غزلی سروده ام من، که چو شهد و شکر است این
و بهای بیت بیتش همه درّ و گوهر است این
چو به وصف آل احمد(ص) بسرودم این غزل را
ز گل جمال احمد(ص)، غزلی معطّر است این
همه بیت های شعرم به مدیح اهل بیت(ع) است
چه زلال و پاک و روشن، چقدر مطهّر است این
همه فکر و ذکر و هوشم به بهشت عدن معطوف
چه تعجبی اگر که همه مشک و عنبر است این
ز علی(ع) مدد گرفتم و سرودم این غزل را
به خدای او قسم که همه کار حیدر(ع) است این
دمی از علی(ع) زدم دم، دو جهان کجا و این دم
که چو دم زدم ز حیدر(ع)، به خدا که بهتر است این
شوم ار اسیر طوفان، به هراس از غم جان
ز علی(ع) زنم دم آن دم ، که همیشه یاور است این
کلمات شعرم امروز، همه رنگ عشق دارد
جملات عاشقانه، غزلی مصوّر است این
به دلم هوای دلبر، به لبم ترانه ی عشق
تو غزل مگو به این شعر، به خدا که زیور است این
و دلیل عاشقی را ز پدر سئوال کردم
پدرم به من بفرمود همه کار مادر است این
همه عمر دم زدم من، ز ولای آل حیدر(ع)
و علی(ع) کلام اول و کلام آخر است این