اشک
|
|
سر مایه من است فقط اشک دیده ام با اشک دیده جنت رضوان خریده ام
هر بار ریخت قطره اشکی ز چشم من طعم بهشت و جنت رضوان چشیده ام
هر کس سپرده دل به کسی در جهان ولی حب حسین(ع) و آل محمد(ص) گزیده ام
بر راس نیزه خواند چو آیات وحی را صوت حجاز و نغمه ی او را شنیده ام
طعنم مزن که از چه زنم دست غم به سر بگذار راحتم به خدا داغ دیده ام
نام حسین(ع) برده دل از من قسم به عشق تا کربلا به پای پیاده دویده ام
مولای ماست کشته ی باران اشکها من نیز قطره ام که به پایش چکیده ام
چون قصد ماست همنشینی با آل مصطفی(ص) یارب تو را سپاس به مقصد رسیده ام
|
چهارشنبه 92 آذر 13 |
نظر بدهید
|
|
|
|