سوژه نو
|
|
این بار سوژه غزلم زلف یار نیست در این غزل نشانه ای از شام تار نیست
توصیف شاعرانه ز گلزار و گل چرا؟ وقتی که در برابر من، گلعذار نیست
باید سرود یک غزل خوب و ماندگار زیرا غزل سرا، به جهان ماندگار نیست
در وصف زلف یار غزل ها سروده اند گویم اگر دوباره غزل، ابتکار نیست
چشم خمار برده دل و دین شاعران چشمی که دل ز ما نبرد، پس خمار نیست
کی انتظار مانع سعی و تلاش ماست هرگز سکون نشانه ای از انتظار نیست
اهل جهان، دلم هوس یار کرده است این خواهش دل است مرا اختیار نیست
هر صبح جمعه، ندبه و هر عصر اشک غم آقا قسم به عشق که ما را قرار نیست
امر فرج دعای همه شیعیان توست این آرزوی ماست، اماما شعار نیست
|
چهارشنبه 94 بهمن 7 |
نظر
|
|
|
|