شب تا سحر اگر که خدا را صدا کنم
یا روز و شب اگر به خدا التجا کنم
شب های قدر اگر که دمادم دعا کنم
در سایه سار شیعگی مرتضی(ع) کنم
کعبه به یمن مقدم او گشت محترم
نوشید تا که شهد شهادت امیر دین
پوشیده شد لباس عزا بر تن زمین
رخت سیاه شد به تن کعبه همچنین
انگشتر رسول خدا(ص) گشت بی نگین
بگرفت حق ز عالمیان اعظمِ نِعَم
از فرش تا به عرش به رنگ عزا همه
دست عزا به سینه ی اهل ولا همه
گریان در این عزا بصر انبیا همه
کروبیان به غصه و غم مبتلا همه
نالد عرب ز غصه و گرید ز غم عجم
فرق علی شکافت، مسلمان یتیم شد
آیات وحی خالق سبحان یتیم شد
شرح و بیان و معنی قرآن یتیم شد
خورشید و ماه و اختر تابان یتیم شد
یکباره شد زمین و زمان مبتلا به غم
صاحب عزاست در غم حیدر(ع) خود خدا
بزم عزا به پا شده در عرش کبریا
جبریل نوحه خوان و مَلَک نیز در نوا
آوای یا علی(ع) است که پیچیده در فضا
گویند تسلیت همه اهل سما به هم
رنگین ز خون سر چو ردای علی(ع) شده
مسجد سیاه پوش عزای علی(ع) شده
محراب غصه دار برای علی(ع) شده
ماتمسرای کوفه سرای علی(ع) شده
پوشیده رخت غصه به تن گلشن اِرَم
او قبله گاه اهل یقین بود و در غمش
فرمانروای مُلک زمین بود و در غمش
ام الکتاب و معنی دین بود و در غمش
تاج شرف به عرش برین بود و در غمش
قلب تمام عالمیان پر شد از الَم
از ضربتی که باعث قتل امام شد
فصل نشاط و شادی امّت تمام شد
ماه عزا مرادف ماه صیام شد
تا روز حشر خنده به انسان حرام شد
دامان ما ز اشک دو دیده است همچو یَم
زینب(س) ز غصه دست عزا می زند به سر
گشته حسن(ع) ز داغ پدر زار و خونجگر
بشکسته از حسین(ع) ز داغ پدر، کمر
عباس(ع) هم دو چشمه ی خون جاری از بصر
بشکست وقت شرح غصه ی جان سوزشان قلم
فصل عزاست گریه کن ای چشم روزگار
اما به جای اشک تو از دیده خون ببار
از داغ مرتضاست غمین حال ذوالفقار
اما علی(ع) به کعبه قسم، گشته رستگار
همراه فاطمه(س) به جِنان می زند قدم