پاسدار ولایتی بانو
پای تا سر عبادتی بانو
در عزای تو ای ملیکه ی قم
خون بریزد ز دیده ی مردم
دختری هستی از قبیله ی نور
مظهر عفت و کمال و شعور
پس چرا آه خسته ای داری
ز چه از دیده اشک می باری
عبد چشمان تو ملائکه اند
سرو بستان تو ملائکه اند
قاب قوسین طاق ابرویت
مرغ دل طایر سر کویت
آسمان فرش راه تو بانو
شیعیان در پناه تو بانو
پر جبریل بال پروازت
عالمی گشته مات اعجازت
حرم تو بهشت رضوان است
چشم های تو شرح قران است
بانوی جود و فضل و احسانی
معنی آیه های قرانی
کشتی وحی را تویی لنگر
مادر توست دخت پیغمبر(ص)
در خراسان رضا(ع) برادر توست
قلب هر شیعه ای مسخّر توست
یاد تو میهمان نورم کرد
راهی جنت و قصورم کرد
رفتی و روز شیعیان شد تار
چشمشان در عزای تو خونبار
موج حزن و عزا شده جاری
شیعه در حال گریه و زاری
اشک قم بر زمین عزا ریزد
خون دل را ز دیده ها ریزد
کوچه پس کوچه ها سیه پوشند
کوچه هایی که سرد و خاموشند
تا کریمه به تن کفن پوشید
یاکریمی سیه به تن پوشید
زائران دست غم به سر دارند
همه از درد و غصه می نالند
تو شفا و شفاعتی بانو
روح صدق و صداقتی بانو
حال تو نیست رو به راه ای وای
کار ما نیست غیر آه ای وای
تا که در قم کریمه مدفون شد
چشم هر شیعه چشمه ی خون شد