امشب شب قدر است و من با دوست نجوا می کنم
بخشایش جرم و گناه از او تمنّا می کنم
محزون و سر افکنده و لبریز از خوف و رجا
یاربّنا، یاربّنا، یاربّنا، یا ربّنا
یاربّ تو مولائی و من عبدی گنه آلوده ام
یک عمر پیش چشم تو سرگرم عصیان بوده ام
هستم پشیمان ای خدا، می خوانمت امشب تو را
یاربّنا، یاربّنا، یاربّنا، یا ربّنا
امشب به درگاه خدا با ناتوانی آمدم
با کوله باری از خطا، قدی کمانی آمدم
شرمنده از کردار خود، من آمدم سوی خدا
یاربّنا، یاربّنا، یاربّنا، یا ربّنا
امشب به درگاه خدا تا صبح زاری می کنم
امشب ز ابر چشم خود من سیل جاری می کنم
پیوسته تا وقت سحر، ورد لبانم ربّنا
یاربّنا، یاربّنا، یاربّنا، یا ربّنا
من بی پناهم ای خدا، امشب پناهم می دهی
تا صبح من در می زنم، آیا تو راهم می دهی؟
از راه لطف و مرحمت، در را به روی من گشا
یاربّنا، یاربّنا، یاربّنا، یا ربّنا
گر کوله بار من پر است از جرم و عصیان و خطا
اما دلم لبریز از حبّ علی مرتضی(ع)
جز اهل بیت مصطفی(ع)، هرگز ندارم مقتدا
یاربّنا، یاربّنا، یاربّنا، یا ربّنا
من بی پناه و بی کَسم، ای بی کَسان را دادرس
درمانده و تنها منم، یا ربّ به فریادم برس
ای تو پناه بی کسان، دارم به تو من التجا
یاربّنا، یاربّنا، یاربّنا، یا ربّنا
امشب شب قدر است و من با دوست دارم گفتگو
راه سعادت را کنم از حضرت او پرس و جو
تا آن خدای مهربان، از غم مرا سازد رها
یاربّنا، یاربّنا، یاربّنا، یا ربّنا
امشب شب قدر است و من دستم به سوی آسمان
زیرا صله می خواهم از دست خدای مهربان
قرآن به سر بگرفته ام، جاری ز لبهایم دعا
یاربّنا، یاربّنا، یاربّنا، یا ربّنا
باشد محمد(ص) رهبرم، زهرای اطهر(س) کوثرم
آل محمد(ص) جملگی، مولای من، تاج سرم
امشب شب قدر است و من، شکر خدا آرم به جا
یاربّنا، یاربّنا، یاربّنا، یا ربّنا