سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

اشک شفق

 
 

دل نوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی

 
 
علی اسماعیلی وردنجانی
علی اسماعیلی وردنجانی

دلنوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی در مدح و منقبت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
ali.esmaeeli11@chmail.ir

 

 

پیوند ها

پایگاه جامع عاشورا

ابزار و قالب وبلاگ

دانلود ابتهال،تلاوت، مداحی، دعا

 

مطالب اخیر

قانون محبت

اشعار ولادت حضرت زینب سلام الله علیها

نامه ای به دوست

وفات حضرت معصومه

 

آرشیو مطالب

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) (96)

حضرت امیر الموءمنین علی (علیه السلام) (175)

حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) (107)

حضرت امام حسن مجتبی(علیه السلام ) (36)

حضرت امام حسین (علیه السلام ) (172)

حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) (12)

حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) (18)

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) (30)

حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) (16)

حضرت امام رضا(علیه السلام ) (51)

حضرت امام محمد تقی(علیه السلام) (22)

حضرت امام علی النقی(علیه السلام) (14)

حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) (25)

حضرت ولی عصر(عج الله تعالی فرجه) (224)

اصحاب و یاران حضرت امام حسین (علیه السلام) (149)

سروده های دیگر (165)

کتاب های الکترونیک (4)

 
 
 

خبرنامه

   
 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

 

دانشنامه مهدویت

لوگو دوستان

 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 818306
بازدید امروز :161
بازدید دیروز : 63
تعداد کل پست ها : 1320

 

شعر شهادت امام رضا علیه السلام

می کشی درد و کسی نیست به دادت برسد

قبل جان دادن تو کاش جوادت برسد

وای دیگر شده کاری که نباید می شد
کار ما گریه و زاری، که نباید می شد

جگرت بر اثر زهر شده صد پاره
می کشی درد و به درد تو نباشد چاره

خیمه این بار نه، بلکه جگرت می سوزد
مثل مرغی همه ی بال  و پرت می سوزد

مانده ای خیره به در، نیست قرارت آقا
هیچ کس نیست مگر یاور و یارت آقا

گرچه بالاست دمای تب تو آقا جان
نیست بالای سرت زینب(س) تو آقاجان

هیچ کس نیست کمی گریه به حال تو کند
چاره ای بر غم و اندوه و ملال تو کند

کاش بودی سر بالین تو اینک خواهر
همنوای تو و این نغمه ی مادر مادر

کاش اینجا به کنار تو علمداری بود
لا اقل چند نفر یار و مددکاری بود

گر چه اینجا خبر از کوچه و بازاری نیست
سر نعش تو ولی زینب(س) غمخواری نیست

گر چه دوری تو ز یاران و ز خاک وطنت
زیر صد نیزه و شمشیر نیفتاده تنت

نیست اینجا به کنار تو اگر خواهر تو
نیست عریان بدن و نیست به نیزه سر تو

تو غریب الغربائی و ز یاران همه دور
سر تو هیچ نبوده است شبی کنج تنور

تشنه لب مانده ای و هیچ ندادندت آب
بر لبت چوب نخورده است که در بزم شراب

پسرت آمده آقا به سر نعش پدر
نیست بر دامنت امّا سر گلگون پسر

عرش اعلی به زمین آمده و منبر شد
روضه خوان غم تو حضرت پیغمبر(ص) شد

حیدر(ع) و فاطمه(س) از داغ تو نالان هستند
دیده ها در غم تو چشمه ی باران هستند

بی تو دیگر به شب شیعه نباشد قمری
شد عزادار غمت شیعه ی اثنی عشری

در غمت نوح نبی نوحه سرائی کرده
به در خانه ی تو شیعه گدائی کرده

سوخت جان همه ی اهل زمین در غم تو
زانوی اهل سما در بغل از ماتم تو

عالم از داغ تو پوشیده به تن رخت عزا
داغدار غم تو هست همه ارض و سما

حرمت تا به ابد ملجاء هر ایرانی است
در غمت تا به ابد دیده ی ما بارانی است



سه شنبه 100 مهر 13 | نظر

 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin