کیستی؟ جلوه ی جمال خدا، کیستی؟ فقه شیعه را بانی
شرح و تفسیر وحی هستی تو، معنی آیه های قرآنی
ترجمان حدیث لولاکی، هست مدیون تو همه افلاک
خرٌمی بخش باغ و بستان و زینت افزای هر گلستانی
معدن جمله ی کراماتی، از بدی ها ولی به دوری تو
پاک و طاهر چو آیه ی تطهیر، تو به هر کار نیک بنیانی
تو سراپا فضیلتی آقا، تو چراغ هدایتی آقا
بی تو گم می شد ای چراغ هدی، در جهان شیوه ی مسلمانی
دستهای تو بسته اند چرا؟ می کِشندت چرا توی کوچه؟
از چه بی احترامیت کردند؟ چون که هستی تو حیدر(ع) ثانی
بر روی خاک کوچه افتاده از چه عمامه و عبای تو؟
دشمنان خدا و قرآن و طرح این نقشه های شیطانی
دشمنت می دهد تو را آزار، ناسزا گویدت عدو بسیار
جرم تو بی گناهیت باشد، تو بَری از همه گناهانی
کوه ایمان و معدن صبری، معنی آیه ی اولوالامری
طاعت از تو اطاعت حق است، تو ولیّ خدای سبحانی
مثل زهرا(س) تو هم کتک خوردی، مثل مادر شکست پهلویت
مثل حیدر(ع) به نیمه ی شب ها، با خدا گفتگوی پنهانی
احترامی ندیده ای اما، هتک حرمت شدی هزاران بار
هتک حرمت نشد در این عالم، هیچ کس با چنین فراوانی
دست های تو را که می بستند، یاد غم های زینب(س) افتادی
یاد بند اسارت و ره شام، یاد بزم شراب و مهمانی
پاره می شد تو را چو پیراهن، یاد آن کهنه پیرهن بودی
یاد راس حسین(ع) بر سر نی، زلف خونین و مو پریشانی
روضه ی کوچه را که می خواندی چشم تو چشمه سار خون می شد
روضه ی کوچه می شود تکرار، در همین لحظه های پایانی