بشنو از من ای که هستی دل غمین
تا دهم این بار شرح اربعین
اربعین یعنی چهل منزل عزا
اربعین یعنی شبی بی انتها
اربعین یعنی غریبی ، بی کسی
اربعین یعنی همه دل وا پسی
اربعین یعنی چهل منزل سفر
اربعین یعنی همه خوف و خطر
اربعین یعنی که در بزم یزید
از لب شاه شهیدان خون چکید
اربعین یعنی که شامی ها بدند
طعنه بر آل پیمبر(ص) می زدند
اربعین یعنی که چوب خیزران
بار سنگین غم و رنجی گران
اربعین یعنی جفای بی شمار
اربعین یعنی کف پا پر زخار
اربعین یعنی پریشانی و درد
سینه سوزان، چشم گریان، آه سرد
اربعین یعنی سراسر حزن و غم
اربعین یعنی همه ظلم و ستم
اربعین یعنی که قران روی نی
خواهری با چشم گریانش ز پی
اربعین یعنی سیاهی تا ابد
راه دین تا بی نهایت گشته سد
اربعین یعنی رقیه(س) ، راس باب
اربعین یعنی دو بیتی های ناب
اربعین یعنی که رویی نیلگون
گوش پاره ، چشمهایی رنگ خون
در تنوری سر اگر زندان شود
عالمی زین ماجرا گریان شود
اربعین یعنی غم و درد و عزا
اربعین یعنی همه رنج و بلا
اربعین یعنی دوباره کربلا
خیمه های غم شدن از نو به پا
اربعین یعنی که ساقی آب کو
کو حسین من بگو ارباب کو
اربعین یعنی کویر کربلا
بر لب شط، تشنه سر از تن جدا
کربلا حج است و حاجی زینب است
ذکر لبیکش دمادم بر لب است
اربعین یعنی چهل شب در نماز
اشک ها و ناله های جانگداز
در غل و زنجیر زین العابدین (ع)
روز و شب بر خاک بگذارد جبین
با خدای خویش در راز و نیاز
گه دعا می خواند و گاهی نماز
اربعین یعنی امام انس و جان
شد اسیر بند ظلم ظالمان
اربعین یعنی بلا بعد از بلا
اربعین یعنی صبوری تا خدا
اربعین یعنی که یاری از صلات
استعانت از علی(ع) در مشکلات
اربعین یعنی که در خلد برین
هست زهرا ( س) و پیمبر(ص) دل غمین
اربعین یعنی علی مرتضی (ع)
کرده در جنت خیام غم به پا
اربعین یعنی که غم شد جاودان
رنگ شادی را نمی بیند جهان
اربعین یعنی همه کروبیان
رخت غم بر تن ، به دل آه و فغان
اربعین یعنی که تا دنیا به پاست
جای جای این جهان رنگ عزاست
اربعین یعنی که بر قبر حسین (ع)
زینب(س) غمدیده با صد شور و شین
کودکان گریان و زینب(س) نوحه خوان
دست غم بر سر دو چشم خون چکان
سینه ها لبریز حزن و ماتم است
گر بمیرد شیعه از این غم کم است
این همه ظلمی که بر آل علی(ع) است
حاصل جور و جفای اولی است
کربلا دانی کجا آغاز شد؟
با لگد وقتی که آن در باز شد...!
آن که حیدر(ع) را سوی مسجد کشید
کرد امضا نامه ی ظلم یزید
آن که سیلی زد به روی فاطمه (س)
کشت او عباس(ع) را در علقمه
کشته شد محسن(ع) اگر از میخ در
میخ در شمشیر شد بار دگر ...
چون ندارد این مصیبت التیام
این سخن کوتاه کردم والسلام