در ماتم حسین(ع) همه دیده هاست خون
جاری ز چشم شیعه به وقت بُکاست خون
هر سینه ای به غصه و غم گشته مبتلا
چشم هر آن کسی که به غم مبتلاست خون
پاشیده خون حنجر او چون به روی خاک
تا روز حشر تربت کرب و بلاست خون
در عرش جبرئیل زند دست غم به سر
چشم سروش وحی به عرش خداست خون
ماتم سراست از غم او عالم وجود
چشم هر آن که ساکن ماتم سراست خون
نوحه سراست نوح نبی در غم حسین(ع)
از غصه دیدگان همه انبیاست خون
چشم بتول(ص) از غم او گشته رود خون
چشم علی(ع) و چشم همه اولیاست خون
جسم حسین(ع) و نهصد و پنجاه و چند زخم
جاری ز چشم زینب(س) از این ماجراست خون
لبریز درد و محنت و رنج و مصیبتیم
بر درد و رنج و محنت انسان دواست خون
با خون نوشته اند روی قلب ما حسین(ع)
سینه پر آتش است و ز غم چشم ماست خون
ظهر عطش به خون خودش کرد او شنا
جاری ز جای جای تن از این شناست خون
چشم زمینیان همه شد چشمه سار خون
در این عزا دو دیده ی اهل سماست خون
هر ماه ما محرّم و هر روز روز غم
همواره چشم ماست که از این عزاست خون
ما غصه دار داغ حسینیم تا ابد
یعنی علی الدّوام دل و دیده هاست خون