آخرین روز است از ماه صفر
قاصدک آورده از غم ها خبر
قاصدک گفتا امام هشتمین
بسته از دار فنا بار سفر
از جفای دشمنان اهل بیت(ع)
زهر بر جان رضا(ع) کرده اثر
هر که بشنید این خبر از قاصدک
زیر بار غم شکست از او کمر
رخت غم پوشیده اند هفت آسمان
قدسیان سوی خراسان در گذر
مردم دنیا همه افسرده حال
سوی مشهد اشک ریزان در سفر
در میان حجره می نالد رضا(ع)
می چکد از حلق او خون جگر
گفت: یا الله یاری کن مرا
شوکران زد بر وجود من شرر
گفت: یا زهرا(س) به فریادم برس
یادش آمد قصّه ی دیوار و در
خسته جان می زد جوادش را صدا
بود مولا چون به حال محتضر
بست چون بار سفر از این جهان
خم شد از داغ پدر قد پسر
عالم هستی عزادار رضاست
خون شده در این عزا قلب بشر