رفتی که زینب (س) خاک غم بر سر بریزد
رفتی که خون از دیده ی خواهر بریزد
چون لخته های خون تو در تشت می ریخت
دیدم که خون از چشم های تر بریزد
تابوت تو چون سنگ باران شد حسن جان
خون جگر از دیده ی مادر بریزد
براهل عالم سخت و سنگین است این داغ
هر جا گذر کردم غم محشر بریزد
آیات قران هم عزادار تو هستند
از دیده اشک سوره کوثر بریزد
شهر مدینه رخت غم پوشیده بر تن
اشک از دو چشم شهر پیغمبر بریزد
جنات رضوان گرچه جای حزن و غم نیست
اشک از دو چشم حیدر صفدر(ع) بریزد
هفت آسمان از داغ تو اندوهگینند
حتی غم از چشمان هر اختر بریزد
هر شیعه از داغ تو می سوزد شب و روز
اشک غم از چشمان هر مضطر بریزد
سیلی به روی مادرت در کوچه می خورد
از رهگذرها اشک در معبر بریزد
از روضه جانسوزت ای خورشید تابان
هر دیده خون در پای هر منبر بریزد