عمریست که من مفسّر قرآنم
توصیف علی(ع) است آنچه من می دانم
لبریز علی(ع) است جای جای قلبم
یعنی که پر از باور و از ایمانم
سرباز ولایتم، علی(ع) است فرمانده من
جان در کفم و منتظر فرمانم
جز مِهر علی(ع) در دل من مِهری نیست
کمتر مگر از ابوذر و سلمانم
در هر دم و بازدم علی(ع) می گویم
بی عشق علی(ع) هر دو جهان زندانم
در دام علی(ع) اسیرم از روز نخست
آزاده ترین مردم این دورانم
اثبات ولایت علی(ع) کار من است
وقتی که پر از دلیل و از برهانم
عبد است علی(ع) ولی ولی الله است
در کار امیر مؤمنان حیرانم
ایوان نجف قبله ی حاجات من است
از قبله که روی بر نمی گردانم
عمریست که دم به دم علی(ع) می گویم
در مدح علی(ع) زبانزد رندانم
چون مولد کعبه اوست، هنگام نماز
رو سوی بنای کعبه می چرخانم
تا زنده ام از علی(ع) زنم دم شب و روز
تا حق بدهد کنار او اسکانم
آمد به جهان و خنده بر لب روئید
در مقدم او سرخوشم و خندانم
ورد لب و تسبیح مناجات من اوست
گردیده عجین با همه ی ارکانم
من بر سر خوان او نشستم همه عمر
در خانه ی او تا به ابد مهمانم
از لطف خداست یاعلی(ع) گفتنِ ما
ممنون خدای خالق سبحانم
چون سائل خانه ی علی(ع) هستم من
پس بر همه ی اهل جهان سلطانم
عهدی است مرا که یار حیدر(ع) باشم
تا روز ابد بر سر این پیمانم
ای کاش به بالین من آید دم مرگ
تا آن که ببیند رخ او چشمانم
سرمایه ی من در این جهان جان من است
با عشق فدای حضرت او جانم
از روز نخست یا علی(ع) گفتم من
نام علی(ع) است جمله ی پایانم
وقتی که علی(ع) است ترجمان قرآن
جز مدح علی(ع) مجوی در دیوانم