شب است و ابر چشم شیعه خونبار
شب است و عالم هستی عزادار
همه عالم لباس غم به تن کرد
و از غم چاک چاک آن پیرهن کرد
همه عالم ز غم سر در گریبان
خلایق جملگی زار و پریشان
شب است و خفته در تابوت زهرا(س)
کنارش خون روان از چشم مولا
غبار غم گرفته آسمان را
موذن نالد و گوید اذان را
شب است و قدسیان اندوهگینند
همه هم ناله با اهل زمینند
شب است ماه در تابوت خواب است
همه دلها از این غصه کباب است
علی(ع) بر سر زنان در زیر تابوت
همه عالم ز غصه مات و مبهوت
علی(ع) تابوت خود را داشت بر دوش
ز غصه بارها می رفت از هوش
شب است و زینب(س) و یک کوه ماتم
زند بر سر دو دست غم دمادم
حسن(ع) از داغ مادر دل غمین است
دلش خون چون امیر المومنین(ع) است
حسین(ع) سر در گریبان است امشب
دو چشمش زار و گریان است امشب
چو دست غم به سر کوبید مولا
ز غم لرزید عرش حق تعالی
کتاب وحی را همتاست زهرا(س)
به آیات خدا معناست زهرا(س)
به قران دفن شد قران شبانه
همان بانوی خورده تازیانه
همان بانو که سیلی خورد سیلی
همان بانو که شد رخساره نیلی
همان بانو که شد مسمار آن در
برای کشتن او مثل خنجر
دو چشم شیعیان از غصه خونبار
و از اهل سقیفه سخت بیزار