مدینه بعد محمد(ص) اسیر طوفان شد
اسیر ظلم و تباهی و جور و عصیان شد
از آن مصیبت عظمی جهان پر از غم شد
ز غصه بر تن عالم لباس ماتم شد
ز داغ خاتم پیغمبران(ص) رسول خدا
تمام عالم هستی گرفت رنگ عزا
ز دست تا که جهان آخرین پیمبر داد
بلال جای اذان نغمه ی عزا سر داد
روانه تا که محمد(ص) به سوی عقبا شد
ز بار غصه و غم قامت علی(ع) تا شد
قلوب آل عبا(ع) پر شد از غم و اندوه
خمید قامتشان زیر غصه ی چون کوه
به غم نشسته علی(ع) در عزای پیغمبر(ص)
به شور اهل سقیفه به فکر فتنه و شر
علی(ع) است غمزده و گرم کفن و دفن رسول(ص)
سقیفه غاصب حق علی(ع) و حق بتول(س)
به روی دوش علی(ع) بار غصه و غم هاست
سقیفه در پی غصب خلافت مولاست
علی(ع) ز عدل و عدالت همیشه دم می زد
سقیفه حادثه ی کوچه را رقم می زد
برای غصب فدک بین کوچه بلوا شد
نشان سیلی دشمن عِذار زهرا(س) شد
خدا به آل نبی(ص) احترام می فرمود
به صبح و شام به زهرا(س) سلام می فرمود
ملک اجازه گرفت و به خانه وارد شد
عدو به خانه ولی بی بهانه وارد شد
هجوم برده عدو سوی خانه ی حیدر(ع)
زده ز آتش کینه عدو به در آذر
یکی دوتا نه که سیصد نفر هجوم آورد
به قصد فتنه و آشوب و شر هجوم آورد
به پشت در گل پیغمبر(س) خدا می سوخت
دل تمام خلایق از این بلا می سوخت
فشار داد عدو تا که بشکند در را
شکست شاخه ی زیبا گل پیمبر(س) را
پس از هجوم بیافتاد فاطمه(س) بر خاک
فتاد لرزه از این اتفاق در افلاک
بلند گشت ولی فرصتش نداد عدو
دوباره کرد جسارت عدو به حضرت او
چنان به صورت زهرا(س) عدو زده سیلی
که گشته صورت زهرای مرضیه(س) نیلی
سپس عدو لگد محکمی به زهرا(س) زد
لگد به فاطمه(س)، خنجر به فرق مولا زد
عدو دو دست علی(ع) را به ریسمانی بست
کتاب وحی خدا پاره شد ز هم بگسست
برای بیعت با کفر جمعی از کفار
کشیده اند علی(ع) را به کوچه و بازار
علی(ع) اسیر و مددکار او شده زهرا(س)
نداشت یار دگر غیر فاطمه(س) مولا
در این مصیبت عظمی جهان عزادار است
و تا قیام قیامت به غم گرفتار است
به نقشه های سقیفه شهید شد اسلام
فنا شده است همه جهد انبیاء عظام
ز روز اول و تا وقت حشر و یوم الدین
مدام لعنت و نفرین به هر سقیفه نشین