سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

اشک شفق

 
 

دل نوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی

 
 
علی اسماعیلی وردنجانی
علی اسماعیلی وردنجانی

دلنوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی در مدح و منقبت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
ali.esmaeeli11@chmail.ir

 

 

پیوند ها

پایگاه جامع عاشورا

ابزار و قالب وبلاگ

دانلود ابتهال،تلاوت، مداحی، دعا

 

مطالب اخیر

شهادت کوثر پر بهای قرآن

قانون محبت

 

آرشیو مطالب

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) (96)

حضرت امیر الموءمنین علی (علیه السلام) (175)

حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) (107)

حضرت امام حسن مجتبی(علیه السلام ) (36)

حضرت امام حسین (علیه السلام ) (172)

حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) (12)

حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) (18)

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) (30)

حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) (16)

حضرت امام رضا(علیه السلام ) (51)

حضرت امام محمد تقی(علیه السلام) (22)

حضرت امام علی النقی(علیه السلام) (14)

حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) (25)

حضرت ولی عصر(عج الله تعالی فرجه) (225)

اصحاب و یاران حضرت امام حسین (علیه السلام) (150)

سروده های دیگر (166)

کتاب های الکترونیک (4)

 
 
 

خبرنامه

   
 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

 

دانشنامه مهدویت

لوگو دوستان

 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 820990
بازدید امروز :183
بازدید دیروز : 227
تعداد کل پست ها : 1321

 

ربنای اشک

ریزم ز دیده خون جگر درعزای اشک
از سوز سینه ناله کنم در رثای اشک

یک کاروان عزا به سوی شام می رود
با کاروان اشک بگریم برای اشک

جز اشک دیده آب ندیده است کاروان
این کاروان تشنه لب کربلای اشک

راهی به سوی شام بلا کاروان غم
یک کاروان غمزده و آشنای اشک

یک اربعین عزا و ستم می رود به شام
مقصد خرابه، مبداء آن نینوای اشک

بر زخم پای اهل حرم مرهمی نبود 
پای برهنه، خار مغیلان، دوای اشک

از چشمه سار چشم حرم خون دل روان
آباد شد زغصه و ماتم بنای اشک

سرها به روی نیزه و در پای نیزه ها
اهل حرم نشسته به غم با نوای اشک

درد و مصیبت وغم و اندوه وغصه ها
همراه کاروان همگی پا به پای اشک

شد گریه های اهل حرم بس که جانگزا
شد طاق صبر اشک و در آمد صدای اشک

بعد از خدا امید حرم اشک چشم بود
اشک دو چشم هدیه ی ناب خدای اشک

فرش خرابه هست اگر سنگ کینه ها
در زیر پای اهل حرم بوریای اشک

شد چشمه چشمه خون دل از دیده ها روان
هر دیده رنگ خون شده از توتیای اشک

طفل سه ساله را چه نیازی است بر عصا
چون تکیه گاه اوست در اینجا عصای اشک

دیدند گر جفای فراوان در این سفر
اما ندید هیچ کس الا وفای اشک 

شد دیدگان اهل حرم چشمه سار خون
کردند کاروان همه در خون شنای اشک 

خواباند عمه جان رقیه (س)، رقیه(س) را
در گوشه ی خرابه و با لای لای اشک

وقت نماز شب شده عجل علی الصلات
وقت قنوت عاشقی و ربنای اشک 

بعد از شب سیاه رسد صبح سیم گون
چون هست مستجاب، نماز و دعای اشک



یکشنبه 99 مهر 13 | نظر

 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin