خواب دیدم خواب قبرستان ویران بقیع
خواب دیدم برگ برگ اوراق قرآن بقیع
آن که گفت: «انّ الرّجل لا یَهجُر» او ویرانگر است
گشته از گفتار او ویران، گلستان بقیع
خواب دیدم در سقیفه عده ای پیمان شکن
خواب دیدم، خواب، خواب نقض پیمان بقیع
خواب مسجد دیدم و خواب نماز و نیمه شب
خواب فرق منشق و خواب شبستان بقیع
خواب هیزم، خواب آتش، خواب دَربی سوخته
خواب پهلوی شکسته، آه و افغان بقیع
خواب دیدم جام زهر و خواب دیدم طشت خون
خواب تشییع جنازه، تیر باران بقیع
خواب دیدم قتلگاه و ظهر روز حادثه
روی خاک افتاده دیدم جسم عریان بقیع
خواب دیدم بر سر نی جلوه ی رنگین کمان
خواب دیدم پای نیزه چشم گریان بقیع
تا سحرگه خواب یک ویرانه می دیدم مدام
خواب بابایی که با سر، گشته مهمان بقیع
هرچه می دیدم همه ویرانی و ویرانه بود
می شنیدم ناله از نای نیستان بقیع
آن که هم غصب ولایت کرد و هم غصب فدک
بغض او سوزانده سر تا پای بستان بقیع
تا قیامت چشم شیعه خون ببارد روز و شب
غصه دارد در دل از حال پریشان بقیع