اهالی شهر فراق
|
|
چشم انتظار آمدن یار مانده ایم در انتظار لحظه ی دیدار مانده ایم
هستیم ما اهالی شهر فراق و غم هر شب به شوق اوست که بیدار مانده ایم
از کوفیان عهد شکن خسته ایم ما از پیروان حیدر کرار مانده ایم
ما زنده ایم اگر، همه با عشق روی اوست هرچند نیمه جان به سر دار مانده ایم
با شیر مادرم به دلم مهر او نشست از درد هجر اوست که بیمار مانده ایم
دیدار روی او طلب ماست از خدا عمریست از خدای طلب کار مانده ایم
شرط ظهور او صفای دل است و بس افسوس ما هنوز گنه کار مانده ایم
|
چهارشنبه 90 تیر 22 |
نظر بدهید
|
|
|
|