به نص وحی مگر این جهان برای تو نیست؟
جهان مگر همه در سایه ی لوای تو نیست؟
مگر که ملک فدک نیست حق تو بانو؟
مگر که غاصب آن، دشمن خدای تو نیست؟
مگر نسوخت در خانه ی تو یا زهرا(س)؟
مگر که حادثه ی کوچه کربلای تو نیست؟
بدون توست بهشت برین جهنم محض
برو بهشتِ علی(ع) این جهان سرای تو نیست
تمام عالم هستی فدای نام تو باد
سزاست تا که بمیرد اگر فدای تو نیست
بقا گرفت هر آن کس که شد فدائی تو
کسی فناست وجودش که او فنای تو نیست
به خاک پای تو افتاده اند اهل سماء
و خاک بر سر خاکی که خاک پای تو نیست
به هر کجا نگرم خیمه ی غمت بر پاست
کجای خاک زمین خیمه ی عزای تو نیست
تو کوثری و متاع جهان قلیل و کم است
کثیر وحی الهی جهان که جای تو نیست
به زیر بار غمت قامت علی(ع) خم شد
هزار حیف قد و قامتش عصای تو نیست
تو می روی و علی(ع) را نمی بری با خود
مگر امیر عرب یار دلربای تو نیست؟
تمام اهل جهان ریزه خوار خوان تواند
نیافریده خدا هر که را گدای تو نیست
برای اهل زمین قبر خاکی ات گم شد
که با صفاتر از این صحن با صفای تو نیست
رضای توست دلیل بهشت رفتن ما
جهنمی است هر آن کس پی رضای تو نیست
به محسنت قسمت می دهم دعایم کن
برای من به خدا بهتر از دعای تو نیست