سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

اشک شفق

 
 

دل نوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی

 
 
علی اسماعیلی وردنجانی
علی اسماعیلی وردنجانی

دلنوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی در مدح و منقبت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
ali.esmaeeli11@chmail.ir

 

 

پیوند ها

پایگاه جامع عاشورا

ابزار و قالب وبلاگ

دانلود ابتهال،تلاوت، مداحی، دعا

 

مطالب اخیر

قانون محبت

اشعار ولادت حضرت زینب سلام الله علیها

نامه ای به دوست

وفات حضرت معصومه

 

آرشیو مطالب

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) (96)

حضرت امیر الموءمنین علی (علیه السلام) (175)

حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) (107)

حضرت امام حسن مجتبی(علیه السلام ) (36)

حضرت امام حسین (علیه السلام ) (172)

حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) (12)

حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) (18)

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) (30)

حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) (16)

حضرت امام رضا(علیه السلام ) (51)

حضرت امام محمد تقی(علیه السلام) (22)

حضرت امام علی النقی(علیه السلام) (14)

حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) (25)

حضرت ولی عصر(عج الله تعالی فرجه) (224)

اصحاب و یاران حضرت امام حسین (علیه السلام) (149)

سروده های دیگر (165)

کتاب های الکترونیک (4)

 
 
 

خبرنامه

   
 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

 

دانشنامه مهدویت

لوگو دوستان

 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 819119
بازدید امروز :214
بازدید دیروز : 208
تعداد کل پست ها : 1320

 

خاطرات یک مادر

ظهر یک روز گرم تابستان
در کجا
کوچه بنی هاشم
کوچه باریک
تنگ
فرش کوچه ز سنگ
خاطرات کبود یک مادر
چادرش خاکی
قامتش هم خم
کوچه اینک فرو شده در غم
 مادر مهربان یک امت
که به وقت قدم زدن باید
دست بر شانه ی پسر گیرد
سر به مغرب خمیده شد خورشید
گوهر عصمت از کمر بشکست
باید از سنگ فرش کوچه شنید
شرح جانسوز قصه را اینک
دیده اند
 سنگهای آن کوچه
ماجرا را یکایک از نزدیک
مادری  قامتش کمان چون دال
گونه هایش ولی شده نیلی
خورده از بس که مادر امت
 از عدوی خدا و دین سیلی
می چکد خون ز گوشه ی چشمش
بازویش هم
 ز ضرب در نیلی
روضه از کوچه می شود آغاز
کوچه لبریز بی نهایت راز
باز کن سنگ کوچه لب ها را
باز گو قصه ی کتک ها را
سخنی از فدک بگو با من
تو ز درد و کتک بگو با من
گر چه سخت است درد هر سیلی
 سخت تر انحراف در دین است
سخت تر عهد شوم و ننگین است
غصب شد چون ولایت حیدر(ع)
راه گم شد
به نا کجا شد ختم
هر کسی پا به نا کجا بگذاشت
رو به باطل
و در فنا شد ختم
غصه از قصه است و فرجامش
انحراف طریق و انجامش
دوستان،
چاره چیست؟
باید سوخت؟
باید ساخت؟
یا که باید تفکری تازه
طرح نو
طرح تازه ای انداخت؟
به کدامین طریق باید رفت؟
شیعه آگاه
شیعه بیدار است
راه حق روشن است
هموار است
تا علی(ع) مقتدای تک تک ماست
راه ما
راه حق
طریق خداست...



سه شنبه 93 اسفند 26 | نظر بدهید

 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin