ای خوشا روزی که ما سرگرم کار خویش باشیم
یاور و دلداده بر تنها نگار خویش باشیم
چشمها را شسته و زیباتر از زیبا ببینیم
تا که مجذوب رخ آن گلعذار خویش باشیم
دیگران را سالها کردیم یاری وقت آن شد
چند روزی دست هم گیریم و یار خویش باشیم
بر مزار دیگران بس شمعها کردیم روشن
وقت آن آمد که خود فکر مزار خویش باشیم
با خدای خویش از روز ازل بستیم عهدی
به که ما این روزها فکر قرار خویش باشیم
عمر طی شد در کنار این و آن سودی نبردیم
بی ضرر باشد اگر ما در کنار خویش باشیم
گریه ها کردیم بهر دیگران حالا بیا تا
مدتی هم اشک غم ریزیم و زار خویش باشیم
اختیار ما به دست دیگران بودی همه عمر
می شود آیا که صاحب اختیار خویش باشیم
اعتبار ما همه از اعتبار دیگران بود
وقت آن شد تا که ما خود اعتبار خویش باشیم
مایه فخر من و تو دیگران بودند عمری
سعی و کوشش کن که دیگر افتخار خویش باشیم
گلعذاران گر چه بسیارند، بسیارند، بسیار
گل نه شاید می شود اما که خار خویش باشیم
در تمام عمر از نام علی (ع) امداد گیریم
در زمستان هم علی(ع) گویان بهار خویش باشیم