قصه ی پر غصه ای است قصه ی کرب و بلا
گشته از این قصه خون قلب همه انبیا
عرش خدا گشته است بزم غم قدسیان
خالق سبحان شده ذاکر و نوحه سُرا
نام حسین(ع) گشته است ورد لب جبرئیل
بر سر خود می زند دست عزا مصطفی(ص)
از غم فرزند خود ناله کشد فاطمه(س)
خون جگر می چکد از بصر مرتضی(ع)
قلب امام زمان(عج) معدن غم ها شده
ناله کنان روز و شب شد حسن مجتبی(ع)
خون بجهد از زمین، گریه کند آسمان
رخت عزا شد ز غم بر تن ارض و سما
خاک عزا بر سر مردم دنیا شده
تا به قیامت بشر گشته به غم مبتلا
قلب بشر پر شده از غم و اندوه و درد
کشته شده از جفا سبط رسول خدا(ص)
عرش بلرزید و ریخت سقف سما بر زمین
خشک نگردد ز غم تا به ابد چشم ما
خامس آل عبا(ع), واسط فیض خداست
واسط فیض خدا, گشته سر از تن جدا
سر بشکن از غم حضرت مولا حسین(ع)
گشته جدا چون سر از پیکر او از قفا
قلب همه مؤمنین خانه ی غم ها شده
عالم هستی شده یک سره ماتمسرا