بیت الاحزان
|
|
شد فاطمیه فاطمه(س) مهمانمان کرد از داغ خود افسرده و نالانمان کرد
چون مرغ جان او پرید از آشیانه داغ غم و هجران او ویرانمان کرد
چشمان ما از داغ او دریای غم شد جوشید غم در سینه و طوفانمان کرد
در پشت در وقتی که شد پهلو شکسته ما را به بند غصه ها زندانمان کرد
سیلی به روی دخت پیغمبر(ع) که می خورد درد و بلایش بی سر و سامانمان کرد
در پیش چشمان پسر وقتی زمین خورد دریای غم را راهی چشمانمان کرد
وقتی که او رو می گرفت از شوهر خود رفتار او با شوی خود حیرانمان کرد
شد این جهان از داغ زهراء بیت الاحزان دلها پر از غم شد، غمش گریانمان کرد
|
یکشنبه 98 بهمن 6 |
نظر
|
|
|
|