می کنم تشریحی از یک ماجرا
ماجرای پر بلای کربلا
کربلا یعنی که قرانی شدن
در ره معبود قربانی شدن
کربلا یعنی که در راه خدا
بر سر نیزه سر از تن جدا
کربلا یعنی که یک تاریخ غم
یک جهان لبریز از ظلم و ستم
کربلا یعنی تبری داشتن
بغض دشمن را به دلها داشتن
کربلا یعنی علیکم بالصلات
خوردن از سر چشمه ی آب حیات
کربلا یعنی نماز با ولی
کربلا یعنی مدد از یا علی (ع)
هست منظور حسین (ع) سر جدا
زندگی زیر ولای مرتضی (ع)
امر بر معروف امر یا علی (ع) است
یاری اسلام و قران و ولی است
کربلا یعنی که زیر آفتاب
پیکر دور از سر ام الکتاب
کربلا یعنی ولایت محوری
طاعت محض از ولای حیدری
کربلا یعنی علی اکبر(ع) شدن
در شجاعت حیدر صفدر شدن
کربلا یعنی که عباس (ع) علی (ع)
کربلا یعنی اطاعت از ولی
کربلا یعنی صبوری در عزا
زینب کبری (س) و سر های جدا
کربلا یعنی که قران زنده است
حیدر(ع) خیبر شکن پاینده است
کربلا یعنی همه اهل کساء
خیمه گاه زینب است اینجا عبا
کربلا بی شک غدیر دیگر است
گرچه اینجا راس نیزه منبر است
کربلا یعنی اسارت تا به شام
سنگ خوردن ها ز روی پشت بام
کربلا یعنی که تکرار غدیر
تا به پای جان اطاعت از امیر
جان خود در راه حیدر(ع) می دهند
دست بیعت همره سر می دهند
کربلا یعنی ولایت داشتن
در ره مولا قدم بر داشتن
حیدرکرار(ع) ما را رهبر است
جان شیرینم فدای حیدر(ع) است
من نمی خواهم که شرح غم دهم
شرح تاریخ غم و ماتم دهم
کربلا درس صبوری می دهد
درس صبر از رنج دوری می دهد
درس ایثار و شهادت می دهد
درس یک دنیا شهامت می دهد
یا حسین(ع) چون زینت عرش علاست
در زمین مصداق مصباح الهداست
هر کسی تصویری از غم می کشد
کربلا را غرق ماتم می کشد
خاک و آب و نخلها را غرق خون
آسمان را هم به شکلی واژگون
چند زن با کودکانی خردسال
در کنار اسب خونین گشته یال
آنطرفتر خیمه هایی سوخته
خواهری سر را به محمل کوفته
نقشی از سر بر سر نی می کشد
کودکانی را هم از پی می کشد
خواهری داغ برادر دیده را
می کشد آنجا کنار نیزه ها
می کشد همرنگ خون او آب را
در کنارش تشنه لب مهتاب را
در کنار ساقی بی دست و سر
این حسین(ع)است و دو دست بر کمر
خواهری را می کشد بالای تلّ
بر سر نیزه سری را از بغل
می کشد در زیر نور آفتاب
پیکر هفتاد و دو خورشید ناب
می کشد طفلی به روی دست باب
خورده بر حلقوم تیرش، جای آب
دختری هم گشته نیلی صورتش
بسکه خورده ضرب سیلی صورتش
می کشد پای برهنه روی خار
کودکان با چشمهای اشکبار
راس خونینی درون طشت زر
پیش چشم خواهری با چشم تر
زینب کبری امیری می کند
از یتیمان دستگیری می کند
قتلگاه کربلا کوه حراست
درد دلهای پیمبر(ص) با خداست
کربلا یعنی که ایمان داشتن
بر سر نی ذکر قران داشتن
معنی قران چو ذکر یا علی (ع) است
هست قرانی هر آنکس با ولی است
کربلا یک آسمان باران خون
یک جهان سر مستی و شور و جنون
کشته ی اشک است ای یاران حسین(ع)
در غمش جاری است اشک از هر دو عین