سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

اشک شفق

 
 

دل نوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی

 
 
علی اسماعیلی وردنجانی
علی اسماعیلی وردنجانی

دلنوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی در مدح و منقبت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
ali.esmaeeli11@chmail.ir

 

 

پیوند ها

پایگاه جامع عاشورا

ابزار و قالب وبلاگ

دانلود ابتهال،تلاوت، مداحی، دعا

 

مطالب اخیر

قانون محبت

اشعار ولادت حضرت زینب سلام الله علیها

نامه ای به دوست

وفات حضرت معصومه

 

آرشیو مطالب

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) (96)

حضرت امیر الموءمنین علی (علیه السلام) (175)

حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) (107)

حضرت امام حسن مجتبی(علیه السلام ) (36)

حضرت امام حسین (علیه السلام ) (172)

حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) (12)

حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) (18)

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) (30)

حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) (16)

حضرت امام رضا(علیه السلام ) (51)

حضرت امام محمد تقی(علیه السلام) (22)

حضرت امام علی النقی(علیه السلام) (14)

حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) (25)

حضرت ولی عصر(عج الله تعالی فرجه) (224)

اصحاب و یاران حضرت امام حسین (علیه السلام) (149)

سروده های دیگر (165)

کتاب های الکترونیک (4)

 
 
 

خبرنامه

   
 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

 

دانشنامه مهدویت

لوگو دوستان

 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 819162
بازدید امروز :257
بازدید دیروز : 208
تعداد کل پست ها : 1320

 

نوحه شرح ام الکتاب

کرببلا گشته صحرای محشر

خشکیده لبهای آل پیمبر(ص)

در خیمه ها ای خدا قحط آب است
دل از غم تشنه کامان کباب است
رنج و بلا شرح ام الکتاب است
دل ها پر از غصه و آه و آذر

خشکیده لبها ز گرمای سوزان
پژمرده شد جمله گل های بستان
آتش گرفته ورق های قرآن
سوزد از این شعله آیات کوثر

گرمای سوزان زد آتش به جان ها
سایه ندارد دگر سایبان ها
از قافله رفته تاب و توان ها
اما دو چندان شده عزم لشکر

ورد لب کودکان آب آب است
اما تمام بیابان سراب است
دل ها پر از آتش و التهاب است
از تشنگی سینه لبریز اخگر

غصب فدک شعله ها زد به جان ها
غصب ولایت به دین زد زیان ها
شد بسته آب از چه بر خسته جان ها
آب روان مهر زهرای اطهر(س)

 ای آفتاب یار این کاروان باش
قدری تو با تشنگان مهربان باش
یک روز در عمر خود سایبان باش
رحمی نما تو به اولاد حیدر(ع)

ای آسمان از چه ویران نگشتی
همناله با اهل قرآن نگشتی
از غصه لبریز باران نگشتی
قلب تو از چه نگشته مکدّر

دریا برو آب شو از خجالت
از چه شدی یار قوم جهالت
دیگر نبینی تو روی سعادت
از تشنگی باغ دین گشته پرپر

داری تو ای خاک سوزی نهانی
خاکی تو یا کوه آتش فشانی
خاکت به سر از چه نامهربانی
بنگر که خشکیده لبهای اصغر(ع)

در آسمان ها ملائک غمینند
جمله عزادار و ماتم نشینند
همناله با مردمان زمینند
غمگین و دلخسته و زار و مضطر

یک کاروان مظهر عشق و ایمان
در پیش رو غصه های فراوان
ورد لب جمله ی تشنه کامان
تهلیل و تحمید و الله اکبر



چهارشنبه 101 مرداد 12 | نظر بدهید

 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin