هر شیعه ای ز داغ تو محزون و مضطر است
داغت ز داغ عالم هستی فزونتر است
آتش گرفته سینه ی شیعه ز داغ تو
دلهای جن و انس و ملایک مکدر است
زینب(س) زند به سر ز غم بی برادری
دل پر ز خون و سینه ی او پر ز آذر است
از دشمنان رسیده هزاران ستم به تو
آقای من عدوی تو بی حد ستمگر است
اهل بهشت در غم تو نوحه می کنند
صاحب عزای محفل آنها پیمبر(ص) است
ریزد به مثل ابر بهاران ز دیده اشک
سنگین ز بسکه داغ تو از بهر حیدر(ع) است
کروبیان ز داغ تو خون گریه می کنند
بزم غمت به پا شده در عرش داور است
بر سر زند دو دست غم ای وای من حسین(ع)
محزون و دل شکسته ز داغ برادر است
وقتی جنازه ی تو شد آماج تیر کین
از داغ تو چه در دل محزون مادر است
جاری ز چشمه سار دو چشمش دو رود خون
سر چشمه ای که حاصل آن، حوض کوثر است
ما نیز در عزای تو لبریز غصه ایم
آقا ببین که دیده ی ما از غمت تر است