشمی و نگاهم بده


ای که کریمی تو و مهمان نواز

بر همه ی مسئله ها چاره ساز


ای که تویی معنی و شرح نماز

خواهش ما را تو بر آورده ساز


ای که تویی قبله ی اهل الیقین

خانه ی دل از غم تو شد غمین


ضربه هر آن کس که به فرقت زده

شعله ی غم بر دل امّت زده

 

سوخت ز داغ تو دل مسلمین

خاک عزا شد به سر مؤمنین


ولوله افتاد به هفت آسمان

چشمه ی خون چشم همه شیعیان


حضرت جبریل شده نوحه خوان

در غم تو سینه زنان قدسیان


کار ملک گریه و ماتم شده

رخت عزا بر تن عالم شده


شیر خدا خفته به خون وای وای

روح دعا خفته به خون وای وای


گر چه شدی تو به یقین رستگار

شد همه عالم به مصیبت دچار


گشته قیامت ز غم تو به پا

سیل روان گشته روی گونه ها


مسجد کوفه شده چون قتلگاه

بر تن شیعه شده رخت سیاه


حیدر کرار به خون غوطه ور

جمله ملائک ز غمش خونجگر


روز بشر گشته شبی بی سحر

خون دل شیعه روان از بصر


مهر علی(ع) در دل ما منجلی است

تا به ابد ورد لب ما علی(ع) است



شنبه 03 فروردین 11 | نظر بدهید

 

دوبیتی های شب قدر

شب قدر است و دیده خون چکان است

دو دست من به سوی آسمان است


خطا کردم تمام عمر خود را 

در این شب کار من آه و فغان است

+++

شب قدر و زمان اشک و آه است

به روی دوش من بار گناه است


خطاکارم خطاکارم خطاکار

خدایا پیش تو رویم سیاه است

+++

اگر چه نزد حق بی آبرویم

شده رویم سیه مانند مویم


امید عفو دارم از خداوند

که امشب با خدا در گفتگویم

+++

شب قدر است و هنگام مناجات

گشوده گشته درگاه عنایات


ببر با شوق و با امید بسیار

به درگاه الهی عرض حاجات

+++

شب قدر است و دیده اشکبار است

زمان گفتگو با کردگار است


هنوز امید بخشش دارم از حق

گناهانم اگر چه بی شمار است



جمعه 03 فروردین 10 | نظر بدهید

 
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin