راندگان درگه حیّ رحیم
جملگی در گرد شیطان رجیم
نقشه ها را یک به یک رو می کنند
جمله اُستادند و جادو می کنند
جمله ی آن نقشه ها ترکیب شد
تا که طرح جامعی تصویب شد
مجری آن نقشه شیطانی جوان
رفت در نزدِ یکی از عابدان
روز و شب با سینه ای پر سوز و آه
داشت در ظاهر سخن ها با اله
دید عابد چون عبادت های او
کرد از حال خوش او پرس و جو
گفت شیطان کرده ام من یک زنا
یاد آرم چون که از آن ماجرا
اشگ جاری می شود بر گونه ام
در عبادت زان جهت این گونه ام
مرد عابد خورد از شیطان فریب
کرد او قصد زنایی عن قریب
رفت نزد فاحشه او با شتاب
تا نماید در عبادت انقلاب
دست عابد را گرفت آنجا اله
تا نیافتد او در آن دام گناه
فاحشه تا چهره ی عابد بدید
در وجودش آتشی شعله کشید
فاحشه با مرد چون کنکاش کرد
مرد عابد راز خود را فاش کرد
فاحشه گفتا که از راه گناه
هیچ کس همدم نگردد با اله
توبه کن این نقشه ای شیطانی است
این طریق کفر و بی ایمانی است
فاحشه آن نقشه را خنثی نمود
فاحشه ابلیس را رسوا نمود
مرد عابد شرم کرد از کار خود
فاحشه شرمنده از کردار خود
طرح نو افکنده در افکار خویش
توبه کردند آن دو از کردار خویش
کرد یاری هر دو را حیّ رحیم
رسته اند از دام شیطان رجیم
نقشه ی ابلیس شد چون بر ملا
هر دو آوردند شکر حق به جا
چون خدا باشد رحیم و مهربان
دستگیری می کند از بندگان
گر خدا سازد رها دست بشر
آدمی گردد اسیر دام شر
با توکل بر خداوند رحیم
می رهیم از دام شیطان رجیم