سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

اشک شفق

 
 

دل نوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی

 
 
علی اسماعیلی وردنجانی
علی اسماعیلی وردنجانی

دلنوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی در مدح و منقبت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
ali.esmaeeli11@chmail.ir

 

 

پیوند ها

پایگاه جامع عاشورا

ابزار و قالب وبلاگ

دانلود ابتهال،تلاوت، مداحی، دعا

 

مطالب اخیر

شهادت کوثر پر بهای قرآن

قانون محبت

 

آرشیو مطالب

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) (96)

حضرت امیر الموءمنین علی (علیه السلام) (175)

حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) (107)

حضرت امام حسن مجتبی(علیه السلام ) (36)

حضرت امام حسین (علیه السلام ) (172)

حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) (12)

حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) (18)

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) (30)

حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) (16)

حضرت امام رضا(علیه السلام ) (51)

حضرت امام محمد تقی(علیه السلام) (22)

حضرت امام علی النقی(علیه السلام) (14)

حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) (25)

حضرت ولی عصر(عج الله تعالی فرجه) (225)

اصحاب و یاران حضرت امام حسین (علیه السلام) (150)

سروده های دیگر (166)

کتاب های الکترونیک (4)

 
 
 

خبرنامه

   
 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

 

دانشنامه مهدویت

لوگو دوستان

 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 821637
بازدید امروز :32
بازدید دیروز : 592
تعداد کل پست ها : 1321

 

شعر محرم

دوباره فصل اندوه است،‌ سرها در گریبان است
تمام سینه ها لبریز غم شد، دیده گریان است

لباس غم به تن پوشیده عرش کبریایی هم
بلی صاحب عزا پروردگار حی سبحان است

تمام عرشیان زانوی غصه در بغل دارند
و جبریل امین هم روضه خوان بزم ایشان است

رسول الله اعظم(ص) اشک غم می بارد از دیده
درون سینه ی او آتشی از غم فروزان است

به جنت حضرت زهرای اطهر(س)می زند بر سر
ز غصه حیدر کرار(ع) هم در آه و افغان است

دوباره موسم روییدن پی در پی غمهاست
به آل مصطفی(ص) این فصل، فصل برگ ریزان است

دوباره فصل غم شد آب شد بسته بر آل الله
دوباره خشک و تفتیده لب اطفال عطشان است

دوباره فصل غم شد، شد جدا دست ابوفاضل(ع)
دوباره بر گلوی اصغر شش ماهه پیکان است

به روی خاک افتاده است جسم قاسم(ع) و جعفر(ع)
و قدری آن طرف تر پیکر حر پشیمان است

دوباره ظهر عاشورا شد و هنگام شیون شد
دوباره موسم غم شد، شب شام غریبان است

دوباره سر زند بر چوب محمل حضرت زینب(س)
برای خواهر از بس سخت و سنگین داغ هجران است

دوباره ظهر شد خورشید آتش بار می تابد
به روی خاک اما پیکری مجروح و عریان است

دوباره شد محرم داغ زینب(س) تازه گردیده
دوباره بر سر نیزه سر پاک شهیدان است

دوباره خیمه ها از آتش بیداد می سوزد
دوباره کودکانی پای بر خار مغیلان است

دوباره فصل غم شد پیکری افتاده در خون است
سری از تن جدا بالای نی قاری قران است

دوباره کاروان غم به سوی شام می آید
دوباره راس خونینی به مطبخ خانه مهمان است

دوباره کاروانی داغ هفتاد و دو تن دیده
غل و زنجیر دشمن نیز بر پای اسیران است

تمام خاک ها کرببلا، هر روز عاشوراست
دمادم در دل اهل حقیقت موج طوفان است



شنبه 93 آبان 3 | نظر بدهید

 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin